چرا کسی منو دوست نداره
سلام
دختری هستم 29 ساله . لیسانس دارم . شاغلم .همیشه سعی من بر این بوده که خوب زندکی کنم و راه راست رو برم . اهل پنهان کاری و این چیزا هم نیستم . کلا ظاهر و باطن من یه جوره . از نظر اخلاق و تیپ و قیافه هم چیزی کم ندارم . اما نمی دونم چرا هیچکسی منو واسه خودم دوست نداره . به کسی بدی نکردم . که این قدر بدی می بینم.
*پاسخ*
سلام
اگر این دوست نداشتن، به معنی نداشتن یا کم بودن خواستگار مناسب است، باید خدمت شما عرض شود که کم بود خواستگار ناشی از دلایل متعددی است که اولین آنها کم بود پسرهایی است که دارای شرایط مورد نظر خانوادهها میباشند. از طرف دیگر با رشد وسایل ارتباط جمعی، بالا رفتن سن پسرها و دیدن صورتهای زیبا و اغراق شده، بسیار مشکل پسند و ایدهآل گرا شدهاند. به هرحال هر فردی سلیقه ی خاص خود را دارد و به همین دلیل ممکن است که یک فرد در محیطی که در آن قرار گرفته و زندگی میکند زیاد مورد توجه اطرافیان خود قرار نگیرد.
یکی دیگر از مشکلات، مربوط میشود به جامعه ای که در آن زندگی میکنیم. به دلیل سختگیریها و توقعات بالای خانوادههای امروزی، تعداد پسرانی که شرایط ازدواج داشته باشند، بهشدت کاهش پیدا کرده است. زیرا آنها یا شغل مناسبی ندارند، یا نمیتوانند هزینههای بالایی شروع یک زندگی را تامین کنند. از اینرو یا باید ادامه تحصیل بدهند، به این امید که در آینده یک شغل مناسب با درآمد بالا نصیبشان شود، یا اینکه وارد بازار کار شوند و سرمایه جمع کنند. در هر دو صورت، و زمانی که آنها، از حیث مالی به یک وضعیت متعادلی میرسند، به دلیل بالا رفتن سن، بسیار مشکلپسند میشوند و بیشتر به دختران با سن و سال کم، رغبت نشان میدهند. اگر هم استثنائا پسری پیدا شود، که برخلاف معمول پسرها، و به دلیل موقعیت خانوادگی، از همان ابتدا دارای شرایط خوب و مناسبی باشد، سعی میکند بهترین انتخاب را داشته باشد و دختری را به همسری برگزیند که دارای شرایط مشابه خود باشد. به همین دلیل، کمبودن خواستگار برای دختران، تاحدود زیادی ناشی از فرهنگ ناصحیحی است که در جامعه ما رواج پیدا کرده و متاسفانه هر روز دامنه های آن گسترش پیدا میکند.
اما باید توجه داشت که ناامیدی یا درجستجوی مقصر بودن، تنها تحمل مشکلات را سختتر میکند. از اینرو بهتر است که به این توصیهها عمل کنید. سعی کنید در تمامی مجالسی که حضور پیدا میکنید، بسیار شاداب، سرزنده، آراسته و متین باشید؛ بهطوری که دوستانتان احساس کنند که گویی اتفاق بسیار لذتبخشی در زندگی شما صورت پذیرفته، که باعث تغییر شما شده است. از تنهایی و بیکاری که به نوعی منجر به خیالپردازی میشود، بپرهیزید. حضور در مکانهای جدیدی مثل باشگاههای ورزشی زنان را تجربه کنید. به سراغ مطالعه و یادگیری برخی مطالب جدید بروید، یا اینکه سعی کنید در رشته خود ادامه تحصیل دهید. درنهایت سعی کنید که از امروز با یک اعتماد به نفس بیشر، هرچند تلقینی با محیط زندگی خود تعامل کنید. اگر در این مدت خواستگاری هم آمد، سختگیری و حرف مردم را کنار بگذارید و با بسنده کردن به تطبیق ملاکهای اصلی و چشمپوشی از برخی از ملاکهای ترجیحی، زندگی مشترک را آغاز کنید. ذهن خود را بر ایدهآل گرایی متمرکز نکنید و توجه داشته باشید که هیچ فردی را در دنیای انسانها پیدا نخواهید کرد، که به ایدهآل ذهنی خود رسیده باشد.
انشاالله موفق باشید.
تولیدی
من دختری 29 ساله و لیسانسه هستم. اما هیچکس توی زندگیم منو بخاطر خودم دوست نداره!