حکمت خداوند و عقل بشر

08:24 - 1398/06/19

انسان‌ها به خاطر محدودیت‌هایی که دارند نمی‌توانند به همه حکمت‌های الهی پی ببرند.

حکمت الهی

شبهه: عبارت «تو کار خدا حتما حکمتی هست» نشان می‌دهد که خودِ خداباوران هم می‌دانند واقعا دین با عقل جور در نمی‌آید، اما از روبرو شدن با حقیقت می‌ترسند.

پاسخ:
حکمت در لغت به معنای استواری و منع از نقص و خلل و تباهی است. چنان كه لجام را «حَكَمَه» گويند، زيرا اسب را از سركشی و چموشی باز می‌دارد.[1] در اصطلاح نیز معانی متعددی برای آن بیان شده است، ولی آن‌چه این شبهه در پی آن است، این معنا از حکمت است که جهان آفرينش با اتقان و استحكام خاصی آفريده شده و طراح اين جهان، آن‌چنان كاردان و حكيم بوده كه هر چيز را به جای خويش به بهترين صورت ممكن قرار داده است.[2]

این معنا از حکمت بعد از اثبات خداوند متعال و بیان ویژگی‌ها و صفات ذاتی او معنا پیدا می‌کند، به همین خاطر بعد از آن‌که پی‌بردیم که نظام هستی نیازمند موجودی است که تمام کمالات را به صورت تمام و کامل دارد[3] که از جمله آنها علم و قدرت بی‌نهایت است، زمانی که این موجود شروع به خلق هستی می‌کند آن را به صورت متقن و مستحکم ایجاد خواهد کرد، چون هم قدرت و علم کامل دارد و از سوی دیگر دلیل و مانعی نیز برای او وجود ندارد که بخواهد این کار را انجام ندهد.

پس بر این اساس، اگر یک شخص دین‌دار می‌گوید که کارهای خداوند حکمتی دارد، برخواسته از براهین عقلی است که در این زمینه اقامه کرده است، اما اینکه چرا پی به این حکمت‌ها نمی‌بریم به این خاطر است که علم انسان محدود است، و با علم محدود نیز امکان دست‌یابی به تمام حکمت‌های خداوند وجود ندارد، اما اگر علت افعال خداوند به صورت واضح برای انسان بیان شود، عقل آن را می‌پذیرد، مثل بیماری که از سوی پزشک برای انسان آمپول تجویز شده است، و وی‌ آمپول را قبول می‌کند گرچه در ظاهر اولیه برای وی درد به همراه دارد، ولی چون به تخصص و علم پزشک آگاهی دارد در مقابل وی چون و چرا نمی‌کند و چون خویشتن هیچ تخصصی در زمینه پزشکی ندارد در مقابل تجویز پزشک نیز چون و چرا نمی‌کند.

علاوه بر محدودیت علم و توان انسان در آگاهی از حکمت‌های الهی، باید به این نکته مهم نیز دقت داشت که اصل آزمایش‌های الهی که خداوند از آن به عنوان یکی از اهداف خلقت نام می‌برد ــ و می‌فرماید: «الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا[ملک/2] آن کس که مرگ و حیات را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک از شما بهتر عمل می‌کنید.» ــ بر این اساس است که انسان علم و آگهی نسبت به فوائد و حکمت‌های اعمال نداشته باشد، در حقیقت روح حاکم بر فرامین الهی این است که انسان بدون توجه به اثرات آن، بلکه فقط برای اطاعت از دستورات خداوند متعال اقدام به انجام کاری کند، گرچه در برخی از روایات حکمت و فلسفه برخی از اعمال بیان شده است، تا انسان‌هایی که از یقین پایین‌تری برخوردار هستند با خویش همراه کند ولی این بیان علت در بیشتر دستور اسلام دیده نمی‌شود این موضوع را می‌توان در دستورات الهی به پیامبرانش به صورت واضح دید، به عنوان مثال دستور به سر بریدن حضرت اسماعیل، یا فرمان فراری دادن قوم بنی‌اسرائیل به سوی رود نیل و ...

پس بر این اساس شبهه ادعایی بالا از اساس ناصحیح است و برخواسته از عدم درک صحیح ویژگی‌های خداوند متعال است.

___________________________________
پی‌نوشت
[1]. مفردات ألفاظ القرآن، راغب اصفهانى، حسين بن محمد، دار القلم- الدار الشامية ، 1412 ق‏، ص 248.
[2]. کشف المراد، حلی، حسن بن یوسف، تصحیح حسن حسن زاده آملی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۷ ق، ص ۳۰۱.
[3]. برای مطالعه در این زمینه به این قسمت مراجعه کنید.

شبهه: عبارت «تو کار خدا حتما حکمتی هست» نشان می‌دهد که خودِ خداباوران هم می‌دانند واقعا دین با عقل جور در نمی‌آید، اما از روبرو شدن با حقیقت می‌ترسند.

پاسخ: حکمت خداوند متعال برخواسته از صفت‌های علم و قدرت است، و چون انسان در این زمینه‌ها محدودیت دارد، نمی‌تواند به تمام حکمت‌های فعل خداوند پی ببرد.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
12 + 7 =
*****