- مثل فصل بهار که مظهر تازگی و طراوت است و تکرار هر سالهی آن، چیزی از زیبایی آن کم نمیکند، سخنان دقیق و حکمتآمیز رهبر معظم انقلاب نیز سرشار از آگاهیبخشی و انرژی مثبت بود که تا مدتها میتواند به عنوان چراغ راهی برای پیمودن مسیر حساس کنونی، به حساب آید.
پافشاری منطقی و پا پسنکشیدن از اصول و آرمانهای انقلاب اسلامی در بیش از سه دهه رهبریِ خردمندانه و داهیانهی رهبر معظم انقلاب اسلامیT سبب شده تا بهطور مکرر، شاهد مهملگوییهای ناشی از عصبانیت از سوی عدهای ورشکسته باشیم که آرزوی تحریف و تغییر ریل انقلاب پس از رحلت بنیانگذار کبیر آن را هر روز دستنیافتنیتر میبینند. مزدوران وطنفروشی که با پناهبردن به دشمنان ملت ایران، راه ارتزاق خود را از مسیر دریافت جیره و مواجب از راه قلمزدن و سخنگفتن علیه منافع ملی، جستجو میکنند و به این اقدام شرمآور، افتخار هم مینمایند! حقیقت این است که این جماعت، سعی میکنند تا با بازیهای رسانهای و استخدام شیطنتآمیز عبارات، مخاطب را مورد بمباران فکری قرار دهند و افکار شوم خود را به او القا نمایند که البته با اندک اطلاعاتی، میتوان با این ترفند کثیف، به مبارزه پرداخت.
به عنوان مثال، کیست که نداند ابتدای قرن گذشته یعنی قرن چهارده خورشیدی، با کودتای انگلیسی آغاز شد و منجر به سقوط قاجار و تأسیس سلطنت ننگین پهلوی شد و در این میان، آن چه اهمیت نداشت، نظر و رأی مردم ایران بود و این واقعه با آنچه در سال 1400 رخ خواهد داد –یعنی انتخابات ریاست جمهوری- اصلا قابل مقایسه نیست؛ چون ملاک و معیار تعیین سرنوشت جامعه با رأی مردم و برگزاری انتخابات انجام خواهد شد؛ همانطور که در بیش از چهار دهه پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، به همین شکل بوده است و این دستاورد بزرگ و بینظیری است که جماعت ضدانقلاب، دوست ندارند به چشم بیاید!
مزدوران رسانهای وابسته به غرب، در حالی تلاش میکنند تا از برخی مشکلات معیشتی در کشور، سوءاستفاده کنند و آن را به اصل انقلاب، ربط دهند که انگار نه انگار در سالهای 92 و 96 برای رأیآوردن رئیسجمهور کنونی، چه دست و پایی میزدند و چه حمایتهایی میکردند. هدف این جماعت این است که مردم متوجه نشوند که تفکر حاکم بر دولت حسن روحانی، چون از تفکر اصیل انقلابی، فاصله دارد، سبب بروز مشکلات متعدد در کشور شده است که شالوده و اساس آن تفکر غلط، همان غربزدگی و وابستگی به بیگانه بود که متأسفانه اولویت اصلی دولتهای یازدهم و دوازدهم بوده است.
آنچه از تحلیل مضحک ضدانقلاب در خصوص سخنان قاطع رهبری دربارهی لزوم لغو همهی تحریمها و راستیآزمایی آنها –به عنوان شرط بازگشت ایران به برجام- شنیده میشود را باید تلاش برای زدودن بدعهدیهای مکرر آمریکا و اروپا قلمداد کرد که بدون توجه به واقعیتهای موجود و صرفاً در جهت تشویش افکار عمومی صورت میگیرد. این در حالی است که ایران از سال 94، تمام بندهای برجام را اجرا کرد و این طرف مقابل بود که با بهانههای واهی، از انجام تعهدات خود، خودداری نمود که منجر به واکنش طبیعی ایران در محافظت از منافع خود شد. ظاهرا از نگاه ضدانقلاب، ایران فقط باید گوش به فرمان غربیها باشد و حق هیچ حرکتی در راستای دفاع از حقوق ملت خود را ندارد!
شاید خندهدارترین و در عین حال، عجیبترین سخن ضدانقلاب این باشد که چرا مقام معظم رهبری، نسبت به مقامات آمریکایی با کلمات محکم و درشت، صحبت میکنند و اینکه چنین چیزی را نشانهی تداوم آمریکاستیزی در سیاست جمهوری اسلامی معرفی میکنند! سوال جدی این است که وقتی شما بخاطر چند کلمه که خطاب به مقامات آمریکایی گفته شده، ناراحت میشوید، پس چگونه است که جنایتهای مکرر و متعدد آمریکا علیه مردم ایران را نادیده میگیرید؟ آیا از نگاه شما، اقدامات آمریکا مثل تحریم دارو حتی در دوران سخت کرونایی، نشانهی سیاستِ ایرانستیزی از سوی کاخ سفید نیست؟ آیا حرکتی مثل ترور سردار سپهید شهید حاج قاسم سلیمانی که مغایر با تمام قوانین بینالمللی بود، شما را نگران نکرد که دستکم یک انتقاد کوچک علیه اربابان آمریکایی خود داشته باشید؟
تلاش برای کمرنگکردن انتخابات پیش رو نیز یکی از نکات مورد توجه ضدانقلاب است که با حرفهای نخنماشده و تکراری مثل اختیارات اندک رئیسجمهور، به خورد مخاطب داده میشود ولی هرگز به این سوال، پاسخ داده نمیشود که اگر رئیسجمهور در ایران، اختیار ندارد پس تغییر رویکردهای کلان در سیاستها و جهتگیریهای کشور –مثل تفاوتهای متعدد و عمیق در دوران دو رئیسجمهور اخیر در ایران- به چه دلیل است؟ و اگر اختیارت رئیسجمهور ناچیز است، پس چرا گروههای مختلف سیاسی در ایران –حتی آنها که سابقه و تجربهی حضور در این پست را دارند- برای قبضهی این کرسی، به فعالیتهای گسترده و همهجانبه میپردازند؟ علاوه بر این که مثل سال 88 و 96 –به عنوان دو نمونهی بارز- حتی ضدانقلاب و دشمنان تابلودار جمهوری اسلامی نیز به انتخابات و اینکه چه کسی رئیسجمهورشود، حساس شدند و تمام تلاش خود را برای انتخاب نامزد مورد علاقهی خود، به عمل آوردند تا معلوم شود این ریاست قوهی مجریه تا چه اندازه، مهم و اثرگذار است.
دقت و حساسیت مقام معظم رهبری دربارهی لزوم مدیریت بر فضای مجازی نیز از جمله مواردی است که برای ضدانقلاب، خوشایند نیست! در شرایطی که حتی در غرب و بهطور خاص در آمریکا نسبت به کسی مثل دونالد ترامپ که چهار سال رئیسجمهور بوده است، چنین سانسور شدیدی انجام میشود و در نهایت منجر به حذف او از برخی پیامرسانهای معروف آمریکایی میگردد، اینجا در ایران اگر کسی از لزوم مراقبت نسبت به محتواهای غیرسازنده و انحرافی سخن بگوید، فوراً با واکنش برخی مواجه میشود و برچسب مقابله با جریان آزاد اطلاعات و آزادی بیان، میخورد! این تناقض و دوگانگی مثل موضوعات دیگری مثل حقوق بشر، از مواردی است به عرصهای برای رسوایی مدعیان دروغین، تبدیل شده است.
متن بالا در پاسخ به حملات یکی از چهرههای معروف ضدانقلاب با محوریت یکی از رسانههای معروف غربی نسبت به سخنان مقام معظم رهبری در سخنان روز اول فروردین 1400 نوشته شد. حملاتی که اگر چه تکراری هستند و بارها پاسخ داده شدهاند ولی لزوم پاسخگویی بهروز و مستمر، نگارنده را بر آن داشت تا مجدداً به طرح این مواضع اصولی و تشریح ابعاد آن بپردازد تا معلوم شود مثل فصل بهار که مظهر تازگی و طراوت است و تکرار هر سالهی آن، چیزی از زیبایی آن کم نمیکند، سخنان دقیق و حکمتآمیز رهبر معظم انقلاب نیز سرشار از آگاهیبخشی و انرژی مثبت بود که تا مدتها میتواند به عنوان چراغ راهی برای پیمودن مسیر حساس کنونی، مورد استفاده قرار بگیرد.
پا پسنکشیدن از آرمانهای انقلاب اسلامی در بیش از سه دهه رهبریِ داهیانهی رهبر معظم انقلاب اسلامی سبب شده تا بهطور مکرر، شاهد مهملگوییهای ناشی از عصبانیت از سوی عدهای ورشکسته باشیم که آرزوی تغییر ریل انقلاب پس از رحلت بنیانگذار کبیر آن را هر روز دستنیافتنیتر میبینند و سعی میکنند تا افکار شوم خود را به مخاطب، القا نمایند که البته با اندک اطلاعاتی، میتوان با این ترفند، به مبارزه پرداخت.
به عنوان مثال، کیست که نداند ابتدای قرن گذشته، با کودتای انگلیسی آغاز شد و منجر به تأسیس سلطنت ننگین پهلوی شد و در این میان، آن چه اهمیت نداشت، نظر و رأی مردم ایران بود و این واقعه با آنچه در آغاز قرن جدید، رخ خواهد داد –یعنی انتخابات ریاست جمهوری- اصلا قابل مقایسه نیست؛ چون ملاک و معیار تعیین سرنوشت جامعه با رأی مردم و برگزاری انتخابات انجام خواهد شد.
مزدوران رسانهای وابسته به غرب، تلاش میکنند تا از برخی مشکلات معیشتی در کشور، سوءاستفاده کنند و آن را به اصل انقلاب، ربط دهند! هدف این جماعت این است که مردم متوجه نشوند که تفکر حاکم بر دولت حسن روحانی، چون از تفکر اصیل انقلابی، فاصله دارد، سبب بروز مشکلات متعدد در کشور شده است که شالوده و اساس آن تفکر غلط، همان غربزدگی و وابستگی به بیگانه است!
آنچه از تحلیل ضدانقلاب در خصوص سخنان قاطع رهبری دربارهی لزوم لغو همهی تحریمها و راستیآزمایی آنها –به عنوان شرط بازگشت ایران به برجام- شنیده میشود را باید تلاش برای زدودن بدعهدیهای مکرر آمریکا و اروپا قلمداد کرد.
شاید خندهدارترین و در عین حال، عجیبترین سخن ضدانقلاب این باشد که چرا مقام معظم رهبری، نسبت به مقامات آمریکایی با کلمات محکم و درشت، صحبت میکنند و اینکه چنین چیزی را نشانهی تداوم آمریکاستیزی در سیاست جمهوری اسلامی معرفی میکنند! سوال جدی این است که وقتی شما بخاطر چند کلمه خطاب به مقامات آمریکایی، ناراحت میشوید، پس چگونه است که جنایتهای مکرر و متعدد آمریکا علیه مردم ایران را نادیده میگیرید؟ آیا از نگاه شما، اقدامات آمریکا مثل تحریم دارو حتی در دوران سخت کرونایی یا حرکتی مثل ترور سردار سلیمانی که مغایر با تمام قوانین بینالمللی بود، شما را نگران نکرد که دستکم یک انتقاد کوچک علیه اربابان آمریکایی خود داشته باشید؟
تلاش برای کمرنگکردن انتخابات پیش رو نیز یکی از نکات مورد توجه ضدانقلاب است که با حرفهای تکراری مثل اختیارات اندک رئیسجمهور، به خورد مخاطب داده میشود ولی هرگز به این سوال، پاسخ داده نمیشود که اگر رئیسجمهور در ایران، اختیار ندارد پس تغییر رویکردهای کلان در سیاستها و جهتگیریهای کشور –مثل تفاوتهای متعدد و عمیق در دوران دو رئیسجمهور اخیر در ایران- به چه دلیل است؟ علاوه بر این که مثل سال 88 و 96 –به عنوان دو نمونهی بارز- حتی ضدانقلاب و دشمنان تابلودار جمهوری اسلامی نیز به انتخابات و اینکه چه کسی رئیسجمهورشود، حساس شدند و تمام تلاش خود را برای انتخاب نامزد مورد علاقهی خود، به عمل آوردند!
دقت و حساسیت مقام معظم رهبری دربارهی لزوم مدیریت بر فضای مجازی نیز از جمله مواردی است که برای ضدانقلاب، خوشایند نیست! در شرایطی که حتی در غرب و بهطور خاص در آمریکا نسبت به کسی مثل دونالد ترامپ که چهار سال رئیسجمهور بوده است، چنین سانسور شدیدی انجام میشود و در نهایت منجر به حذف او از برخی پیامرسانهای معروف آمریکایی میگردد، اینجا در ایران اگر کسی از لزوم مراقبت نسبت به محتواهای غیرسازنده و انحرافی سخن بگوید، فوراً با واکنش برخی مواجه میشود و برچسب مقابله با جریان آزاد اطلاعات و آزادی بیان، میخورد!
متن بالا در پاسخ به حملات یکی از چهرههای معروف ضدانقلاب با محوریت یکی از رسانههای معروف غربی نسبت به سخنان مقام معظم رهبری در سخنان روز اول فروردین 1400 نوشته شد. حملاتی که اگر چه تکراری هستند و بارها پاسخ داده شدهاند ولی لزوم پاسخگویی بهروز و مستمر، نگارنده را بر آن داشت تا مجدداً به طرح این مواضع اصولی و تشریح ابعاد آن بپردازد.