قوم بني اسرائيل از تورات، چيزي جز سنگيني احساس نميكند و براي آنها فرقي ندارد كه چه چيز را حمل كنند؛ وسايل زندگي يا كتابهايي كه دقيقترين اسرار آفرينش و مفيدترين برنامه هاي زندگي را در خود دارند. اين قوم سركش كه تنها به ظاهر تورات يا تلاوت آن قناعت مي كنند، خود را از انديشه در محتواي كتاب ديني محروم كرده اند و به دستورات آن نيز عمل نمي كنند. مي توان آنان را گوياترين مثال براي <عالم بي عمل> دانست؛ چرا كه از بركات آن بي بهره اند. افرادي كه با الفاظ قرآن سر و كار دارند، ولي از محتوا و برنامه عملي آن بيخبرند نيز مشمول اين آيه اند:[1]
﴿... مَثَلُ الّذينَ حُمِّلُوا التَّوراةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا كَمَثلِ الحِمارِ يَحْمِل أسْفارا بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الّذينَ كَذَّبوا بِأيَـٰتِ اللهِ واللهُ لاَيَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمينَ﴾ [2]؛ <مَثَل كساني كه [عمل به] تورات بر آنان بار شد [و بدان مكلّف گرديدند] آنگاه آن را به كار نبستند، همچون مَثَلِ خري است كه كتابهايي را بر پشت ميكشد[وه] چه زشت است وصف آن قومي كه آيات خدا را به دروغ گرفتند. و خدا مردم ستمگر را راه نمي نمايد>.
عالم كه ندارد عملي مثل حماري است بي فايده اثقال كتب را شده حاصل[3]
همچنان كه سعدي مي گويد:
دو كس رنج بيهوده بردند و سعي بي فايده كردند: يكي؛ آن كه اندوخت و نخورد و ديگري؛ آن كه آموخت و نكرد.
علم چندان كه بيشتر خواني چون عمل در تو نيست ناداني
نه محقق بود، نه دانشمند چارپايي بر او كتابي چند
آن تهي مغز را از آن چه خبر كه بر او هيزم است يا دفتر؟[4]
سه چيز پايدار نباشد: مال بي تجارت، علم بي بحث و مُلك بي سياست. هركه علم خواند و عمل نكند؛ بدان ماند كه گاو راند و تخم نيفشاند كه گفته اند عالم بي عمل به زنبور بي عسل ماند.
زنبور درشت بي مروّت را گوي باري چو عسل نمي دهي نيش مزن[5]
روح و جان علم، عمل است و اگر در پي علم، عمل نباشد، تأثير ندارد. اولياي الهي ترك عمل به دانسته ها را آفت علم شمرده اند. رسول اكرم(صلّي الله عليه و آله) در توصيف دانشمنداني كه به علم خود عمل نمي كنند، مي فرمايد: <آنكه مي داند و عمل نمي كند، مانند چراغي است كه به مردم نور مي دهد، ولي خودش را مي سوزاند>. [6]
و نيز فرمود: <دانش هميشه به عمل دعوت مي كند و هرگاه به آن عمل نشود، از وجود عالم رخت بر مي بندد>.[7]
آدمي به كمك دانش، راه هدايت و حقانيت دين الهي را تشخيص مي دهد؛ در نتيجه، با تمام وجود از آن پيروي مي كند و از اين رهگذر در مسير سعادت و نيك بختي قرار مي گيرد. ارزش معرفت و دانش، به نتيجه هاي عملي آن شناخته مي شود. رسول خدا(صلّي الله عليه و آله) بر اين نكته تأكيد فرمود كه: <تا به دانش عمل نكني، دانا نباشي>.[8]
هر قدمي كه در راه آموختن علم برداشته مي شود و به كار مي رود، دري از حكمت و آگاهي را به روي انسان باز مي كند. همچنان كه امام صادق(عليه السلام) فرمود:
<إنّ العالِمَ إذا لم يعملْ بِعِلمه زلّت موعظتُهُ عن القُلوبِ كَما يزلُّ المطر عن الصّفا[9]؛ چون عالم، به علم خويش عمل نكند، اندرزش از دل شنوندگان بلغزد، همان گونه كه باران از سنگ صاف مي لغزد>.
عالم آن كس بود كه بد نكند نه بگويد به خلق و خود نكند[10]
منابع:
[1]. تفسير نمونه، ج 24، ص 114.
[2]. الجمعه ﴿62﴾ : 5 .
[3]. سلمان ساوجي.
[4]. گلستان سعدي، ص 186.
[5] . گلستان سعدي.
[6] . نهج الفصاحه، ش 220.
[7] . اصول كافي، ج 1، ص 44.
[8] . كنزالعمال، ج 15، ص 902، ش 43554.
[9]. اصول كافي، ج 1، ص 56 .
[10] . سنايي.
ماهنامه نامه جامعه، شماره بيست و نهم