-برخی افراد فکر میکنند با دروغ در مسؤولیتهای کوچک یا بزرگ میتوانند راحتی را برای خودشان تأمین کنند؛ غافل از اینکه هر آنچه را که به دست آورده باشند از دست خواهند داد و این مسأله لزوماً به آخرت حواله داده نمیشود.
یکی از مشکلات حاکم بر تمامی جوامع امروزی را میتوان فاصله گرفتن انسانها از فضائل و مباحث اخلاقی در زندگیهای شخصی و خانوادگی و اجتماعی دانست، که نتیجه آن را میشود در بروز اختلافات و خیانتها مشاهده کرد و حال آنکه در جای جای متون دینی میتوان توصیههای اخلاقی نابی را بیابیم که گرهگشایی کاملی میتوانند از این مشکلات داشته باشند. دراینجا این موضوع را بر اساس حدیثی از امام باقر(علیهالسلام) پیگیری خواهیم کرد.
شرطهایی برای رسیدن به اسلام کامل و رضایتمندی خدا
یقینا یکی از آرزوهای انبیاءالهی و اولیاء این است که تسلیم محض خداوند متعال در جمیع امور باشند و جز رضایت خداوند را دنبال نکنند و در نهایت در همین وضعیت خداوند متعال را ملاقات نمایند چنانکه حضرت یوسف(علیهالسلام) چنین از خداوند متعال تقاضا میکنند: «تَوَفَّني مُسْلِماً وَ أَلْحِقْني بِالصَّالِحينَ [یوسف/ 101] خداوندا در حالى كه تسليم و مسلمان نسبت به فرمانهاى تو باشم جانم را بگير، و به شايستگان مُلحقم كن.»
اما چیزی که ضروری محسوب میشود این است که بدانیم به چه طریق میتوانیم به این مرحله از تسلیم برسیم و در نهایت با همین وضعیت در حالی که پاک شدهایم به دیدار خداوند متعال نائل شویم. در حدیثی زیبا که در کتاب مستدرك الوسائل(جلد هشتم صفحه 462) ذکر شده، امام محمد باقر(علیهالسلام) چهار خصلت را جهت رسیدن به سعادت معرفی میفرمایند؛ راهکارهایی که بواسطه آن میتوان به شرایطی رسید که بنابر فرمایش امام(علیهالسلام) هر فردی این خصوصیات را در خود به وجود آورد «اسلامش کامل و گناهانش آمرزیده و هنگام مرگ، خدا از او راضی خواهد بود»!
وفای به هر آنچه خداوند بر انسان لازم کرده است
اولین ویژگیای که برای رسیدن به سعادت مورد نظر، حضرت معرفی میکنند این است: «الْوَفَاءُ بِمَا يَجْعَلُ عَلَى نَفْسِهِ لِلَّهِ» یعنی عمل و وفا به تمام آنچه که بر گردن انسان از تکالیف الهی و یا قراردادهای دنیوی با سایر انسانها به گردنش ثابت و واجب شده که این مفهوم، دایرهی خیلی گستردهای را دارد و حتی تبعیت از رسولان و حجتهای الهی را هم شامل میشود؛ چون اطاعت از آنها یقینا از تکالیف الهی محسوب میشود که خداوند در قرآن به آن دستور فرموده: «يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ [نساء/ 59] اي کساني که ايمان آوردهايد! اطاعت کنيد خدا را! و اطاعت کنيد پيامبر خدا و آنان که بر شما ولایت دارند را!» البته در برخی از روایات مواردی خاص از سایر وظایف و عهدهای الهی نیز مورد اشاره خاص قرار گرفته و به عنوان عهد خدا از آن یاد شده که یکی از آن موارد «قرآن» است؛ چنانکه در روایتی امام صادق(علیهالسلام) میفرماید: «قرآن عهد خداوند و فرمان او است بر خلقش پس سزاوار است براى شخص مسلمان كه در اين عهد و فرمان خدا نظر افكند و روزى پنجاه آيه از آن بخواند.» [كافي ج2 ص609] اما شاید بخش قابل توجه این فراز از روایت مبنی بر وفا به آنچه بر شخص واجب شده است مربوط شود به آنچه که از عهدها و پیمانهای دنیوی بین افراد بسته میشود و انسان تعهداتی را نسبت به دیگران برعهده میگیرد که از مسئولیتهای کلان جامعه تا کارهای به ظاهر کوچک خانوادگی و حتی شخصی را میتواند در بر بگیرد، و اگر انسان نسبت به آنچه بر او وظیفه شده است کم کاری کند یقینا در وفای به عهد و وظیفه کم کاری کرده است.
صداقت با مردم
دومین ویژگیای را که امام محمد باقر(علیهالسلام) درجهت رسیدن به سعادت معرفی میکنند «صِدْقُ اللِّسَانِ مَعَ النَّاسِ» هست یعنی راستگویی و کلام صحیح داشتن در هنگام مواجه شدن با مردم. متاسفانه یکی از مشکلات عمدهی برخی از افراد این هست که احساس میکنند با دروغ میتوانند راحتی را برای خودشان خریداری کنند و در رفاه باشند و به جایگاهی برسند و مثلا در برخی از مسئولیتهای کوچک یا بزرگ ریاست داشته باشند؛ غافل از این که دیر یا زود ماهیتشان رو شده و هر آنچه به دست آورده باشند را از دست خواهند داد و این مساله لزوما به آخرت حواله داده نمیشود بلکه در بسیاری از موارد در همین دنیا نیز میتوان مصادیق متعددی را شکست خوردن اینگونه افراد میتوان یافت؛ به هر حال این وعدهای مسلّم است که برکتی در مسیر دروغ و فریب وجود ندارد کمااینکه سیدالشهداء در روایتی میفرمایند: «كسى كه با نيرنگ و معصيت خدا، در پى بهدست آوردن چيزى رود، كمتر به آنچه اميد دارد مىرسد، و زودتر به آنچه مىترسد، دچار مىشود»[بحار الأنوار ج75، ص120]
رعایت حیاء نسبت به خدا و مردم
مورد سومی که حضرت آن را مورد اشاره قرار میدهند مراعات شرم و حیاء است از هرآنچه نزد خدا و مردم زشت و ناپسند محسوب میشود «الْحَيَاءُ مِمَّا يَقْبحُ عِنْدَ اللَّهِ وَ عِنْدَ النَّاسِ»؛ یک فرد نمیتواند امید به آمرزش را داشته باشد و حال آنکه هیچ ابایی نسبت به هنجارشکنی و نشر بیحیایی ندارد! هنجارشکنیای که ممکن است همچون ویروسی خطرناک به دیگران نیز سرایت کند و در خود فرد مدفون نماند که در این صورت به میزان پلیدی عمل یقینا افزوده خواهد شد و این فرد میشود مصداق این آیه شریفه که خداوند متعال میفرماید: «إِنَّ الَّذِينَ يحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ يعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ [نور/ 19] کساني که دوست دارند زشتيها در ميان مردم با ايمان شيوع يابد، عذاب دردناکي براي آنان در دنيا و آخرت است؛ و خداوند ميداند و شما (از عمق فاجعهی آن) بیاطلاع هستید!»
رعایت اخلاق نسبت به خانواده و جامعه
چهارمین ویژگی که امام محمد باقر(علیهالسلام) برای رسیدن به سعادتمندی و بخشش الهی معرفی میفرمایند این عبارت است «حُسْنُ الْخُلُقِ مَعَ الْأَهْلِ وَ النَّاس» یعنی داشتن اخلاقی نیکو نسبت به خانواده و مردم! یعنی بیتفاوت نبودن نسبت به مشکلات خانواده و جامعه، یعنی دوست داشتن بهترینها در ظاهر و عمل برای هم خانواده و هم مردم! از نکات قابل توجه این فراز از کلام حضرت، آمدن خانواده و مردم جامعه در کنار هم است؛ چیزی که متاسفانه از سوی برخی افراد بعضا ملاحظه نمیشود افرادی که فقط فکر میکنند وظیفهشان خدمت رسانی تمام وقت به مردم است و خانواده خود را کامل فراموش میکنند و اصلا توجه ندارند خانواده نیز حقّ قابل توجهی نسبت به آنها دارند و یا افرادی که تنها خانوادهشان را میبینند و تمام فکرشان در رفاه نگاه داشتن خود و خانوادهشان است حتی اگر این کار باعث تضییع حقوق افراد جامعه و یا کم کاری خود نسبت به وظایف اجتماعیشان نسبت به مردم شود که این دو گروه هر دو از راه سعادت و مسیر صحیح خارج شدهاند و به بیراهه رفتهاند.
یقینا تمامی انسان ها میل دارند تا به سعادت در دنیا و آخرت برسند؛ سعادتی که در آن خوشبختی زندگی خانوادگی و دنیوی آنها و همچنین رسیدن به بخشش و رحمت الهی در قیامت تضمین شده باشد. در حدیثی از امام محمد باقر(علیهالسلام) راهکارهایی بیان شده است که اگر کسی خود را مزیّن به آنها کند میتواند به این هدف دست یابد.