منافات داشتن ضرب المثل «عیسی به دین خود و موسی به دین خود» با قرآن

19:43 - 1397/07/02

عیسی به دین خود و موسی به دین خود، از آن ضرب المثل های انحرافی است که با مبانی دینی ما نمی سازد.

عیسی به دین خود و موسی به دین خود

تلویزیون داشت برنامه ی سمت خدا پخش می کرد، که ناگهان رویش را به طرف من چرخاند و گفت: در این شرایط بد اقتصادی، چه کسی به این امر و نهی های دینی توجه دارد؟ بقول خودمان «عیسی به دین خود و موسی هم به دین خود»  من فکر می کنم اینگونه بهتر است و با آموزه های قرآن نیز تضادی ندارد.

گفتم: اولا باید بگوییم که این ضرب المثل یک ضرب المثل اشتباه است؛ زیرا که دین حضرت عیسی(علیه السلام) با دین حضرت موسی(علیه السلام) در یک راستا هستند. چنانکه در روایتی از امام صادق(علیه السلام) از قول حضرت عیسی(علیه السلام) آمده که: «برادرم موسی(علیه‌السلام) می‌فرمود: قسم دروغ نخورید، ولی من می‌گویم سوگند راست هم نخورید. حواریون گفتند: بیشتر برای ما بگو، حضرت فرمود:  موسی(علیه‌السلام) می‌فرمود: زنا نکنید من می گویم حتی فکر زنا را هم نکنید.»(بحار، ج14، ص331) و در ثانی با برخی از آیات قرآن در تضاد است.
گفت: چه آیاتی؟
گفتم: آیات مربوط به ارسال رسل. اصلا پیامبران و از جمله پیامبر ما برای این آمدند که مردم را به راه توحید دعوت کنند. در باره ابلاغ پیامبر می خوانیم: «او كسى است كه در ميان جمعيت درس نخوانده رسولى از خودشان برانگيخت كه آياتش را بر آنها مى‏ خواند و آنها را تزكيه مى‏ كند و به آنان كتاب (قرآن) و حكمت مى‏ آموزد هر چند پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند!(جمعه/2) و اگر بنا را بر این ضرب المثل بگذاریم، فلسفه بعثت انبیاء زیر سوال می رود؛ زیرا پیامبران آمدند و برخلاف مفاد ضرب المثل مورد مناقشه، مردم را به راهی مشخص که همان راه توحید باشد رهنمون کنند. جدای از این نکته، ما در دین اسلام فریضه ای به اسم امر به معروف و نهی از منکر داریم که اشتباه بودن این ضرب المثل را فریاد می کشد. «و بايد از شما گروهى باشند كه [همه مردم را] به سوى خير [اتحاد، اتفاق، الفت، برادرى، مواسات و درستى‏] دعوت نمايند، و به كار شايسته و پسنديده وادارند، و از كار ناپسند و زشت بازدارند؛ و اينانند كه يقينا رستگارند.»(آل عمران/104)
گفت:اینها درست؛ ولی هر کسی بخواهد نماز و دعا بخواند، نیاز چندانی به امر و نهی ندارد و اگر هم اهل اینها نباشد، با هزار امر و نهی نمازخوان نمی شود.
گفتم: مشکل اصلی این است که دین را در نماز خواندن و مانند آن خلاصه کرده ایم و از یاد برده ایم که قرآن جدا از دستورات فردی، دستورات اجتماعی نیز دارد، و برای جلوگیری از منکرات اجتماعی، مجازاتی را در نظر گرفته است. مثلا قرآن برای از بین بردن گناه سرقت در جامعه در آیه 38 مائده دستور به قطع دست دزد(با شرایط خود) داده است و هکذا خیلی از گناهان دیگر. عمل به این دستورات از طرف حکومت اسلامی، در راستای امر به معروف و نهی از منکر است. مثال دیگر، اگر کسانی در قالب گشت ارشاد و امثال آن نباشند که هنجارشکنان(کسانی که حیا و عفت را رعایت نمی کنند) را با شرایط مناسب امر و نهی کنند، طبعا مشکلات اخلاقی، تبعات کشنده تری بر اجتماع خواهد گذاشت.

گفت: باید اعتراف کنم که ضرب المثل مورد مناقشه، ضرب المثلی انحرافی است.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
8 + 2 =
*****