سوال: سوال من درباره افرادی است که دچار لواط شدهاند، آيا بخشیده میشوند؟ چند حدیث در مذمت این کار میخواستم.
از این كه سوال خود را با گروه اخلاق و تربیت معراج در میان گذاشتید از شما متشكرم و از خداوند بخشش همه گناهان را خواهانم.
همان گونه كه میدانید لواط یكی از گناهان بسیار خطرناك و بزرگ است كه متاسفانه فقط در بعضی از انسانها دیده میشود؛ این گناه آن قدر زشت است كه حتی حیوانات هم كه از عقل و شعور محروم هستند انجام نمیدهند.
امام صادق علیهالسلام در فلسفهى تحریم لواط فرمودند:
«لواط، علاقه خانوادگى میان زن و شوهر را كم، نسل و فرزند را منقطع و آمیزش جنسى طبیعى را از بین مىبرد و فسادهاى بسیار زیادى را بدنبال دارد.» [1]
از زشتی و پست این عمل همین بس كه؛ كیفر همجنسبازى يا لواط (چه فاعل چه مفعول)، اعدام است. و افراد لواط كار یا همجنسباز مورد لعنت خداوند هستند همان گونه كه پیامبر خدا میفرماید:
«لعنت خدا بر مردانى كه خود را مانند زنان ساخته و در معرض مردان هوسباز قرار مىدهند.» [2]
امام صادق علیه السلام نیز فرمودند:
«هنگام همجنسگرایى، عرش خدا به لرزه ميافتد و عامل این كار در قیامت به صورت ناپاك محشور مىشود و مورد غضب خداوند قرار گرفته و جایگاهش دوزخ است.» [3]
باز حضرت در روايت ديگري ميفرمايد:
«اگر بنا شود كه كسى را دوبار سنگسار كنند، آن شخص، فرد لواطكار است.» [4]
این عمل به قدرى زشت است كه حتّى اگر كسى با حیوانى آمیزش جنسى انجام دهد، گوشت آن حیوان حرام مىشود و باید آن را ذبح كرد و سپس لاشهى آن را بسوزانند.
لواط از گناهان بزرگ است. شخصى كه مرتكب این عمل شنیع مىشود از نظر خدا و رسول او و ملائكه مورد لعنت واقع مىشود و اگر در حال بلوغ و یا اختیار اراده و عقل مرتكب این عمل شده باشد و بدون توبه واقعى مرده باشد عذاب او شدید خواهد بود. پیامبر اكرم(ص) مىفرماید:
«وقتى كه لواط كننده در قبر نهاده شد بیشتر از سه روز باقى نمى ماند و خداوند او را میان قوم هلاك شده لوط پرتاب مىكند و روز قیامت هم با آن قوم ستمكار محشور مىشود». [5]
اما با همه این زشتی هایی كه برای این عمل ذكر شده است اگر كسی اهل این عمل زشت بوده است و توبه كند و واقعا از این عمل زشت دست بردارد خداوند او را میبخشد و از مجازاتش صرف نظر میكند همان گونه كه خداوند در قرآن كریم میفرماید:
بگو: «اى بندگان من كه بر خود اسراف و ستم كردهاید! از رحمت خداوند نومید نشوید كه خدا همه گناهان را مىآمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.» [6]
دوست عزیز، هر گناهی با توبه پاك میشود و خداوند بخشنده و مهربان است; خداوند همه گناهان را میآمرزد. در برخى موارد مانند غیبت و تهمت طلب رضایت از غیبت شونده نیز در صورت امكان لازم است، ولى در مورد گناهانى همچون زنا و لواط، پشیمانى واقعی، تصمیم بر عدم تكرار و طلب مغفرت از خداوند براى توبه كافى است. همان گونه كه خداوند میفرماید:
«مگر كسانى كه توبه كنند و ایمان آوردند و عمل صالح انجام دهند كه خداوند گناهان آنان را به حسنات تبدیل مىكند؛ و خداوند همواره آمرزنده و مهربان است.» [7]
راهكارهاي ترك لواط:
1: ازدواج: واقعیت آن است كه غریزه جنسی از نیرومندترین غرایز در وجود انسان است كه بسیاری از رفتارهای آدمی را شكل میدهد و به گونههای مختلف ظهور و بروز دارد. اسلام كه یك مكتب جامع است و مىخواهد مردان و زنان مسلمان، از یك طرف روحى آرام و اعصابى سالم و چشم و گوشى پاك داشته باشند تا بتوانند قله هاى رفیع انسانی و رستگارى را فتح نمایند و از طرف دیگر به نیازهای غریزی و فطری خود نیز دست یابند لذا بهترين راه براي كنترل اين غريزه مقدس ازدواج است همان گونه كه خداوند انسان ها را به سوي ازدواج دعوت كرده و ميفرمايد:
«مردان و زنان بىهمسر خود را همسر دهيد، همچنين غلامان و كنيزان صالح و درستكارتان را اگر فقير و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بىنياز مىسازد خداوند گشايش دهنده و آگاه است.» [8]
2: مراقب نگاه تان باشيد.
3: از خلوت با نامحرم، سخن گفتن و شوخی کردن با آن ها جداً خودداري کنيد.
4: از فکر کردن، تصور و تخيل برجستگي هاي بدن ديگران به خصوص جنس مخالف و مسايل جنسی خودداري کنيد.
5: از نگاه کردن به تصاوير و فيلمهای تحريک کنند جداً خودداري کنيد.
6: از شوخي های جنسی و محرک پرهيز کنيد.
7: در صورت شدت شهوت، خوردن غذاهای محرک و داراي کالري زياد مانند خرما، پياز، فلفل و... را به حداقل برسانيد.
8:براي تعديل نيروی جنسی خود حتماً ورزش و تحرک جسمانی و کار فيزيکی و بدني را در زندگي روزمره خود لحاظ کنيد.
9: دعا و توسل براي نگهداری ايمان و رفع مشکلات میتواند مفيد باشد.
10: روزه گرفتن موجب کاهش نيروی جنسی میشود.
11: سعي کنيد در طول روز با وضو باشيد و از نورانيت آن استفاده کنيد.
12: هميشه به اين فكر كنيد كه خداوند شاهد و ناظر شما و اعمالتان است و هميشه در زير دوربين ظبط فيلم خداوند هستيد.
اميد است كه با استفاده از راهكارهاي فوق به خصوص ازدواج و تقوا و ترس از خدا از اين گناه بزرگ توبه كنيد و به سوي خدا باز گرديد.
منابع:
[1]. وسائل، ج 14، ص 252.
[2]. وسائل، ج 14، ص 255.
[3]. وسائل، ج 14، ص 249.
[4]. بحار، ج 76، ص 67.
[5]. میزانالحكمه ج11 ص 5369.
[6]. قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ. [زمر آیه 53]
[7]. إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِكَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً. [سوره فرقان آیه 70]
[8]. وَ أَنْكِحُوا الْأَيامى مِنْكُمْ وَ الصَّالِحينَ مِنْ عِبادِكُمْ وَ إِمائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ. [سوره نور آيه 32]
نظرات
به نظرم از نظر علمی هم جواب بدین. چون همه که با ایمان نیستن ولی دلشون یه دلیل می خواد برای ترک این گناه.
سلام
به نظر می رسه تنها علاج محکم و قطعی برای ترک این گناه فاجعه بار فقط و فقط «ایمان» هست.
کسی که ایمانش را از دست داده حتا اگه ازدواج هم بکنه، انگیزه ارتکاب رو فقط پایین آورده ولی هنوز حذف نشده.
اگه کسی ایمان بیاره، حتا اگه اهل ازدواج هم نباشه، چون می دونه یکی از مراحل دوره ی درمانش شامل ازدواج میشه قطعا میره توکار ازدواج
جوابی که داده شد کاملا علمی بود، که از علوم مختلفی استفاده شده بود، از جمله: علم اخلاق اسلامی، علم فقه، علم اعتقادات (کلام)، علم حدیث، علم قرآن و ...
اما اگه منظور دلایل زیست شناسانه و روان شناسانه هست، هر چند در متن به تعدادی اشاره شده بود ولی به نظر بنده هم خوبه که کامل تر هم مطرح بشه چون تا حدی کمک کننده هست.
در هر حال، می مونه میزان ایمان، که هر چه قوی تر بشه درمان هم قطعی تر میشه
تشکرات
مخلص شما
همین که میگی گناه یعنی ایمان داری
آخه کسی که مشکل هورمونی یا ژنتیکی داره چطور بره ازدواج کنه؟
با سلام به شما کاربر محترم
افرادی که مشکل هورمونی دارند باید با مراجعه به متخصص اول مشکلشان را برطرف کنند سپس برای ازدواج اقدام کنند یا حداقل با نظارت یک متخصص برای ازدواج اقدام کنند.
موفق باشید.
مشکل هورمونی و ...یک مساله پزشکی هست
چرا راه حلی براش نزاشتن خب زمان قدیم میتونستن ی راه حلی پیدا کنن لواط کننده ها ک دست خودشون نبوده؟
کسی که برای خوشگذرانی اینکارو میکنه داستانش فرق داره با کسایی که طبیعتشون اینطوره و خودشون تقصیر ندارن , همیشه استثناهایی توی طبیعت هست حتی بین حیوانات هم هست .
چند تا نکته:
1. خیلی کمند اونایی که واقعا ژنتیکی دچار مشکل تمایل فقط به همجنس را داشته باشند، در اکثر افراد، خودشون یا محیط یا هر دو عامل ایجاد این بیماری شده اند
2. این مشکل مثل خیلی از بیماری های دیگه ی روانی یا قابل حله، یا قابل مهار هست
یه مثال بزنم:
کسی که دچار بیماری خطرناکی مثل بیماری جنون آدم کشی هست، در مرحله اول سعی می کنند بیماری را درمان کنند، اگه نشد در مرحله ی دوم عوارض بیماری را تا حداقل ممکن کاهش میدند و سعی می کنند بیمار با بیماریش کنار بیاد و کمکش می کنند تا تمایلات بیمار گونه ش رو مهار کنه و در مرحله سوم اگه موفق نشدند، توانایی آسیب رساندن به خودش و دیگران را از او می گیرند.
3. فرستاده های خدا این طور به ما گفتند که این بیماری از بیماری آدم کشی خطرناک تره، اگه تونستیم حرف خدا رو قبول کنیم، به حل این مشکل نزدیک شدیم
4. اما استثنایی که اشاره شد در هیچ جای خلقت وجود ندارد. دوستان توجه کنن، حیواناتی که از طریق همجنس بارور می شوند، از این نظر استثنا نیستند، چون خداوند تکثیر آن ها را از طریق هم جنس قرار داده و طبیعتشان را این گونه خلق کرده پس کارشان در طبیعت شان هنجار هست و مشکلی برایشان ایجاد نمی کند ولی خدا طبیعت انسان را بر منای تمایل به غیر همجنس خلق کرده و در تمایل به همجنس هم مشکلات جانبی زیاد قرار داده
بنام خدا
من خیلی وقت بود به گناه لواط و استمناء مبتلا بودم نمیدونم چی شد واز کجا شروع شد ولی میخوام بگم تا یه سال پیش من همش به کلاسای قرآنی بیرون و مسجد محلمون میرفتم ولی از وقتی کنارش گذاشتم شیطان و افکار شیطانی در من پیدا شد بهتون توصیه میکنم هر وقت دارین میرن خونه و میگین دارم میرم خونه هیشکی ام خونه نیست یه لحظه با خودتون بگین خدا که هست اونکه منو میبینه بعدشم سعی کنید زیاد خونه نباشید زیاد فعالیت داشته باید که وقتی برمیگردید خونه خسته باشید و بخوابید تا فکرتون منحرف نشه خدا رو صد هزار مرتبه شکر که من تونستم از این منجلاب فساد در بیام حالا هم با نشاط تر از قبلم هم برکت به کارام برگشته خدا جون دوست دارممممممممممممممممممممم
دوست خوبم م ممنون از این که ما را لایق درد دلتان دانستید و این تجربه با ارزش را در اختیارمان قرار دادید.
سلام ، دقیقا چند وقت پیش لواط انجام دادم
الان هم افتادم به غلط کردن ، خدایا شرمندتم ک نتونستم یه بنده هوب واست باشم ، شرمندتم اگه این کار قبیح و مزخرف رو انجام دادم،
الان میخوام برم غسل بگیرم و یه وضو و اگه خدا خودش بخواد سوره توبه رو بخونم ،
بخدا شرمندتم خدا ک سرافکندت کردم ،دیگه تکرار نمیشه به احدیتت قسم
،بنظرتون توبه منو قبول میکنه ،من حتی نماز هم نمیخونم ،ولی خیلی از خودم بدم میاد
سلام علیکم...از این که در نظرات این مطلب شرکت کردین از شما سپاسگزام... دوست خوبم لواط گناه بسیار بسیار بسیار بزرگی است و اگر خدایی نکرده شخصی مرتکب شود عذاب بسیار بزرگی در انتظارش است مگر این که توبه کند و دیگر ان را تکرار نکند...اگر شخصی واقعا توبه کند و از خداوند طلب بخشش کند ان شاالله مورد بخشش خداوند واقع خواهد شد...اما یکی از عواملی که باعث میشود انسان به سمت گناهان کشیده شود ترک نماز است...ترک نماز خودش گناه بزرگی است و باعث ایجاد گناه دیگر نیز می شود ...امیدوارم شما علاوه بر توبه واقعی از لواط توبه واقعی از ترک نماز نیز داشته باشید و همین امروز نمازخواندن را شروع کنید
ایول حاجی زدی ب هدف
خداوکیلی هر چی کار زشته هر چی بدبختیه از سست شدن ایمان آدم شروع میشه
با تجربه ای که بنده داشتم،لواط تمام زندگی انسان. رو تحت الشعاع قرار میده. من22سالمه. هنوز کامل ریش در نیاوردم،زمانی هم که میخوام این کار رو ترک. کنم خود ارضایی میکنم بجاش. اما زمانی که. تو موقعیت قرار بگیرم دوباره برمیگیردم ،حتی رفتم با یه خانم رابطه جنسی برقرار کردم. خیلی بهتر از پسر بود ولی بازم اگه پسر باشه. استفاده میکنم واقعا موندم راهکارش چیه. پیش روانپزشک هم که میری اخرش برمیگرده میگه. خودت چی فکر میکنی. اخه من اگه میخواستم خودم فکر کنم پیش تو چیکار داشتم،از امروز نماز رو شروع کردم قبلا هم یبار سعی . کردم از نماز کمک بگیرم ولی بازم مرتکب شدم. ،خداوند به کمک همه برسه. فقط یاحق
پاسخ نویسنده مطلب
سلام علیکم
علت اصلی روی آوردن به مسائل جنسی از جمله لواط و زنا فقر اخلاقی و ضعف ایمان به خداوند سبحان و نشناختن خود و استعدادها و لحظات خوشی است که در کنار ترک لواط وجود دارد، کسی که خودش را باور داشته و به خداوند رحمان ایمان داشته باشد و روز قیامت را باور داشته باشد هرگز به این مسائل فکر نمی کند و میتواند در لحظات شیطانی که هوای نفس به او فشار می آورد خودش را از این گناهان بزرگ نجات بدهد.
شما رابطه خودت را با خداوند سبحان قوی کن و راهکارهایی که در لینک زیر برای شما درباره کنترل خود ارضایی گفته شده است را در هنگام لواط و زنا و خود ارضایی مد نظر داشته باش
http://www.btid.org/fa/news/14800
من دارم این مطلبو با گریه مینویسم.برام دعا کنید.برکت از زندگیم رفت قهمرمان ورزشی بودم نابود شدم نخبه درسی بودم نابود شدم خدا ازم رو برگرداند به کی بنالم.من لواط میکنم فاعلم زندگیم نابود شده هرروز فکر خودکشی ناامیدم.یه با خدایی بمن بگه چکار کنم یه با خدایی بهم بگه
تنها چیزی که میدونم اینه که خودت و خدات رو بشناسی،وقتی آدم خدای خودش و بشناسه و علت خلقتش رو بدونه پشیمانیش از ته دل اتفاق می افته.
من با سخنرانی های استاد راعفی پور تونستم راه خودم رو پیداکنم.
بهترین ابزار شیطان ایجاد نا امیدی در انسانه.موفق باشید
با سلام به شما کاربر محترم
شرایط روحی شما قابل درک است، ولی صرف ناراحتی و افکار منفی مانند خودکشی وضعیت شما را نه تنها تغییر نمیدهد، بلکه زندگی خودتان را بیشتر خراب میکنید. شما نیاز به درمان دارید و باید بیشترین تلاش خود را در درمان خودتان انجام دهید. اینکه از وضعیتی که دچارش شدید، سخت نگران و ناراحت هستید، بسیار خوب است و این میتواند قدم اول باشد که نسبت به گناهی که مرتکب میشوید، آگاهی دارید. متاسفانه برخی از افراد علیرغم ارتکاب گناه، اصلا احساس گناه و یا ناراحتی ندارند و اصلا انگیزهای برای تغییر روند زندگی خود ندارند. بنابراین باتوجه به احساس گناه و ناراحتی که در خود احساس میکنید، این میتواند انگیزهای برای تغییر و اصلاح رفتاری شما باشد. قدم دوم باید بررسی کنید که این گناه را هرچند وقت یکبار انجام میدهید؟ آیا تا به حال برای کنار گذاشتن آن تلاش هم کردید؟ آیا شما صرفا به همجنس خودتان گرایش دارید یا اینکه به جنس مخالف هم گرایش دارید؟
پاسخ به این سوالات از این جهت مهم است که به شما بینش خواهد داد که وضعیت شما چگونه است و اگر اصلا تمایلی به جنس مخالف ندارید، در آن صورت لازم است به یک روانشناس بالینی مراجعه کنید تا درمان شوید. ممکن است بگویید که خجالت میکشید که درباره گذشته خود به روانشناس چیزی بگویید، باید عرض کنم که روان درمانگر اولا یک دکتر و رازدار است. ثانیا درمان این نوع مشکلات توسط اینگونه درمان گران صورت میگیرد. ثالثا درمانگر بنا نیست که شما را قضاوت کند، بلکه قصد دارد که شما را درمان کند و باتوجه به اینکه او متخصص درمان در این زمینه هست، بهتر و زودتر شما به درمان خواهید رسید.
اما اگر به روان درمانگر در این زمینه مراجعه نکنید، باعث میشود بعضا تلاشهای شما در جهت اصلاح رفتاری خود با ناکامی همراه شود و تاثیر بدی روی روح و روان شما بگذارد، در نتیجه توصیه اکید میکنم به یک روان درمانگر حاذق، باتجربه و مذهبی مراجعه کنید تا زودتر و بهتر درمان صورت بگیرد.
اما اینکه مدام به فکر خودکشی میافتید، یکی از دلایلش ناکامی شما در کنار گذاشتن این گناه است، درحالی که شما با مراجعه به درمانگر بهتر و زودتر میتوانید از شر این گناه خلاص شوید و روح و روانتان بازآوری میشود.
موفق باشید.
من فقط یه راهکار بنظرم میرسه که برای کمک به دیگران بگم.اونم اینه که فقط یه لحظه خودتونو در این موقعییت قرار بدین که همه تو محلتون بفهمن چیکاره اید.دستت واسه همه اونایی واست ارزش دارن یاواسشون باارزشی روبشه،ببین به بی ابروییش می ارزه؟ببین اون موقع که ارامش دیگه ازت سلب شده دیگه کاری از دستت برمیاد؟وقتی که انگشت نمای خاص وعام شدی دیگه زندگیت واست ارزش داره؟فکر نکن یواشکی لواط میکنی کسی هم نمیفهمه،خدا که میفهمه کافیه.
اگه زیاد به گناه اسرار بورزی خدا خودش رسوات میکنه بنظرت نمیتونه؟؟پس ابروی پدرومادرو برادر وخانوادتو نبر بزارش کنار.بسم الله
یاستارالعیوب ارحم ارحم ارحم
سلام ، توصیه میکنم از این گناه دوری کنین با هر روشی که میتونین ، بخدا زندگیم بهم ریخته هر چی از خدا میخوام بهم توجه نمیکنه بد بیاری هام زیاد شده زندگیم از برکت افتاده ، تنها و نا امید شدم .. نکنید این گناه رو
سلام ببخشید من کلا به نه همجنس علاقه و کشش دارم نه غیر همجنس نه خودارضایی. گاهی وقتا به زور خودارضایی میکنم مبادا کلا حس شهوتم از بین بره. به ازدواج فکر نمیکنم چون میترسم شهوتی نداشته باشم که شریکمو ارضا کنم. کلا دوست ندارم ازدواج کنم دوست دارم تا آخر عمر تنها باشم.این مشکلی داره یا نه در صورتی که من هیچ شهوتی ندارم به کسی یا چیزی؟(ناتوانی جنسیم ندارم)
میدونم این خیلی ربطی نداره ولی جوابی واسش دارین ممنون میشم.
با سلام؛ سوال شما به زودی در این آدرس مورد بررسی قرار خواهد گرفت:
http://btid.org/node/133682
سلام
من یه خانم 30 ساله هستم و شوهرم 31 سالشه،و شغلش کارمند شهرداری بود.من یه دختر کاملا چشم و گوش بسته ای بودم، تو عمرم دوست پسر نداشتم،لیسانس و فوق لیسانسم شهر خودم بودم.همیشه به ازدواج سنتی اعتقاد داشتم.با ازدواج صد در صد سنتی ازدواج کردم.
یک سال عقد بودیم،تو دوران عقد هیچ چیزی چه از نظر جنسی،چه عاطفی و حتی مالی واسه همسرم کم نداشتم. اما از همون اوایل عقد میدیدم حسی به من نداره،وقتی ازش میپرسیدم میگفت من از بچگی خیلی خود ارضایی داشتم برای همینه...
این موضوع رو زیاد جدی نمیگرفتم،خیلی به سکس چت علاقه داشت و همیشه تو سکس به مادرم به خانواده ام و حتی به خانواده ی خودش فحش ناموسی میداد،اکثر اوقات ازم میخواست تصور کنم که دارم با یه شخص سومی که شوهرم نیست سکس میکنم.معذرت میخوام میگفت یکی تو رو بکنه من ببینمتون تا ارضا بشم.
یک بار جلوی خودم با هویج خود ارضایی کرد.اصلا غیرتی نسبت به من نداشت،میگفت مجرد بودم میگفتم هرکسی خواست میدم با زنم سکس کنه ،میگفت دوست دارم شرایطی فراهم کنم یکی بیارم جلو چشم خودم باهات ارتباط برقرار کنه.
پیش مشاور رفتم و بهم گفت شوهرت همجنس گرا هست. و طلاق بگیر...
تا اینکه خود همسرم قهر کرد و گفت نه طلاقت میدم و نه باهات زندگی میکنم. خودت اگه میتونی برو طلاق بگیر و جدا شو...
الان در آستانه ی جدایی ام.
از پسرایی که به لواط دچارند عاجزانه تقاضا میکنم ازدواج نکنن و سرنوشت دخترای پاکی مثل من رو خراب نکنن.وقتی که علاقه به همجنس دارن چطور به خودشون اجازه میدن که با احساس و زندگی یه دختر معصوم و بی گناه بازی کنن؟
خواهش میکنم به کسایی که همجنس گرا هستن توصیه به ازدواج نکنید.چون اینچنین آدمایی اصلا لیاقت ازدواج کردن ندارن.فقط با زندگی و سرنوشت طرف مقابلشون بازی میکنن.
نمیدونم آینده سرنوشتم چی بشه؟ فقط خوشحالم که عقدم و عروسی نکردم. میدونم همون خدایی که نذاشت بیشتر از این آسیب ببینم همون خدا یه مرد پاک سر راهم قرار میده.
واقعا راحت شدی
خدا ب دادت برسه عجب شوهر کثیفی
از زمینه های گناه باید دوری کرد...
شخصی از من درخواست لواط کرده وبه شدت حتی گریه هم کرد میگوید نیاز دارم همه گونه توجیهش کردم از نظر اسلامی قرانی احادیث و...........ولی دست بردار نیست هی دست به سرش میکنم اما مثل اینکه خود شیطان در شکل انسان هست نماز میخوانم قران میخوانم روزه هم میگیرم وبه نظر خودم گناه زیاد میکنم ودلیلش مجرد بودنم هست ازدواج ناموفق داشتم و 10 سال هست که تجردم حال نمیدانم چگونه از شر این گناه بیرون بیایم
میخواد فاعل باشه یا مفعول؟
هدفش چیه؟؟
در هر صورت اون خود ابلیسه
هم دنیات رو از دست میدی هم آخرت رو
چیزی که زیاده زن
یا یه زن عقد موقت بخون
گریه و رفتارهای ترحم برانگیز طرف مقابل، هرگز نمیتواند دلیلی برای انجام گناه شود. اگر آن فرد نیاز جنسی دارد، باید ازدواج کند و اگر نصف این تلاشهایی که برای انجام گناه داده را برای خود ازدواج انجام میداد، قطعا خدای متعال در این زمینه به او کمک میکرد تا به صورت حلال به نیازش برسد.
بنابراین درخواست ایشان از شما اصلا توجیه منطقی، شرعی و عرفی ندارد. اما در مورد وضعیت شما هم باید عرض کنم اگر دلیل عمده انجام گناه در زندگی خودتان مربوط به مجرد ماندن است، باید برای ازدواج اقدام کنید. حداقل این است که مقدمات ازدواج را برای خودتان فراهم کنید وگرنه بدون انجام تلاش و به صرف اینکه شرایط ازدواج را ندارید بخواهید همچنان مرتکب گناه شوید، نه تنها هیچ توجیهی ندارد، ادامه این روند هم میتواند شما را به رفتارهای گناه آلود بیشتر و پرخطر بکشاند. در نتیجه برای ازدواج خودتان تلاش کنید و در این راه نیز از خداوند کمک بخواهید تا بهترین مورد را در مسیر شما قرار دهد. کافی است که شما برای حلال خدا یک قدم بردارید تا خداوند متعال هم چندین قدم بردارد.
موفق باشید.
ممنون از نشر شما باتوسل و توکل به خدا از شرش راحت شدم سیم کارت عوض کردم . ممنون از راهنماییتون . نمیتونم عقد موقت کنم دلم بد جور پیش همسر وفرزندم گیره به هیچکس نمیتونم دل ببندم . چه زن زیبا رو باشه چه زشت باشه ترجیح میدم همینطور بمونم تا خواست خدا چی باشه
یعنی گنه منم بخشیده میشه؟یعنی منم میتونم توبه کنم؟منی که صدبار توبه شکستم؟یعنی خدا کمکم میکنه؟
شما هم ولو صدبار توبه شکستید، توبه کنید و واقعا پشیمان باشید و نخواهید گناه گذشته را تکرار کنید، توبهتان به درگاه خداوند پذیرفته میشود. ولی مهم این است که به نیت اصلاح و تغییر اقدام کنید، نه اینکه بخواهید سر خودتان کلاه بگذارید و به امید اینکه در آینده هم میتوانید گناه کنید.
موفق باشید.
سلام.پسری بیستوهفت ساله هستم هم به همجنس علاقه دارم هم غیر همجنس نمیدونم باید چکار کنم ایا باید ازدواج کنم یا ازدواج نکنم بهتره؟خواهش میکنم اگه اطلاعات در زمینه روانشناسی دارید راهنماییم کنید در غیر این صورت بدتر حیرانم نکنید.
سلام به شما کاربر محترم
اینکه تمایل به همجنس دارید، صرفا به معنای همجنس گرایی نیست. به نظر میآید از آنجایی که نیازهای جنسی دارید، باعث شده که به همجنس خودتان هم تمایل داشته باشید، اما با توجه به اینکه تمایل به جنس مخالف دارید، لازم است برای ارضای نیازهای جنسی خود ازدواج کنید. از طرفی اگر هم در وضعیتی هستید که به گناه میافتید، در آن صورت ازدواج برای شما واجب میشود.
برای ازدواج هم لازم است به تناسبات اعتقادی، اخلاقی، رفتاری، فکری، فرهنگی و خانوادگی توجه داشته باشید و صرفا به خاطر ارضای نیاز جنسی بدون بررسی تناسب اقدام نکنید.
موفق باشید.
سلام من بیماری کلیوی دارم ودراثر این بیماری دست وپاهام کج شده وکسی هم نمی یاد بامن ازدواج کنه منم یا اسمنا می کنم یا همجنس بازی ایا گناه دارد از نظر تون که نمی تونم ازدواج کنم وشهوت رانی کنم به این کارا ادامه بدم استمنا وهمجنس بازی را چه کنم پس شما بودید چیکار میکردید
وای خدا بهت رحم کنه من که میلم به همجنس غوغا میکنه از ترس خدا جرات نمی کنم از این کارا کنم بعد تو که سالمی میایی از این کارا میکنی ؟؟؟ البته ببخشید دلایلی که آوردی کامله مسخرس
باسلام. اینکه شرائط شما جوری نیست که بتونید ازدواج کنید توجیه و مجوزی نیست که به رفتارهایی مذموم و ناپسند مثل خودارضایی و همجنس بازی روبیارید . پس شما باید نتوانستنتونو به توانایی تبدیل کنید. این قدم اوله و برای همیشه به خودتون بقبولونید این نوع گناه هیچوقت مجوز نداره.
اما قسمت مهم که شمارا از ازدواج باز داشته اینه که اعتماد به نفس از شما سلب شده و خودتونو یه ناتوان تلقی میکنید و دست از تلاش کردن برای رسیدن به خواستتون که همون ازدواج باشه برداشتید. بسیار زیاد هستند کسانی که چندین برابر شما دچار معلولیت جسمی هستند ولی الان ازدواج کرده و در سایه ازدواج به ارامش جنسی رسیدند. بهترین و موثرترین کار اینه که بگردید و کسی را که مثل خودتون مشکلاتی داره پیدا کنید. مطمئن باشید به نتیجه خواهید رسید.
برای اینکه چگونه عمل کنید و ذهنیتتونو تقویت و قدم هاتونو محکم بردارید به لینک زیر مراجعه کنید. باارزوی موفقیت.
http://btid.org/node/50464
منی که از ترس اینکه آبرومو ببرن اجبارا تن به این عمل زشت میدم باید چی کنم همه ی راهارو رفتم و تنها راه جلو روم خود کشیه
با سلام به شما کاربر محترم
لازمه که به یک مشاور یا روانشناس مراجعه کنید. مشاور در این زمینه بهتر می تونه به شما کمک کنه و از این انحراف خلاصی پیدا کنید.
موفق باشید.
سلام بر همه ی شما خوبان،
حواسمون باشه که بزرگترین گناه نزد خداوند نا امیدی است، نا امیدی بسیار مذموم است.
خداوند انشاءالله به همه لطف میکند ، و بیشتر لطف کند که از این گناهان بسیار پر آسیب، به دور باشیم ، یا اگر مبتلاییم از همین الان شروع به دوری از این منجلاب کنیم.
خدمتتان عرض کنم که ، همه ی عادات چه خوب و چه زشت، که حالا شاید زمانی طول کشیده شده به اینجا رسیده باشیم.
می تواند با کمی تلاش کاری بشود که باز به تدریج از ذکر و فکر ما دور شود. فقط یادمان باشد که اگر گفتیم یا خدا کمکمون کن، سرجا ننشینیم، چرا؟
چون ما آلوده به این افکار هستیم، با این افکار آشنایی قبلی داریم، پس احوالمون با دیگران که کششی به سمت این افکار ندارند متفاوت است یعنی هر کسی فکر و مشغولیاتی دارد، کسی کاریه ، کسی ورزشه، و ما متاسفانه باید گفت به این نوع مرض گرفتاریم ، در نتیجه ما باید (تکرار میکنم باید) از این فضا فرار کنیم، به کجا؟
به سمت رهایی از این مریضی، از این بیماری، افکار ما به این ویروس آلوده شده.
وقتی ما به یک ویروس گرفتار می شویم، تلاش میکنیم بدنمان از آن پاک شود.
اینجا هم باید سعی کنیم دل مشغولیهایمان عوض شود، اینقدر در پرداختن به امورات دیگر، مخصوصا به کارهای عزتمندانه، آبرومندانه، اعتباربخش و مخصوصا ارتباط با خدایمان را تقویت کنیم تا کم کم از این فضا دور شویم.
امکان ندارد حرکت کنیم و دور نشویم،
ننشینیم، باید برخیزیم فرار کنیم، و در این فرار از خدوند کمک بخواهیم. او خیلی قوی فرار ما را سرعت میدهد و ما را از چنگال این فساد می رباید و در فضای سلامت روحی و فکری رهایمان می کند.
درضمن یک نکته ی دیگر، به سمت دوستان و فضاهایی برای رفت و آمد و مشغله های روزمره مون بریم و انتخاب کنیم که انسانهایی ** موفق و ** پاک باشند. چون اولا تنهایی و انزوا خودش یعنی ضعف و ثانیا دوستان ناباب خودش یعنی آغاز و ادامه ی انحراف.
تا میتوانیم با دوستان قوی و پاک دوست باشیم، چرا چون آنها با موفقیت مشغول فعالیتهای مفید و پر مزایا هستند ، و ذهن ما در ارتباط با این دوستان ، مشغول فضای ذهنی و فکری مربوط به آنها می شود. و هر چه ارتباطمان قویتر و مستمرتر باشد. ما در زندگی، کار، و ترک بیماریها مخصوصا از نوع فسادش ، موفق تریم.
شکر میکنیم خداوندگاری که همه ی انعامش را به ما بخشید تا موفق ترین ، پاک ترین، و عزیزترین باشیم.
طبق روایات معصومین
یکی از گناهان بزرگ نا امیدی از رحمت خداوند است
من به تازگی متوجه شدم شوهرم با مردا چت میکنه وچند تا دوست مرد داره و ازشون درخاست میکنه که باهم باشن و چتای منحرف میکنه دنیا رو سرم خراب شده نمیدونم چیکار کنم همش دارم فکر میکنم این کار زشت ریشه داشته یا تازه اینجوری شده تمایل جنسیش کم شده و منم دارم ازش زده میشم ما دوتا بچه ام داریم کمکم کنید تروخدا
ببین وقتی چت میکنه از لحاظ جنسی هیجان زده میشه احتمالا همجنسگراست و به درخواست خانواده ازدواج کرده والبته ببخشید یکمم نادونه حتما
با سلام به شما کاربر محترم
آیا مطمئن هستید که همسرتان با افراد همجنس خودش رابطههای غیرمتعارف داره یا صرفا برداشتهای ذهنی خودتونه؟ چه مدت است که چنین رابطههایی را داشته؟
بر فرض که به این اطمینان رسیدید که همسرتان متاسفانه دچار انحراف جنسی شده باشد، احتمال اینکه این انحراف در گذشتهاش مرتبط باشد زیاد است. لذا در این زمینه ایشون نیازمند درمان دارد.
به هرحال در این زمینه نمیشود ابتدا به ساکن نظر خاصی داد جز اینکه بر فرض وجود چنین انحرافی لازم است که ایشون برای درمان خودش اقدام کند و شما هم به عنوان همسر سعی کنید او را به عنوان بیمار بپذیرید، نه اینکه بخواهید از او دوری کنید و مدام به رفتارهای گناه آلودش فکر کنید.
بنابراین بهتر است در این زمینه به دور از جنجال سازی و از روی خیرخواهی به او در این زمینه کمک کنید و بدانید که او یک بیمار است که نیازمند مراقبت و رسیدگی و درمان دارد و نباید صرفا او را یک موجود گناهکار تصور کنید . گرچه در گناه آلود بودن رفتارش شکی ندارید، ولی این احتمال وجود دارد که همسرتان از یک انحراف جنسی رنج میبرد. لذا لازم است که شما به عنوان همسر شرایط او را درک کنید و برای درمان او را همراهی کنید.
موفق باشید.
ازدواج ؟؟؟ من بمیرمم با زن نزدیکی نمی کنم چون هیچ لذتی نداره با این کار فقط احساس پوچی بهم دست میده چه جوری شما جنس مخالفو دوست دارین من هم به همون شدت جنس موافقو دوست دارم من خیلیا هارو میشناسم به خاطر این مسئله اقدام به خود کشی کردند وگرنه من وقتی به جنس مخالف علاقه داشته باشم محاله برم با جنس موافق رابطه برقرار کنم
با سلام به شما کاربر محترم
اینکه شما به عنوان پسر هیچ تمایلی به رابطه با جنس مخالف ندارید و در عوض به جنس موافق تمایل دارید، کاملا غیر طبیعی است و متاسفانه حتما میدونید که تمایل و اقدام به رابطه با جنس مخالف نوعی انحراف جنسی محسوب میشود و نیازمند درمان است.
در این زمینه حتما شما نیازمند مشاوره هستید. البته در کنار آن بنا به تشخیص درمانگر ممکن است داروهایی هم برای کاهش چنین میلی برای شما تجویز شود.
امیدوارم به درمان این بیماری اهمیت بیشتری بدهید. البته انگیزه کافی برای درمان شرط لازم برای درمان است. لذا بررسی کنید که چرا به فکر درمان هستید و انگیزه تون برای درمان کافی هست یا نه و سپس برای درمان اقدام کنید؛ چرا که اگر در این زمینه انگیزه کافی نداشته باشید، درمان و روند جلسات نصف و نیمه رها میشه و به نتیجه مطلوب نمیرسید.
موفق باشید.
سلام من از کودکی دوست داشتم با یک نفرخاص لواط کنم فقط هم پسر حالا در طول مدت مثلا بعد یک سال این فرد عوض میشود ولی همیشه فکر وذهنم درگیر لواط کردن با اونه کسی میتونه به من کمک کنه الان هم دیگه خسته شدم از این کار
با سلام به شما کاربر محترم
آیا در حال حاضر هم مبتلا به این بیماری لواط هستید؟
اشاره کردید که از کودکی تنها دوست داشتید که با یک نفر لواط کنید، آیا در حال حاضر هم این حالت را دارید؟
فکر میکنید که چه چیزی باعث میشود که شما تمایل به لواط با آن فرد را پیدا کنید؟
آیا تا به حال برای ترک این بیماری تلاشی هم کردید؟
آیا آن فرد کذایی همیشه در دسترس شماست؟
سوالات زیادی وجود دارد که جهت راهنمایی بهتر شما نیازمند اطلاعات بیشتری هستیم تا بتوانیم به نحو مطلوبی به شما پاسخگویی کنیم.
موفق باشید.
بله الان هم اگه اون طرفی که میخام بیاد لواط را انجام میدم فقط هم همون فرد هیچ میلی به کسی دیگه ای برا انجام این کارندارم چیزهایی مثل قیافه وهیکل باعث میشه مثلاً اون فرد را انتخاب کنم بعدم دیگه همش فکرم درگیره همیشه تلاشم کردم مثلاً خواستم ازحواس پنج گانه استفاده کنم وحواسمو پرت کنم ولی نمیشه این فرد هم زیاد دورنیستیم از هم مثال دو رفیقی که گاهی اوقات باهمن
با سلام به شما کاربر محترم
این احتمال وجود دارد که شما نسبت به اون فرد کذایی دچار عادت و شرطی شدید؛ طوری که وقتی اونو میبینید، با توجه به روابطی که در گذشته داشتید، باعث تمایل شدید شما به این گناه شود. چاره کار در مرحله اول قطع کامل این رابطه است؛ یعنی شما باید کاملا رابطه خودتون رو با ایشون قطع کنید و هیچ گونه رابطهای با هم نداشته باشید. وقتی شما اونو نبینید و هیچ گونه ارتباطی با هم نداشته باشید، بالطبع تمایل شما به گناه از بین خواهد رفت. توصیه میکنم حتما این کار رو بکنید.
اما برای تغییر حواستون از ایشون، کافیه که شما همواره به گناه آلود بودن این رابطه و پیامدهای دنیوی و اخرویاش فکر کنید یا جاهایی بروید که بُعد معنوی و بازدارندگی از این گناه رو در شما تقویت کنه مثلا حضور در مراسم دینی، زیارت قبور مردگان و ...
موفق باشید.
در مورد توبه ، یه بار تنها داشتم به توبه های شکسته شده ام فکر میکردم و رو کاغذ مینوشتم : صدبار اگر توبه شکستی باز آی ... مرتب این رو مینوشتم ؛ بعد ناخداگاه نوشتم : حال گر کار من از صد گذشت ، چه کنم ؟
بعدش از شدت ناراحتی خوابیدم ... توی خواب یه صدایی ظاهرا در جواب بهم گفت : هر بار اگر توبه شکستی بازآی ...
دوستان من هم درگیر گناه های کبیره ی زیادی شدم ، اما قبلا نزدیکی زیادی رو به خدا و اهل بیت داشتم این نزدیکی بیش از چیزی بود که تصور میکنید ... و این نزدیکی لذت بخش ترین حس زندگیم بود ...عنصر ترک از گناه دل کندن شبانه از خواب هست وقتی که همه خوابن ، دو رکعت نماز و یه صلوات خاصه ای برای توسل به یکی از اهل بیت و کمی درد و دل با خدا ... بعد از تکرار این شب ها خدا بهت اشک میده ... بعدش بهت هق هق میده تا جایی که دست رو دهنت بذاری که صدای هق هق گریه هات رو کسی نشنوه و اون موقه توبه صورت گرفته ... و بعد از اون گریه ها دیگه نوبت لذت عجیب نزدیکی به خداست ... این جمله ی با خدا باش پادشاهی کن رو به معنای واقعی چشیدم
ولی الان بعد از چندین سال لغزش کردم دور شدم و حسرت میخورم ولی تصمیم جدی به برگشت و موندگاری دارم و میدونم میتونم چون ، میخوام ...
انسان ممکن الخطاست ... اما هیچ وقت از برگشت به خدا دست نکشید
امام علی میگه : از خدا به خدا فرار کنید
ههههههه یعنی اول و آخر این بساط دنیا و آخرت خداست
یا حق
ان شالله جواب گرفتید برای من هم دعا کنید
کوچیک شما علی
سلام عرض خسته نباشید
آدم نیمه مذهبی ام ولی به شدت خدا رو قبول دارم .
در سن ۱۲ سالگی مرتکب این عمل شنیع شدم...الان بشدت ضربه روحی خوردم و از کار افتاده شده ام
در کودکی از روی کنجکاوی این عمل را من و یکی هم سن خودم مرتکب شدیم که من در اون سن اصلا نمیدونستم اون کار چی هست ... تا چهار سال بعد اون اتفاق هم نمیدونستم لواط چیه اصلا تا الان بعد ۵ سال با بالا رفتن شعور فهمیدم این گناه چی هست و ب شدت زیر فشارم و به فکر انتقام از کسی که منو تحریک کرد..
من هیچ تمایلی به تکرار نداشتم و فقط یک بار مرتکب این عمل شدم و کسی نیز ارضا نشد ..
اکنون توبه کردم و شروع به نماز خواندن کردم اما خیلی ناراحتم انیدوارم خدا منو ببخشه
نمیدونم چطور باور کنم بخشیده شدن ممکنه.
سلام من جوان ۲۶ ساله ای هستم ازاول به هم جنس بازی علاقه داشتم چن بار در نقش فاعل هم جنس بازی کردم ولی الان حدود ۴ماه است که به شدت به مفعول بودن علاقه پیدا کردم واین افکار باعث شده که به سختی باهمسرم رابطه برقرار کنم اگه بتوانم با همسرم به صورت طبیعی رابطه برقرار کنم خیلی راحت می تونم اون کارو نکنم ولی نمی شه لطفا راهنماییم کنید زندگیم در خطر است ممنون
با سلام به شما کاربر محترم
چند وقته که این گرایش رو پیدا کردید؟ چه چیزی به نظرتون باعث میشه که شما به فکر همجنس بازی بیفتید؟ آیا همسرتون با شما در برقراری رابطه همکاری میکنه؟ اشاره کردید که اکر بتونید که با همسرتون به صورت طبیعی رابطه برقرار کنید خیلی راحت میتونید این کار رو ترک کنید، خب آیا در رابطه با همسرتون مشکلی دارید؟ آیا از برقراری رابطه با همسرتون لذت میبرید؟ تمایلتون به جنس مخالف چگونه است؟ آیا تابه حال به مشاوری یا مرکز مشاورهای مراجعه کردید؟
لطفا به این سوالات پاسخگویی کنید تا با اطلاعاتی که میدهید بهتر بتونیم کمکتون کنیم.
موفق باشید.
سلام،من 34سالمه تو سن 12 سالگی توسط دایی مورد تجاوز قرار گرفتم از اون موقع به بعد به مفعول بودن علاقه پیدا کردم حتی تو دانشگاه و خدمت هم اینکارو انجام میدادم چهار سال پیش به زور پدر مادرم ازدواج کردم البته اونا نمیدونن که من به همجنسم علاقه دارم.با دختری که اصلا بهش علاقه نداشتم ازدواج کردم، خوب اینم بگم که تا حالا هیچ دختری رو دوست نداشتم گفتم شاید ایراد از منه و بعد یه مدت درست میشم ولی درست که نشدم هیچ بدتر هم شدم.تو دوران نامزدیمون یکی دوبار نزدیکی کردیم نزدیکیمون کاملا موفقیت آمیز بود منم خوشحال شدم که تونستم این کارو انجام بدم ولی بعد چند ماه به مشکل برخوردیم و خواستم طلاق بگیریم خانمم خیلی منو دوست داره و اصلا راضی به جدایمون نیست به اصرار اون رفتیم پیش مشاور، مشاور هم گفت افسرده ای و برو پیش روانپزشک، روانپزشک دوتا دارو بهم داد اولانزاپین و فلوکستین.حالم دو ماهی خوب بود اصلا به سرم همجنس بازی و اینا نمیزد تا اینکه گفتن عروسی بگیرین مشکلات بعدی پیش نیاد.الان دوسال عروسی کردیم ولی ما 4 بار هم نزدیکی نکردیم آخرین بار هم 5 ماه پیش بود نوازشم میکنه سعی میکنه تحریک بشم هر کاری میکنه ولی من لذت نمیبرم ازش، بیچاره خیلی داره زجر میکشه منم تا صبح خوابم نمیبره.دو سه ماه پیش هم بهش گفتم که من به زور باهاش ازدواج کروم اصلا هم دوستش ندارم ولی نمیدونم چرا دست از سرم برنمیداره.شده یه کابوس برام من همش ازش فرار میکنم اون برعکس هی بهم میچسبه، اینم بگم تو این مدت تا دلتون بخواد با همجنسام رابطه برقرار کردم.دیگه شدم یه حیوان هرکی رو دوست دارم و ازش خوشم میاد بهش پیشنهاد میدم و سعی میکنم خواستمو بهش برسونم.خواهش میکنم نجاتم دهید به مرز خودکشی و رهایی رسیدم.
با سلام به شما کاربر محترم
شرایط شما قابل درکه، ولی از اونجایی که او دروان تقریبا نوجوانی دچار انحراف جنسی شدید و این وضعیت تا الان که 34 سن دارید ادامه داشته، لازمه که حتما به یه روانشناس در این زمینه مراجعه کنید. مبادا به خاطر خجالت یا برچسب خوردن و ... از مراجعه به روانشناس خودداری کنید. شک نکنید افراد مختلفی با مشکلات گوناگونی پیش روانشناس و مشاور میروند و بازگو کردن مشکلتون پیش روانشناس هیچ اتفاق بدی نمیافته و کاملا برای او عادی است و بهتر میتونه به شما در این زمینه کمک کنه. آخه شما با دو مسئله مواجه هستید؛ 1- اختلال در برقراری رابطه جنسی با جنس مخالف 2- انحراف جنسی (مفعولیت)
در مورد اولی باید عرض کنم که روانشناس باید تشخیص بده که شما در کدامیک از چرخههای جنسی از جمله 1- میل جنسی 2- برانگیختگی جنسی (تحریک) 3- ارگاسم 4- فرونشینی دقیقا دچار مشکل هستید و این مسئله نیازمند اینه که روناشناس با شما گفتگو کنه و ریشه مشکل رو به درستی پیدا کنه. وقتی ریشه رو که پیدا کرد به شما یه برنامه درمانی تدارک میبینه و برهمون اساس طی مدت زمانی درمان صورت میگیرد.
اینکه شما به شدت از این اختلال و انحرافی که دارید مستأصل هستید و به دنبال درمان اید، جای امیدواری است که به یاری خدا بتونید مشکلتون رو حل کنید؛ چراکه مهمترین مرحله برای درمان اینه که فرد انگیزه و اراده برای درمان خودش رو داشته باشد تا با گوش دادن و انجام توصیه ها و تکنیکهای درمانی درمانگر بتونید مشکل رو برطرف کنید. همچنین توصیه میکنم که برای درمان حتما به خدا توحکل کنید که خدای متعال هم در این زمینه به شما کمک خواهد کرد.
درباره ازدواجتون هم باید عرض کنم که ای کاش ابتدائا مشکلتون رو حل میکردید و سپس اقدام میکردید ولی از اونجایی که میگید همسرتون به شما علاقه منده، توصیه میکنم این مسئله رو با روانشناسی که مراجعه میکنید در میون بذارید؛ زیرا باتوجه به اینکه متاهل هستید، وجود همسرتون میتونه مشکلتون رو هم حل کنه و جزو درمان تون هم حضور همسرتون در کنار شماست.
بنابراین اصلا نا امید نشید و از اینکه همسری دارید که به شما علاقه داره و ... خدارو شاکر باشید. شاید حضور و وجود اون بتونه به شما در درمان کمک کنه که بنده مطمئن هستم که میتونه به شما کمک بزرگی بکنه، پس قدرش رو بدونید و اصلا هم به فکر طلاق و جدایی نباشید بلکه به خدا توکل کنید و برای درمان حتما نزد یه روانشناس باتجربه و حاذق مراجعه کنید.
امیدوارم که مشکلتون برطرف بشه.
موفق باشید.
خیلی ممنونم از راهنمایی شما، من تبریز هستم تو اینترنت هرچی گشتم دکتر روانپزشک خوب پیدا نکردم نمیتونم از کسی هم بپرسم لطفا اگر امکانش هست یه دکتر خوب برام معرفی کنید،بازم ممنوم که وقت میزارید برای پیامهای ما.توکل به خدا
خواهش میکنم.
شما برای مشکلتون نیاز به روانشناس دارید نه روانپزشک. اون روانشناسی هم که به شما گفته بود باید اول برید پیش روانپزشک، به نظر میاد مشکل اصلی شما رو نمی دونست و شاید هم شما مشکل اصلیتون رو باهاش درمیون نذاشتید. در هرصورت لازمه که شما به یه روانشناس مراجعه کنید.
درباره اینکه کسی رو در تبریز به شما معرفی کنم، متاسفانه نمیتونم کسی رو به شما معرفی کنم ولی توصیه میکنم به مراکز مشاوره در شهر خودتون مراجعه کنید. معمولا مراکز مشاوره، مشاوران خوبی داره.
موفق باشید.
سلام من جوان ۲۹ ساله هستم ازاول خیلی دوست داشتم که ازدواج کنم همش به ازدواج فکرمی کردم دوس داشتم ازدواج کنم زن وبچه داشته باشم تااین که درسن ۲۵سالگی با یه دختر ۱۷ساله ازدواج کردم من بعد ۱۰ ماه فهمیدم که نامزدم مریضه ودرطول این ده ماه هرروز باهاش رابطه داشتم بعد طلاقش دادم دوباره الان ازدواج کردم ودراوایل هیچ مشکلی نداشتم تااین که من ۵ماه پیش کم کم احساس کردم هم جنس باز هستم واین حس روز به روز زیاد شد والان دیگه هیچ حسی به همسرم ندارم حتا نمی تونم باهاش سکس کنم چون نمی تونم نغوظ کنم ولی من تاحالا هیچ رابطه هم جنس بازی درنقش یه مفعول رانداشتم حتی دردوران کودکی فقط دردوران سربازی چن بار به عنوان فاعل هم جنس بازی کردم ولی الان کلا دوس دارم مفعول بشم اخه نمی فهم من چرا این طوری شدم اصلا نمی تونم باخانومم تحریک بشم نمی تونم نغوظ کنم خواهش می کنم کمکم کنید اگه خوب نشم دیگه به هیچ عنوان هم جنس بازی نمی کنم فقط خودکشی می کنم از هم جنس بازی مطنفرم اینم شد زندگی مرگ هزار بار بهتر از هم جنس بازیه ...ممنون
با سلام به شما کاربر محترم
شرایط روحی و روانی شما رو درک میکنم، اینطور که شما توضیح دادید، نمیشه اینطور ارزیابی کرد که شما گرایش به همجنس دارید، مگر مورد خاصی در ذهن دارید که این تمایل در شما ایجاد شده باشد. در ابتدا باید بررسی کرد که علت عدم نعوظ و عدم رابطه شما با همسرتون چیه؟ اینکه در 5 ماه اول زندگیتون مشکلی نبود و با همسرتون رابطه داشتید ولی بعد از 5 ماه این رابطه تغییر کرد، باید دلیل این رو پیدا کرد تا برای درمان اقدام کرد و تا علت و ریشه مشکل رو به درستی تشخیص داده نشه، درمان اتفاق نمیافته.
برای تشخیص نیاز به اطلاعات هست. چند سوال میپرسم لطفا پاسخ بدید:
1- آیا عدم احساس شما به رابطه با همسرتون، فقط با همسرتون اینطور هستید یا با بقیه جنس مخالف هم این احساس رو دارید؟
2- اشاره کردید تمایل به مفعولیت دارید، آیا با هر همجنسی این تمایل رو دارید یا با فرد خاصی یا مورد خاصی در ذهنتون تمایل به این کار داید؟
3- چی شد که بعد از گذشت 5 ماه از ازدواجتون، احساس کردید که تمایل به همجنس دارید؟ منظورم اولین باری که چنین احساسی رو پیدا کردید توی چه شرایطی بودید؟ آیا قبلش کسی رو دیده بودید؟ یا فیلمی چیزی ...دیده بودید؟
موفق باشید.
منم یه تجربه لواط زورکی داشتم مفعول شدم شب بودن گولم زد آلان چند سال گذشته ازدواج کردم دو تا پسر دارم آلان دوباره افکار بد به ذهنم هجوم آورده از خواب که پا میشم این حس مفعول شدن توی وجودم میاد تا شب خیلی دارم اذیت میشم نمیدونم چطور باید ازش فرار کنم
با سلام به شما کاربر محترم
نگران نباشید شما تمایل به همجنس ندارید. فقط به خاطر اتفاق بدی که در گذشته براتون افتاده ذهنتون رو درگیر کرده است. یه تکنیک هست برای اینکه بتونید افکارتون رو مدیریت کنید و اون اینه که هر وقت افکار بد به ذهنتون میاد، کاری کنید که حواستون از اون فکر پرت بشه؛ مثلا همون لحظه سعی کنید که با همسرتون رابطه برقرار کنید. این برقراری رابطه با همسرتون هم باعث میشه که حواستون از اون فکر خارج بشه و هم اینکه با برقراری رابطه، میل جنسیتون کاهش مییابد بالطبع یکی از دلایل افکار جنسی، میل جنسی است. وقتی میل جنسی تون رو با برقراری رابطه با همسرتون جواب میدید، باعث میشه بلافاصله میلتون کمتر بشه و همین مسئله باعث میشه که هیجانات جنسی تون بهتر بتونید کنترل کنید و ذهنتون رو مدیریت کنید.
موفق باشید.
سلام ممنون از راهنماییتون لطفا پیام منو پا پیام قبلیمو پاک کنید فقط جوابمو بذارید ممنون میشم این تمایل حس مفعول شدن در وجودم هست بعضی وقتا خیلی شدت پیدا میکنه تا جاییکه برم به یکی بگم بیاد باهام... ولی به آدمای بیرون که میبینم اصلا میلی ندارم شاید 100تایی 1نفر بچشم خوش بیاد وفقط مغزم و فکرم در گیرش هست که داره منو از راه بدر میکنه اینم بگم متاسفانه اهل فیلم دیدن هم هستم
با سلام مجدد
درباره پاک شدن پیامتون نمیدونم این امکان وجود داره یانه، ولی اگر وجود داشته باشد، قطعا همکارانم در این زمینه به درخواستتون رسیدگی خواهند کرد.
درباره تمایلتون به همجنس هم باید عرض کنم که این تمایلتون ذاتی نیست بلکه عارضیه؛ یعنی میل به مفعولیت در شما به خاطر احتمالا ناپرهیزیهایی از قبیل دیدن فیلم و عکسهای پورنو، تجربه مفعولیت باعث شده تا این میل در شما ایجاد بشه. بنابراین برای حل این معضل لازمه فیلم و عکس های... کناز بزنید. همچنین هروقت افکار منفی به ذهنتون میاد رو از همون تکنیکی که بهتون گفتم انجام بدید.
نکته:
قطعا شما میدونید که این عمل مفعولیت، گناه بزرگیه و خلاصه در اینکه یه امر ناپسندی هست شکی ندارید، بلکه میخواهید از شر افکار منفی آن خلاص بشید. باید عرض کنم که در ذهنتون دو میل یاخواسته وجود دارد که یک میل شما رو به انجام این عمل ترغیب میکنه و یک میل دیگه که مقابل آن وجود دارد این است که شما رو از این گناه برحذر میکنه. خب برای اینکه این میل دوم تقویت بشه و میل اول ضعیف بشه، باید باورهایی دینی تون رو با کارهایی تقویت کنید از جمله 1- خواندن نماز اول وقت؛ خاصیت نماز اینه که انسان رو از منکر و گناه بازمیدارد. 2- حضور در اماکان مذهبی و دینی مثل مسجد و امام زادگانی که به شما آرامش میدهند. 3- ذکر «توکلت على الحی الذی لا یموت و الحمد لله الذی لم یتخذ صاحبه و لا ولدا و لم یکن له شریک فی الملک و لم یکن له ولی من الذل و کبره تکبیرا» در از بین رفتن وسوسههای شیطانی کمک میکند. 4- قرائت قرآن 5- مداومت در مثبت اندیشی
نکته دوم: سعی نکنید با افکار منفی تون مبارزه کنید چرا که باعث میشه که انرژی شما گرفته بشه، بلکه به خودتون بگید که این فکر در ذهنم هست ولی من هیچ گاه عملیاش نکردم و نمیکنم پس دلیلی نداره که خودم رو نگران کنم و با این فکر مبارزه کنم. بلکه همون راهکارهایی رو که گفته شد رو انجام بدید بدون اینکه بخواهید با این فکر منفی مبارزه کنید. وقتی شما اون راهکارها رو انجام بدید، بعد از مدتی بودن افکار منفی در ذهنتون برای شما بی اهمیت میشه و خود به خود زائل میشه.
موفق باشید.
سلام من مشکلم اینه که دوست دترم همیشه مفعول باشم تا فاعل و دوست داشتم زن میبودم تا مرد الانم با یکی رابطه دارم که جلوی چشم زنم با من رابطه داره چکار کنم که ترک کنم و عذابو از خودم دور کنم ممنون میشم بدونه فحاشی کمکم کنید
با سلام به شما کاربر محترم
امیدوارم هرچه زودتر درمان بشید. شرایط روحی شما رو متوجه هستم و برای راهنمایی بهتر نیازمند اطلاعات هستیم. لطفا به این سوالات جواب بدید.
چد مدت درگیر این گناه هستید؟ چند وقت است که ازدواج کردید؟ آیا به صورت طبیعی با همسرتون رابطه دارید؟ نظر همسرتون درباره شما چیه؟ آیا فرزند هم دارید؟ تا به حال تلاشی برای ترک این کار کردید؟ تا به حال به مشاوری مراجعه کردید؟
من یکی از اقوام نزدیکم همجنسبازه علاقه ایذبه دختر نداره ومفعوله آبروش پیش همه رفته و خانمش هم ازش طلاق گرفته ولی بازم اعتراف نمیکنه و راصی به درمان نیس چیکار کنم که راضی به درمان بشه فقط ازرخدا خواستم یا خوبش کنه یا بکشدش
سلام
من جوانی 35،ساله هستم. ازبچگی هم جنس بازی جزوبازیهایمان بود اما بلوغ که شدیم جزوهوسم شد.من تقریبا یک سال است ازدواج کردم امارابطه جنسیش برایم لذت بخش نیست. فردی معتقد ومذهبی هستم نمازهایم غذا نمیشود هرشب قرآن میخوانم. اما بارهم وسوسه فکری هم جنس بازی رادرسر دارم. ازدخول خوشم نمیآید دوس دارم غیردخول انجام دهم ازهرمردی که چهرش یا اندامش به دلم بیفتادتمایل دارم بااورابطه برقرارکنم. حتی اینقدرتمایل دارم که حالت نعوذدرمن ایجاد میشود.مردی هست که ده سال ازمن بزرگتراست زنو بچه دارد اینقدردرفکرمن است که میترسم یکباربه اوپیشنهادبدهم. من تمایل به فاعل بودن دارم. من درشرف این هستم که اقدام برای بچه دارشدن کنم. اماازاینکه هم جنس گراهستم خودراسرزنش میکنم. روانشناس هم رفتم میگویند درس نمیشود باید باهاش کناربیای. ممنونم ازراهنماییتان.
با سلام به شما کاربر محترم
اینکه نزد روانشناس رفتید و به شما گفته که درست نمیشود، جسارتا بعد از چند جلسه این حرف را به شما گفته است؟ آیا راهکاری برای ترک این کار هم به شما پیشنهاد داده است؟
اشاره کردید که یک سال ازدواج کردید، ولی از رابطه جنسی لذت نمیبرید؟ میشه بگید که آیا رابطه جنسی که با همسرتان دارید، به صورت کامل اتفاق میافتد یا نه؟ یعنی از این رابطه زناشویی، ارضای جنسی در شما انجام میشود یا نه؟ اگر ارضای جنسی در شما اتفاق افتاده است، در اون صورت لذت بخش نبودنش توجیه پذیر نیست، مگر آنکه نکته خاصی وجود دارد که در توضیحاتتون بیان نکردید!!!
اما با توجه به اینکه از زمانی که ازدواج کردید، تنها وسوسه شیطانی در این زمینه شما رو اذیت کرده است و تن به این گناه بزرگ ندادید، خب این خودش نقطه امیدی است که سعی کردید خودتون رو کنترل کنید و تنها وسوسههای شیطانی ذهنتون رو درگیر کرده است. شاید همین وسوسهها شیطانی است که این احساس در شما ایجاد شده که از رابطه زناشویی لذت کافی رو نبرید، در حالی که اگر این وسوسه شیطانی برطرف شود، خودبه خود احساس رضایتمندی در شما نسبت به رابطه زناشویی با هسمرتان را تجربه میکنید.
بی شک خودتون هم میدونید که این کار، گناه بزرگی است. داشتن این آگاهی خود عاملی برای کنترل خودتون هست، پس یادآوری اینکه این کار گناه بزرگی است، خودش مانع این کار خواهد بود. اما برای اینکه از شر افکار منفی و وسوسه بر انگیز خلاص شوید. نکاتی رو مطرح میکنم که امیدوارم راهگشا باشد:
1- یک تکنیک ذهنی وجود دارد که برای افکار وسوسه انگیز کمک کننده است و اون اینه که هروقت افکار وسوسه انگیز به ذهنتان آمد، بلافاصله یک فکر کاملاچندش آور رو در ذهن خودتون تصور کنید؛(فکری که واقعا برای شما چندش آور باشد) مثلا تصور کنید که جسارتا در حال خوردن مدفوع و کثافت هستید و حالت تهوع شدید شما رو گرفته است و بعد همون لحظه اون فکر وسوسه انگیز رو با همون فکر چندش آور تداعی کنید. تکرار مداوم این تکنیک باعث میشود که انزجار اون فکر به فکر وسوسه انگیز هم سرایت کند و بعد از این هروقت همون فکر وسوسه انگیز به ذهنتون آمد، اون حالت انزجار و تهوع رو در احساس خودتون تجربه میکنید و دیگر اون حس وسوسه از بین میرود. مداومت در استفاده از این تکنیک خیلی میتونه شما رو در ترک این وسوسه کمک کند.
2- ذکر «توکلت على الحی الذی لا یموت و الحمد لله الذی لم یتخذ صاحبه و لا ولدا و لم یکن له شریک فی الملک و لم یکن له ولی من الذل و کبره تکبیرا» در از بین رفتن وسوسههای شیطانی بسیار کمک میکند.
3- تقویت باورهای دینی از قبیل تلاوت قرآن، خواندن نماز اول وقت و روزه مستحبی در کاهش افکار وسوسه انگیز کمک کننده است.
4- سعی نکنید با افکار منفی تون مبارزه کنید؛ چرا که باعث میشه انرژی شما گرفته بشه، بلکه به خودتون بگید که این فکر تنها در ذهنم هست، ولی من هیچ گاه اون رو عملی نمیکنم. پس دلیلی نداره که خودم رو نگران کنم و با این فکر مبارزه کنم. بلکه همون راهکارهایی رو که گفته شد رو انجام بدید بدون اینکه بخواهید با این فکر منفی مبارزه کنید. وقتی شما اون راهکارها رو انجام بدید، بعد از مدتی بودن افکار منفی در ذهنتون برای شما بی اهمیت میشه و خود به خود زائل میشه.
موفق باشید.
سلام مجدد
به استنادازنکته های قبلی فرمودیدکه رابطه جنسی باهمسرداریدیانه. ارضای جنسی اتفاق می افتد یانه؟ بله. رابطه جنسی داریم هفته ای دوسه بار. من ارضای کامل هم میشوم. من درسکس باهمسرم چون میل زیادی به جنس مخالف ندارم 40تا45دقیقه طول میکشه. ولی درر رابطه باجنس موافق آنقدرآتشم تند است که به 5دقیقه هم نمیرسد آنهم غیردخول.روانشناس هم درطی یک جلسه به من گفت خودراسرزنش نکن ازاتفاقی که افتاده چون من داشتم افسرده میشدم ازاین حالی که داشتم. وبعد گفت فقط میتونی کنترلش کنی اینکه ازسرت بیاد بیرون نمیشه.
5 دقیقه غیر دخول چه جوری فاعل هم هستی ارضا هم میشی؟؟؟؟
اینکه از جهت رابطه زناشویی با همسرتون مشکلی ندارید، این خیلی خوب است و روند طبیعی رو پیش میبرید. درباره میلتون به همجنس هم این صرفا هوسی است که در ذهنتون هست. لذا با توجه به توضیحاتی که قبلا دادم، میتونید اون رو کامل مهارش کنید.
موفق باشید.
آره دیگه چجورنداره آتش هوسم نسبت به جنس موافق خیلی زیاد است تا جنس موافق رادرآغوش بگیرم 5دقیقه بعدبه انزال میرسم
سلام من هم یه مدتیه لواط انجام میدم هر دفعه پشیمون میشم و توبه می کنم ولی باز دوباره انجام میدم میخوام خلاص شم نمیدونم چه جوری یه چیز دیگه اینکه هیچ میلی به جنس مخالفندارم
با سلام به شما کاربر محترم
چند مدت است که گرفتار این گناه هستید؟ آیا متاهل هستید یا مجرد؟ آیا به هیچ جنس مخالفی میل جنسی ندارید یا به بعضیها؟
لطفا به این سوالات جواب بدهید.
سلام.
1.واقعا تکلیف زنی که شوهر همجنس باز دارد، مرد انکار میکند و راضی به درمان نمی شود، چیست؟ طلاق؟
2.پسران مردهای همجنس باز هم، همجنس باز خواهند شد؟
3.مرد همجنس باز، الزاما با پسر خودش هم لواط میکند؟
با تشکر از راهنمایی کارشناس
با سلام به شماکاربر محترم
دغدغه و نگرانی شما رو درک میکنم. درباره سوالاتتون باید عرض کنم:
1- از کجا مطمئن هستید که همسرتان همجنس باز است؟ آیا همسرتان اقرار کرده است؟ آیا همسرتان، گناه آلود بودن این کار رو میدونه؟ آیا از این کارش شرمنده است یا اصلا اون رو طبیعی جلوه میدهد؟ چند وقت است که همسرتان درگیر این گناه است؟ چرا برای درمان اقدام نمیکند؟ آیا به خاطر ترس از آبروریزی و فهمیدن مشاور از مراجعه اجتناب میکند؟ سوالات زیادی در اینجا مطرح میشود و بدون اطلاعات نمیتوان نظر داد.
2- پسران همجنس باز لزوما همجنس باز نخواهند شد. بلکه به نوع تربیت خانواده و محیطی که در ان زندگی میکنند ارتباط دارد.
3- اینکه مرد همجنس باز با پسر خودش لواط کند، امکان دارد، ولی بسیار بسیار بعید است.
موفق باشید.
سلام. از راهنمایی شما متشکرم.
زن با مدارک محکم یقین به همجنسبازی شوهرش دارد و این مسئله را تا چند ماه بعد از ازدواج نمیدانسته. باز هم یقین دارد که آلودگی از قبل از ازدواج بوده. وقتی زن متوجه مشکل شوهرش میشود، علی رغم شوکه شدن و غم بسیار، با مهربانی از او دلجویی کرده و جویای چرایی عملش میشود. او را به عواقب این کار و مخاطراتش و مسایل دینی لواط آگاه میکند، در همه ی این احوال با تکریم و حفظ شخصیت مرد عمل میکند و حتی صریح به او نمیگوید که تو همجنس بازی میکنی، بلکه در لفافه و غیر مستقیم با او حرف میزند. اما مرد ابتدا پرخاش میکند وبعد راضی به مراجعه به روانپزشک میشود. پس از چند جلسه درمان را به بهانه اینکه من خوبم و فعلا نیازی به درمانگر ندارم و قول به همسر، رها میکند. توصیه روانپزشک به این زن رنجور، عدم تجسس بوده و زن رعایت میکند. حال زن پس از 3 سال متوجه میشود که اوضاع شوهرش بدتر هم شده. در تمام این مدت زن با مهربانی و احترام، در کنار مرد و رازدارش بوده اما مرد نادان و ناسپاس....
نمیدانم لعن کردند این مورد درست است یا نه اما لعنت خدا بر پدر ومادری که برای پسر ناصالح شان، اعتبار گرو میگذارند و به خواستگاری دختران عفیفه میروند.
آیا دادگاه به علت همجنسبازی مرد، حکم طلاق زن را صادر میکند؟
آیا زن میتواند حضانت فرزند (به علت همجنس بازی مرد) را بگیرد؟
پاسخ شما به زودی در این آدرس تقدیم خواهد شد:
http://btid.org/node/149793
من ازبچگی ازطرف اطرافیان وفامیلامازارجنسی شدم والان هم 17سالمه دیگه توانایی ن گفتنم برام مشکل شده وازطرفی نمیدونم راه درمان این بیماری وعذاب خداوندچیه چطورمیتونم درمان شم؟
با سلام به شما کاربر محترم
نمیخواهم بهتون بگم که برید به عاقبت این کار فکر کنید و سرانجام کسانی که به این گناه دچار شدند رو مطالعه کنید و ... حتما خودتون به این موارد اطلاع دارید، ولی میخواهم این سوال رو از شما بکنم که فکر میکنید تا کی میتوانید این راه پرخطر و گناه آلود رو پیش ببرید؟ اینکه میگید که توانایی نه گفتن به این کار رو ندارید، هیچ توجیهی ندارد! جز اینکه حتما برای درمان خودتون در اسرع وقت اقدام کنید!
راه درمانش واضحه که حتما پیش یه روانشناس برید تا به کمک ایشون بتونید خودتون رو درمان کنید. روانشناس به خاطر تخصصی که داره میتونه با دریافت اطلاعات کافی از خودتون بهترین کمکها رو به شما بکنه و زودتر از این گناه خلاصی پیدا کنید. این فکر رو هم نکنید که نمی تونم حضوری پیش مشاوره بروم و ... شک نکنید که این موضوع برای روانشناس عادی است و با افراد مختلفی روبه روست و قطعا هر مشاوری به کتمان و مخفی کردن اسرار مراجعینش دغدغه مند هست و شک نکنید که تمام تلاشش رو می کنه که شما درمان بشید.
اگر با این توضیحات بازم مجاب نشدید که نزد روانشناس بروید، بگید تا حداقل در این زمینه یه سری راههایی رو برای درمان بیان کنم. البته مشروط به اینکه اطلاعات بیشتری در این زمینه از خودتون بگید که اولا چند سال هست که درگیر این گناه هستید؟ ثانیا هرچند وقت یکبار گرفتار این گناه میشوید؟ ثالثا فاعل هستید یا مفعول؟ رابعا میل به جنس مخالف دارید یا نه؟ خامسا آیا تا به حال برای درمان یا جلوگیری از این گناه تلاش کردید یا نه؟ و اینکه وقتی دچار این گناه شدید چه حسی به شما دست میدهد؟ آیا واقعا احساس پشیمانی میکنید یا نه؟
موفق باشید.
سلام خدمت شما من یه سوالی داشتم پدر من شش هفت ماه پیش یه گوشی خرید،بعد دو ماه مشکل برای کیبوردش پیش اومد و منو صدا زد که برم براش درست کنم منم رفتم و مشغول تنظیمات کیبوردش بودم که یهو صفحه ی کلیپبورد کیبوردش باز شد،کلیپبورد جاییه که وقتی یه چیزو کپی میکنی یا از یه چیزی سکرین شات میگیری میره اونجا،پدر منم از چنین چیزی خبر نداشت وگرنه پاکشون میکرد...وقتی چیزایی که کپی شده بودن رو دیدم تمام بدنم یخ زد دستام شروع کردن به لرزیدن انگار لال شدم،دقیقا کنار پدرم بودم و همینجوری نگاش میکردم اونم میخندید می گفت زود باش درستش کن کار دارم...تمام دنیا دور سرم میچرخید.دلم نمیخواد پیامای پدرم و اون اقای مخاطبش رو بگم .ولی اون اقا بهش پیام داده بود و گفته بود برای دفعه قبلی معذرت میخواد و ایندفعه میخواد مردونه پاش وایسه.و خیلی چیزای بدتر که میشه یه دختر از پدرش بشنوه یا ببینه.فورا اونارو پاک کردم چون داشتم تشنج میکردم.رفتم اسم اون اقا رو تو مخاطبین تلگرام سرچ کردم و فهمیدم پنج سال از من بزرگ تره,من۱۸سالمه...برای یه مدت اصلا نتونستم حرف بزنم و دلم میخواست فقط گریه کنم منی که عاشق پدرم بودم انگار دیگه اون مرد پدر من نبود.توضیحات اضافه هم بدم که پدر و مادر من مشکل خیلی جدی دارند یعنی حتی سر یه چیز خیلی کوچیک دعوا میکنن و بد و بیراه میگن به همدیگه منم تو این مواقع میام تو اتاقم و گریه میکنم،از این هم مطمئنم که پدرو ومادرم هیچ گونه ارتباطی با هم ندارن حتی دست همدیگرو هم نمی گیرند.(خودشون میگن بخاطر من پیش هم میمونن و من همیشه از خدا میخوام که منو بکشه تا اونا دیگه پیش هم نباشن،چند باری به خودکشی فکر کردم اما پشیمان شدم و منتظر یه مرگ عادیم)این دعوا ها قبل از ماجرای فهمیدن منم بود و الانم هست،من از اون موقع به کسی نگفتم فقط خودمو خدا میدونیم و الانم شما که منو نمی شناسید و من فقط اومدم راهنمایی بگیرم از شما.پدر من خیلی آدم لجوجی هست و ایمان و ..سرش نمیشه .پس من نباید با مسائل دینی پیش برم چون فقط خنده ش میگیره به حرف منو مامانم گوش نمیده که بریم مشاوره(بیچاره مامانم هنوز اون مسئله دیگه رو نمیدونه و هیچ وقتم بهش نمیگم که نابود نشه) من نگران آخرتشم فقط از خدا میخوام اونو ببخشه و هدایتیش کنه.من حدود چهار ماه دیگه کنکور میدم و میخوام بعد کنکور با یه ایمیل ناشناس با پدرم ارتباط برقرار کنم و دلیل های منطقی براش بیارم بهش میگم من از طرف خدا اومدم که ببخشتت،واقعا هم همینطوره الان فقط من میدونم و فقط منم که میتونم کمکش کنم بدون اینکه آبروریزی بشه.میشه منو بیشتر راهنمایی کنید سرم دارم میترکه.ممنونم
با سلام به شما کاربر محترم
حس و حالتون رو می فهمم و طبیعیه که با فهمیدن این مسئله چقدر ناراحت شده باشید.کار بسیار خوبی کردید که از انحراف اخلاقی پدرتون چیزی به کسی نگفتید؛ چرا که گفتنش مسئله رو حل نمیکنه جز اینکه مسئله را بغرنج تر می کنه. از طرفی ما دقیقا از میزان و شدت انحراف ایشون اطلاع دقیقی نداریم و چه بسا مدت زمان طولانی یا کوتاهی ایشون دچار این انحراف شدند. لذا از اظهار نظر در این زمینه اجتناب می کنیم. اما به طور کلی شما با دو مسئله مهم مواجه هستید: 1- مشکلات زناشویی پدر و مادرتون 2- انحراف اخلاقی پدرتون.
هردوی این مسائل نیازمند مشاوره تخصصی است و پدر شما تا در این زمینه قبول نکنه که دچار مشکل هست، مسئله همچنان برجاست. از طرفی اشاره به ضعف ایمان و باورهای دینی شون کردید که خب همین مسئله هم باعث عمیق تر شدن مشکلات ایشون در زندگی شده است.
گریه، خودخوری و خودزنی و خودکشی چیزی رو عوض نمیکنه جز اینکه با این کارها فقط وضعیت رو خرابتر میکنید و به خودتون آسیب میزنید. درک میکنم که وقتی متوجه این مسائل شدید چقدر به شما فشار اورده و شاید ناخواسته تنفری در شما نسبت به پدرتون ایجاد شده باشد، ولی این مهمه که پدرتون رو به عنوان یه بیمار بپذیرید. طبیعتا از یه فرد بیمار انتظار رفتارهای بهنجار نمیرود. بی شک انحراف اخلاقی ایشون بی ارتباط با مشکلات زناشویی ایشون با همسرش نیست. بنابراین توصیه بنده به شما اینه که تمام همت و تلاشتون رو بکنید که هم پدر و هم مادرتون رو قانع کنید برای رفع مشکلاتشون به یه مشاور خانواده مراجعه کنند. لذا سعی کنید با دلیل و هر آنچه که روی پدر شما تاثیر دارد وادارشون کنید که به اتفاق مادرتون به یه مشاوره مراجعه کنند. مشاوره به جهت تخصصی که دارد، مسئله رو بهتر میتونه کنترل و مدیریت کنه. این قدم اول است. خواسته یا ناخواسته این مسئله روی مسئله انحراف اخلاقی ایشون هم تاثیرگذاره!
موفق باشید.
از پاسخگویی شما متشکرم،اما فکر نکنم پدرم هرگز راضی بشه که به مشاوره بره،مادرم و من خیلی تلاش کردیم اما تا وقتی که قبول نکنه که مشکل داره کاری نمیشه کرد،به همین دلیل میخوام وقتی رفتم دانشگاه خودم برم پیش مشاور و باهاش با یه ایمیل ناشناس ارتباط برقرار کنم ،پدرم به خاطر کارش زیاد با دنیای مجازی و ایمیل و اینا سروکار داره و به نظر خودم تنها راه اینه که ایمیل های ناشناس و روانشناسی براش بفرستم.من خودم این حسو دارم که اختلال پدرم مال خیلی وقت پیشه یعنی وقتی که با مامانم هم ازدواج نکرده بوده...و تو این مدت به این نتیجه رسیدم.مامانم خیلی زن خوبیه و دلش میخواد زندگیش مث آدمای عادی باشه اما پدرم به هیچ وجه اینو نمیخواد.فقط میخواد تنها باشه و به کارای خودش برسه عملا خانواده براش مهم نیست.
به هر حال متشکرم ،من هرگز مشکل ایشونو به کسی نمیگم اما وقتی رفتم دانشگاه(دعا کنید قبول بشم:)...)خودم میرم پیش مشاوره و شرایطو میگم و با ایمیل کارامونو انجام میدیم.از آقایون عزیز هم خواهش میکنم که فکر کنند سال ها بعده و دخترشون(مث من)مسئله ی پدرشونو میفهمه..فقط یه لحظه تصور کنید که چ آسیبی به دخترتون میرسه و چقد دلش میشکنه و چ بسا مشکلات بزرگتر که در دنیا و آخرت گریبانگیرتون میشه:(
با سلام مجدد
اگر منظورتون اینه که خودتون به طور مستقیم از طریق ایمیل با پدرتون به صورت ناشناس صحبت کنید، اصلا توصیه نمیکنم و قریب به یقین هیچ مشاوری این کار شما رو تایید نمیکنه، بخاطر آسیبی که برای شما داره.
بله متوجهم میدونم راه خوبی نیست اما مطمئنم تنها راهه.اگه مشاورم تایید نکرد میسپارم به خودش و من فقط خبرارو ازش می گیرم.هیچ وقت نمیخوام پدرم بفهمه من فهمیدم چون میدونم براش سخته و شرمنده میشه. من در طول این چند ماه با این مسئله کنار اومدم و سعی دارم کمکش کنم.ممنونم از راهنماییتون.سال خوبی داشته باشید.
سلام نظر شما درباره کسی که به این گناه مبتلاست و میخواد ترکش کنه اینکه اگه درباره این موضوع به همسرش بگه کمکی بهش میکنه یا بهتره که نگه؟
با سلام به شما کاربر محترم
لزومی نداره که این مسئله به همسر گفته شود؛ چراکه باعث نگرانی او میشود و کمکی هم نمی تونه در این زمینه بکند. در ضمن بیان گناه به کسی دیگر خودش گناه دیگری است. بنابراین اصلا توصیه نمیشه که این موضوع رو به همسر گفت.
موفق باشید.
سلام من 43 روز پیش این کار را کردم و اولین بارمم بود که این کار را انجام دادم و از همون موقع پشیمون شدم و توبه کردم هر روز نماز میخونم سروقت که اذان میده و موقع خوندن گریه میکنم دعا میکنم برکت و روزی واسم زیاد شده و روزه میگیرم. ولی میترسم آبروم بره زیاد دیگه بیرون نمیام وقتی هم میرم فک میکنم کسی میدونه و شاید هم نمیدونه ولی من اینطور فکر میکنم چون اونی که باهاش این کار را کردم هم نمیتونه به کسی بگه و یا بگه هم کسی باور نمیکنه ولی چند تا پیام داریم که مربوط میشه به قضیه و بخاطر همون من میترسم کسی بفهمه و آبروم بره چون من همچین ادمی نیستم و برام عادی نیست زندگیم سخت شده و ناراحتم و همیشه فکرم مشغوله و دوست دارم مرده باشم
با سلام به شما کاربر محترم
گرچه متاسفیم بابت اتفاقی که مرتکب شدید، ولی اگر واقعا توبه کرده باشید، امیدوار باشید که خدا شما رو ببخشه! ولی درباره ترس و استرسی که در این زمینه دارید، خب طبیعتا هرکاری تبعات خودش رو بدنبال دارد و این استرس و نگرانی شما بابت این قضیه که مبادا دیگران متوجه این قضیه بشوند قابل درکه! توصیه بنده اینه که اگر فکر میکنید که طرف مقابلتون هم آثار ندامت در رفتارهایش رو مشاهده میکنید، خوب است که پیش او هم اظهار ندامت کنید و یه جورایی هردو باهم توبه کنید. این کار چه بسا باعث آرامش خاطر شما و ایشون بشه! با توجه به اینکه در ماه مبارک رمضان هستیم، فرصت خوبی است که در این زمینه روی تقویت باورهای دینی تون کار کنید و اگر واقعا نیاز به ازدواج رو در خودتون میبینید، بهتر است برای آینده خود در این زمینه برنامه ریزی کنید.
موفق باشید.
به خاطر همینم اعتماد به نفسم اومده پایین و دیگه بیرون نمیرم زیاد اکثرا هم ناراحتم ولی میرم بیرون حالم بهتر میشع
کسی رو قضاوت نمیکنم ولی اون پشیمان نیست و بدتر ولی من مسئولیت کارمو میپذیرم و از خدا کمک میخوام و توکل میکنم و به امید خدا از این مشکل میگذرم. بابت راهنماییتون هم ممنون
نمیدونم پشتیبانی این سایت کیه یا چه نهادیه ولی واقعا اگه دلسوز هستید اگه میخواهید کمک کنید توی هر شهر یکی از روانشناسای خوبتون که زیر نظر خودتون هست رو بفرستید چون واقعا نیازه و امثال من کم نیستند و جایی نیست بریم مراجعه کنیم شرایط برای ما سخت هست به روانشناس خوب دسترسی نداریم روز به روز هم بیشتر میشن این افراد. با حلوا حلوا گفتن دهن آدم شیرین نمیشه
سلام من جوانی ۲۴ ساله ام و سرباز هستم توشبکه های مجازی با همجنسگراها ارتباط برقرار کردم برای رفع نیازه جنسیم بعد از مدتی کلا مثل هموناشدم و مفعول بودن هم در من شکل گرفت واعتیاد پیدا کردم با صحبت کردن و دیدن فیلم های همجنسگراها و اون تابوهه در من شکسته شد الانم افسرده شدم و قرص مصرف میکنم ابروم پیشه خدارفته و بنده خدا عین خمیری شدم که هرکی هرحرفی میزنه مثل اون میشم هی حالم خوب میشه بعد چند هفته باز بدتر میشه ادم ضعیفی شدم و روحم نابود شده میدونم کاره بدیه ولی همه حرفا و عکس و فیلما همش تو ذهنمه نمیدونم دیگه چیکار کنم هیچ انگیزه ای ندارم شما پیش خدا ابرو دارید اگه میشه برا ما ام دعا کنید تاشاید از این وضعیت دراومدم و لطفا اگرم میشه راهنماییم کنید چیکار باید بکنم
با سلام به شما کاربر محترم
اولین کاری که می کنید اینه که باید این احساس انزجاری که در شما نسبت به این گناه پیدا کردید رو حفظ کنید؛ چراکه ممکن این احساس انزجار شما مقطعی باشد و بعد از مدتی عادی شود. لذا روی عواقب این کار از جهت گناه آلود بودنش و دور شدن از معنویت و خدا و پلید بودن این رفتار هر از گاهی فکر کنید.
اما از این احساسی که در شما ایجاد شده باید نهایت استفاده رو بکنید تا احساس کهتری و ناامیدی تون رو از طریق انجام کارهایی که به شما احساس آرامش، معنویت و رضایتمندی می دهد روی بیاورید؛ مانند انجام توبه، انجام نماز اول وقت، تلاوت قران، ارتباط صمیمی با اعضای خانواده و دوستان صمیمی.
البته در کنار این موارد باید یه کار جایگزینی داشته باشید تا از این بطالت و سردرگمی و انحراف خلاصی پیدا کنید به عبارتی بدنبال یه کار جایگزین مانند کار و اشتغال، یاد گرفتن مهارتی، ورزش، سربازی و ... باشید.
موفق باشید.
سلام من یکسالی هست درگیر شدم در نقش مفعول
تعدادشون زیاد بوده اما دوماه هست کاری نکردم
عذاب وجدان شدید و میل به خودکشی دارم
با نجابت و ابروی خانواده ام بازی کردم با اعتمادشون
من نمیخوام ادامه بدم اما اونایی که با ها شون بودم
ول نمیکنن منو
خواهش میکنم کمک کنین به من
من نمیخوام پیش خانوادم بی ابرو بشم
با سلام خدمت شما کاربر محترم
از این که به بدی کار خود پی برده اید خوشحال و خرسند هستیم. طبیعتا در این رستا سخنی به میان نمی آوریم که این رفتار پر مخاطره و غیر شرعی چه آسیبهای جسمی و روحی و روانی برای شما به دنبال خواهد داشت که قطعا با آگاهی از آن است که شما اکنون تصمیم گرفته اید از این فضا جدا شوید. البته منکر این مساله نیز نیستیم که هر چه آگاهی بیشتر باشد در تصمیم گیری ها درست می تواند به شما کمک نماید.
دغدغه اصلی شما بحث خانواده و آبروی شما و آنهاست که بسیار هم مهم است اما برای داشتن یک نگاه درست در این رابطه که این ترسِ از بی آبرویی باعث نشود شما دوباره دچار این گرفتاری شوید باید به نکات زیر توجه نمایید.
1. تا شما در این فضا باشید این ترس وجود دارد و هر چه جلوتر بروید این ترس بزرگتر و بزرگتر نیز خواهد شد.
2.راه حل رهایی از این ترس جدا شدن از آن افراد است و بدانید در اکثر اوقات این افراد خود از این حرفها به عنوان یک ابزار استفاده می کنند و هیچ گاه آن را عملی نخواهند کرد که اول آبروی خودشان خواهد رفت و بعد اینکه اثبات اینگونه موارد به این راحتی ها هم نیست.
3.خدا در مسیر درست امداد غیبی خود را شامل حال بندگان خود خواهد کرد بنابراین شما کار درست را انجام دهید و از خدا در این مسیر کمک بخواهید که او بهترین یاری رسان است.
4.بعد از جدا شدن شما از این افراد اگر حتی کسی هم متوجه شود که احتمال آن را عرض کردیم بسیار کم است بهتر از آن است که این بی آبرویی در زمان ارتکاب این خطا رخ دهد و کسی متوجه آن در زمان انجام آن گردد.
با این مسائلی که بیان شد ما از شما میخواهیم که خود را محکم بگیرید و بر تصمیم درستی که گرفته اید استوار بمانید و عواقب آن هر چه باشد را بپذیرید گر چه که عواقب آن حتما کمتر از عواقب آن زمانی است که در آن گناه قرار دارید.
با تشکر از صبر و حوصله شما
سلام دوستان من ۸سال این گناه را انجام دادم هم در نقش مفهول هم در نقش فاعل دیگر باورم شده بود که یک هم جنس باز کامل هستم ۳سال پیش تصمیم گرفتم توبه کنم وخدارا شکر این کارو کردم نماز اول وقت ونماز شب مرا از این گناه نجات داد هر کسی که می گوید این گناه قابل ترک نیست دروغ می گوید هرکسی ازخدا از ته دل چیزی بخواهد حتما خداوند بزرگ به اومی دهد مطمعا باشید ازدرگاه خدا ناامید نباشید من به شما اطمینان می دهم خدا دستتان را می گیرد اگر شما بخواهید
سلام میشه بیشتر با هم آشنا بشیم منم میخوام ترک کنم میخواستم کمک کنی بهم
دوستان یادتان باشد که فقط کافیه یک بار تصمیم بگیرید که به خاطر خدا من این کارو نمی کنم حتی اگر به قیمت جونم باشد واعمال توبه را انجام بدهید مثل نماز خواندن به وقت دوری از محل گناه وانجام کارهای خوب مثل نماز شب باخلوص نیت مطمعا باشید حتما موفق می شوید من خودم الان ۳ساله پاک پاکم حتی به زهنم هم نمی رسد ازدواج کردم خیلی هم خوشبختم خداروشکر می کنم
سلام امروز بعد از شک زیاد همسرم به من که چرا با یه مرد رفاقت صمیمی دارم بعد از سین جیم زیادش کلافه شدم بلاخره دل به دریا زدم وبهش از داشتن روابط همجنس گرایی گفتم براش غیر قابل باور بود اما گفت چون خودم بهش گفتم منو میبخشه و کمکم میکنه ترک کنم امیدوارم خدا هم منو ببخشه الان نمیدونم این کارم گفتن موضوع به زنم چقدر درست بوده یا اشتباه بود ولی دیگه تموم شد و بزرگ ترین راز مگوی زندگیمو به کسی که نباید گفتم ولی هنوز میل و حسش هست بهم کمک کنید که چطور از این تمایل لعنتی خلاص بشم
باسلام به شما کاربر محترم
اگر هنوز با یه نفر در این زمینه ارتباط دارید، باید بدون هیچ تأملی رابطه رو برای همیشه قطع کنید. طبیعتا اصل این رابطه برای شما وسوسه انگیز خواهد بود. بنابراین اگر واقعا دنبال ترک این گناه هستید، باید ضمن توبه به درگاه خداوند، هرگونه ابزار و رابطه با فرد کذایی رو به طور کامل قطع کنید به گونه ای که دیگر راهی برای ارتباط دوباره با ایشون نداشته باشید.
در کنار اون مدام به تبعات دنیوی و اخروی این کار فکر کنید. همچنین رفتن به قبرستان هم انگیزه ای برای کنار گذاشتن این گناه از سوی شما خواهد شد.
اینکه درباره این گناه به همسرتون گفتید، گرچه کار اشتباهی است که این مسئله رو به همسرتون در میان گذاشتید ولی با جدیت شما در کنار گذاشتن این گناه می توان امیدوار شد که گفتن این مسئله به همسرتون، در اینده مشکل ساز نخواهد شد.
موفق باشید.
خیلی ممنون کمکم کرد
سلام خسته نباشید من از همجنس بازی کاملا متنفرم و از قبل این تو ذهنم بود مرد نباید مردانگیشو از دست بده همیشه میگفتم قاتون طبیعتو چه زن چه مرد نباید زیر پا بزارن ولی جدیدا نمیدونم هی تو ذهنم این مسئله روشن میشه نکنه بری بایکی لواط کنی منم چون از این کار متنفرم هی اذیت میشم بقولی دارم دیونه میشم من به گناه خودارضایی مبتلا هستم و دارم تلاش میکنم ترک کنم اما این علت این تصوراتو نمیفهمم درصورتی که من معتقدم آدم باید فقط با جنس مخالف ارتباط داشته باشه
با سلام به شما کاربر محترم
گاهی ناخواسته ذهن انسان روی یک موضوعی حساس می شود و به نوعی انسان رو وسوسه می کند. در هر صورت به جای حساس کردن ذهن بهتر است ذهنتون رو به موضوع یا مسئله دیگری پرت کنید؛ مثلا در همون لحظه ای که ذهنتون درگیر اون مسئله میشه، خودتون رو مشغول کار ذهنی دیگری کنید یا مثلا با یه نفر شروع کنید به صحبت کردن تا ذهنتون از اون موضوع پرت شود. تکرار این کار باعث میشه کم کم حساسیت ذهنتون نسبت به اون موضوع کمرنگ شود. بازی های فکری و ذهنی هم می تونه در مدیریت ذهن به شما کم کند.
موفق باشید.
سلام من یک پسر ۱۳ ساله هستم که پسر عمم من را به زور وادار کرد در بچه گی لواط بکنم و الان من از شرایط روحی حالم خراب و افسرده شده ام و هرشب گریه می کنم و شب و روز ندارم ولی توبه حقیقی کردم ایشان حتی یک ریز من را به زور در حمام کرد و بامن لو ات کرد و عکس لواط می ذاشت من چشمانم را می بستم اما آن باز می کر و به زود نشان می داد من الان افسرده شدم و حالم خوب نیست و کسی نمی داند چرا گریه می کنم من نمازم رو هم می خوانم لطفا کمکم کنید که چجوری فراموش کن؟
آیا به پدر و مادرم باید بگم؟
من پسر عمم را حلال کردم و برایش آرزوی موفقیت و با ایمانی کردم لطفا بگوئید چجوری فراموش کنم باتشکر
با سلام به شما کاربر محترم
نگرانی و دغدغه شما رو می فهمم که این مسئله در گذشته چقدر باعث فشار روانی شما شده است، ولی همانطور که خودتون هم اشاره کردید این کار از روی زور بوده و شما ناخواسته دچار این کار شدید، پس گناهی از این جهت متوجه شما نیست؛ به خصوص در حال حاضر سخت از این مسئله ناراحت هستید نشان از این می دهد که شما هیچ گاه قصد این کار رو نداشتید و همانطور که در آموزههای دینی آمده، کسی که از اجبار یا زور و بدون خواست قلبی دچار گناهی شد، برای اون گناه به حساب نمی آید، بلکه گناه متوجه فردی است که شما رو مجبور به این کار کرد. در واقع دو گناه متوجه اون فرد خواهد شد؛ 1- گناه اون عمل قبیح 2- اجبار و زور کردن شما به انجام اون گناه.
لذا با این توضیحاتی که دادم، گناهی برای شما نیست که باعث نگرانی شما شده است. هرچند نیازی به توبه برای شما نبود؛ چون گناهی مرتکب نشدید، ولی همین که خودتون رو موظف به توبه کردید، کار خوبی است و قطعا خدای مهربون متوجه نیت قلبی آدمهاست. اما برای فراموش کردن اون خاطره بد، بهتر است در این زمینه سعی نکنید که با اون خاطره بجنگید و بخواهید فراموشش کنید، بلکه با خودتون یه قراری بگذارید که اون خاطره هرچه بوده گذشته و یادآوری اش هیچ مشکلی رو حل نمی کند. لذا با خودتون عهد کنید که پرونده این مسئله بسته است. پس دلیلی ندارد که اون رو در ذهنم یادآوری کنم. اگر هم بعضی اوقات به ذهنتون اومد، بدون اینکه خونسردی خودتون رو خراب کنید یا خودتون رو ناراحت کنید، ذهنتون رو به موضوع دیگری پرت کنید؛ مثلا شروع کنید با یکی از اعضای خانواده صحبت کنید و بحث رو عوض کنید یا مثلا خودتون رو مشغول کار دیگری بکنید که حواستون به چیز دیگری پرت شود. این کار رو مدام چند بار تکرار کنید، باعث میشه که کم کم اهمیت یادآوری اون مسئله براتون کمرنگ بشه.
درباره اینکه این موضوع رو به والدینتون بگید یا نه؛ توصیه بنده اینه که لزومی نداره که این موضوع رو به اون ها بگید؛ چون این خاطره بد هرچه بوده، گذشت، بازگو کردنش برای خانواده تنها باعث ناراحتی اونها خواهد شد و مسئله ای رو حل نمی کند و چه بسا با این کارتون، باعث حساس شدن اونها نسبت به خودتون بشید و از این به بعد ناخواسته بیشتر شما رو تحت نظارت خودشون قرار بدهند و ... لذا توصیه می کنم از بیان این موضوع خودداری کنید.
درباره پسر عمه تون هم اینکه سعی کردید حلالش کنید و و برای بهترین ها رو آرزو کنید، این نشان از قلب مهربون و پاک و سالم شماست. لذا قدر این مهربونی و پاکی و سلامتی خودتون رو بدونید. برای اینکه کار ایشون رو فراموش کنید، همین بخشیدن و حلال کردنش بهترین کاری است که برایش انجام دادید و از این به بعد هم اگر احساس می کنید که مسیری که پسر عمه شما قرار دارد عوض نشده بلکه بدتر هم شده، توصیه می کنم که از ارتباط برقرار کردن با او جدا پرهیز کنید.
موفق باشید.
لطفا میشه سریع تر پاسخ دهین؟
باتشکر
میشه بگین جوابتان رو باید آز کامل ببینم؟
از بچگی با همه فرق داشتم و هنوز هم دارم یه آدم منزوی که هیچ وقت موفق به ارتباط صحیح با همجنس هام نشدم تو زنگی هیچ وقت حس خوبی به خودم نداشتم همیشه یه چیزی تو پس زمینه ذهنم منو آزار داده و نذاشته حس خوبی به خودم داشته باشم نذاشته احساس خوشبختی کاملی از خودم داشته باشم هیچ وقت نتونستم مث یه مرد رفتار کنم جنسیت مرد و اندام نیمه مردانه ولی احساسات از یه زن بدتر الان تو این سن بعد از تشکیل خانواده با سه تا بچه که خودمو آخر خط میبینم و توان کنترل احساسات خودمو از دست دادم نمیدونم باید چکار کنم من خانواده دارم دوسشون دارم نمیخوام خم به آبروی هیچ کدومشون بیاد ولی دارم با کارهام همه چیز رو خراب میکنم اگه قبل ازدواج به اینجایی که الان هستم رسیده بودم غلط میکردم ازدواج کنم من گفتم شاید با ازدواج همه چیز درست میشه احساسات زنانم از بین میره ولی درست نشد که هیچ زندگی چهار نفر دیگر رو هم خراب کردم لعنت به من لعنت به این زندگی کاش اصلا وجود نداشتم گناه من چی بود که یه فرد به اصطلاح مسلمون شیعه معتقد مذهبی چرا باید تو زنگی واقعی به اینجا برسم که از همه چیز خسته شدم چون هیچ چیزی حس خوشایندی رو که یه مرد باید از خودش داشته باشه بهم نمیده چرا من.؟ این همه آدم کافر و نامسلمان تو این دنیا خدا هست چرا من باید به اینجا برسم به هیچکس بدی نکرده بودم اهل ظلم کردن هم نیستم ولی بلایی بدتر از این نمیشد سرم بیاد . من این زندگی رو نمیخوام من خدامو میخوام من خود واقعیمو میخوام میخوام مثل یه مرد بالای سر زندگیم باشم ولی نمیشه لعنت به اونی که دنیارو اینجوری خراب کرد تا افرادی مثل من هر روز تو گرفتاری خودشون دست و پا بزنن و درعوض نجات بیشتر به قهقرا برن
این مطلب به زودی در این آدرس مورد بررسی قرار خواهد گرفت:
http://btid.org/node/156840
سلام خسته نباشین.من جوان 33ساله هستم و از دوران بعد از بلوغ مدام خود ارضایی کردم .تحصیلات عالی دارم و به همه جوانب گناهم آگاهم.ولی متاسفانه همش تکرار میکنم.بدتر از همه اینکه دو سال دانشگاه ارشدم تهران بودم و اونجا متاسفانه وارد فاز همجنس بازی شدم و چند بار رابطه لواط و تنخیذ داشتم و هربار پشیمون شدم و توبه کردم .اما باز وسوسه ش دارم .من نماز و روزه مو دارم.میخوام بدونم تا حالا که چند بار توبه کردم ولی توبه مو شکستم میتونم باز توبه کنم .من واقعا میخوام بزارم کنار حتی با فضای محازی و اینستا هم خدا حافظی کردم.ممنون اگه کمکم کنین
سلام. پاسخ شما در این رباعی ابوسعید ابوالخیرآمده:
باز آ باز آ هر آنچه هستی باز آ
گر کافر و گبر و بتپرستی باز آ
این درگه ما درگه نومیدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی باز آ
پیشنهاد میدهم این مطالب را نیز مطالعه بفرمائید:
https://btid.org/fa/news/124711
https://btid.org/fa/news/10077
اگر شخصی با دست پسری دیگر به آمیزش جنسی برسد، و واقعا از این کار شرمنده شده باشد، تکلیفش چیست؟
با سلام و احترام
گناه بزرگی مرتکب شدید
توبه واقعی کنید ان شالله خدا می بخشد
اگر پشیمان بشید و به زشتی گناه پی ببرید
و تصمم جدی بگیرید که دیگه اون گناه را انجام ندید
و با انجام اوامر الهی گذشته را جبران کنی این وعده خداست که گناهان شما را می بخشد
و ان شالله خدا این توفیق را به انسان بده