-شیعه حقیقی بر اساس مبانی عقلی و دینی، روش رفتاری خود را برنامهریزی و تنظیم میکند.
بزرگترین مشکل انسانها در طول تاریخ، دور شدن آنها از مبانی عقلی و معرفتی بوده و هست. مبانیای که بواسطه آنها میتوان از ظلمات جهل خارج شد و به سمت نور و هدایت و سعادت حرکت کرد مبانیای که بخاطر آنها انبیاء الهی مبعوث شدند تا با علم الهی و پاکی باطنی که داشتند انسانها را راهنمایی نمایند تا مرتکب اشتباهات نشوند؛ لذا میبینیم قرآن کریم که بزرگترین معجزه آخرین فرد از سلسله انبیاء هست نیز برای همین نازل شده کمااینکه خداوند متعال در این کتاب آسمانی چنین میفرماید: «کتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَیک لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنْ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَی صِرَاطِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ [ابراهیم/ 1] اين كتابى است كه آن را بر تو نازل كرديم تا مردم را به اجازه پروردگارشان از تاريكىها [ىِ جهل، گمراهى و طغيان] به سوى روشنايىِ [معرفت، عدالت و ايمان و در حقيقت] به سوى راه [خداىِ] تواناى شكستناپذير و ستوده بيرون آورى.»
در اصل این محتوا که ذکر شد شکّی نیست و تمامی مذاهب و فرق اسلام نیز به این نکته اقرار دارند که هدف، رسیدن به سعادت و دوری از بدی و جهالت است؛ اما مشکل اساسی از زمانی شروع میشود که افراد در تعیین مصادیق راه از چاه، دچار اشتباه شده و مرتکب افراط و تفریط میشوند!
در زمان اهل بیت(علیهمالسلام) هم کم نبودند افرادی که در مقابل آن عزیزان میایستادند تا به خیال خود از دین و قرآن دفاع کنند! که شاید معروفترین آنها خوارج باشند که با شعار «لا حُکْمَ إلاّ للهِِ» که برگرفته از تعبیر قرآنی «إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ»[انعام/ 57] بود به اسم دفاع از مکتب دین در مقابل عقل و عقلانیت و حقیقت دین ایستادند و با استنادات احساسی و کاملا دور از منطق و عقل، تصوّر میکردند اسباب احیای دین را فراهم میآورند و حال آنکه نه تنها چنین نبود بلکه اسباب وهن دین و تضعیف جامعه مسلمین را نیز به وجود میآوردند.
متاسفانه این سیره در طول تاریخ ادامه یافته و در زمان حاضر هم شاهد هستیم کسانی با ادعای دفاع از دین، اسبابی را فراهم میآورند که نتیجه آن تنها وهن دین بوده و فقط باعث تهیهی آذوقه رسانهای معاندین، که هیچ چیز به اندازه تضعیف دین آنها را شاد نمیکند میشود!
نباید از این نکته غفلت کرد که مکتب شیعه، مکتب دینداری و تعقّل است و بر اساس قاعده «کُلُّ ما حَکَمَ بِهِ الْعَقْلُ حَکَمَ بِهِ الْشَّرْعُ، وَ کُلُّ ما حَکَمَ بِهِ الْشَّرْعُ حَکَمَ بِهِ الْعَقْلُ» باید توجه داشته باشیم هر آن چیزی که عقل سالم بر آن تاکید کند، یقینا شرع برخلاف آن حکمی صادر نخواهد کرد و تبعیت از آن لازم است، کمااینکه انبیاء نیز آمده بودند تا اهمیت عقل را یادآور شده و انسان را به سمت زندگی عاقلانه سمت و سو بدهند چنانکه در روایتی پیامبر مکرّم اسلام(صلیاللهعلیهوآله) میفرمایند: «مَا قَسَمَ اللَّهُ لِلْعِبَادِ شَيْئاً أَفْضَلَ مِنَ الْعَقْلِ فَنَوْمُ الْعَاقِلِ أَفْضَلُ مِنْ سَهَرِ الْجَاهِلِ وَ إِقَامَةُ الْعَاقِلِ أَفْضَلُ مِنْ شُخُوصِ الْجَاهِلِ وَ لَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِيّاً وَ لَا رَسُولًا حَتَّى يَسْتَكْمِلَ الْعَقْلَ؛ خدا به بندگانش چيزى بهتر از عقل نبخشيده است، همانا خوابيدن عاقل از شب بيدارى جاهل بهتر است و در منزل بودن عاقل از پیمودن راه توسط جاهل (بسوى حج و جهاد و امور عبادی) بهتر است و خدا پيغمبر و رسول را جز براى تكميل عقل مبعوث نسازد!» [كافي ج 1، ص 13]. پس بر اساس آنچه آمد میتوان گفت اگر قریب به اتفاق عقلا مطلبی را لازم بدانند و مراعات آن را از سوی مردم اصرار نمایند میبایست بر اساس آن عمل کرد.
عشق به خاندان اهل بیت(علیهمالسلام) یقینا از زیباترین رویکردهایی است که در جان و روح مردم عزیزمان وجود دارد و آن را با هیچ چیز عوض نخواهند کرد و دنیا مردم ایران را پرچمدار محبّت اهل بیت(علیهمالسلام) میدانند که نمونههای متعددی از آن را میتوان در پیاده روی اربعین، زیارت حضرت رضا(علیهالسلام) و سایر مشاهد متبرکه دید؛ اما اگر همین زیارات مقدّس و مستحب در زمانی خاصّ صلاح نباشند و با انجام این کار مستحب، به تصدیق پزشکان متعهد و دلسوز و متدیّن، اسباب تحقّق مشکلاتی برای خود زائران، خانوادهشان و حتی افراد پیرامونشان فراهم شود یقینا جایز نخواهد بود!
ممکن است اشکال شود که در برههای از زمان افراد انگشتان دستشان را میدادند تا به زیارت بروند! اما در پاسخ به این مطلب باید بگوییم برفرض آنکه اصل تحقق این ادعا و صحت آنچه اتفاق افتاده را بپذیریم، نهایت چیزی را که ثابت میکند قطع شدن انگشتان دست یک فرد از باب لزوم زنده نگاه داشتن یاد امام معصوم در آن برهه از زمان که تمام سعی و تلاشها به این سمت میرفت که هیچ یادی از آن حضرات نشود صورت گرفته، که این مطلب و قیاس آن با وضعیت امروز جامعه که عشق به اهل بیت و یاد اهل بیت زنده بوده و انجام زیارت هم ممکن است اصل حیات فرد زائر و اطرافیان او را به خطر بیاندازد هیچ تناسبی ندارد و این عدم تناسب وقتی با رفتارهای زننده همراه میشود چندین برابر خواهد شد.
متاسفانه آنچه از سوی برخی افراد در این ایّام صورت گرفته و با ادعای عشق به اهل بیت(علیهمالسلام) و علاقه به زیارت مشاهد مشرّفه، در ورودی آستان حضرت معصومه(سلاماللهعلیها) را میشکنند و به خادمان حرم فحاشی میکنند و تهدید میکنند که اگر اجازه زیارت داده نشود آستان را به آتش خواهند کشید! کاری است که هیچ توجیهی نداشته و انسان را به اهداف و اغراض غیرعاقلانه و غیرشرعی این دسته از افراد بیش از پیش مشکوک میکند.
باید توجه داشت آنچه در این روزها، بواسطه ویروسی منحوس، در تمام جهان اتفاق میافتد نیاز به یک مراقبت همگانی دارد تا هر چه سریعتر آثار و مشکلات حاصل از آن برطرف گردد؛ در غیر این صورت یاری خداوند نیز تحقق نخواهد یافت چرا که حکمت الهی همان است که برطرف شدن مشکلات میبایست با تلاش همگانی تحقق یابد: «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ [رعد/ 11] خداوند سرنوشت هيچ گروه و ملّتى را تغيير نمىدهد مگر آنكه آنان آنچه را در خودشان است تغيير دهند!»
متاسفانه اقدامات روزهای اخیر از سوی برخی افراد تندرو و مدعی عشق به زیارت اهل بیت(علیهمالسلام)، اسباب وهن دین را فراهم آورده و هیچ توجیه عقلایی را نمیتوان برای آن درنظر گرفت.