نماز، حلقه مفقوده خانواده های امروزی

20:47 - 1400/04/07

-دستور العمل و راه رسیدن به معنویت، «عبادت» و ارتباط با «خدا» به عنوان «منبع معنویت» است. و نمونه بارز عبادت، «نماز» است که هم تقیّد به آن، ثمرات رشد و تعالی را داراست و هم ترک آن زمینه انحراف و تباهی است.

نقش نماز در خانواده

آنچه در برخی خانواده های امروزی به عنوان پازل گمشده ای می توان لمس کرد، نبود معنویتی است که در اثر این فقدان، افراد خانواده را دارای قلب‌هایی از هم گسیخته زیر سقف واحدی دور هم جمع کرده است. این نبود معنویت ممکن است به بهانه هایی همچون مشکلات اقتصادی، عصر تکنولوژی و پیشرفت علم توجیه شود اما دریغ از اینکه این موارد بهانه ای بیش نیست و ریشه آن را در موارد دیگر باید جست که این بهانه تراشی ها خود حاکی از یک نوع «خود فراموشی» یا «دنیازدگی» است. چه بسیار کسانی که دارای مشکلات اقتصادی هستند اما زندگی آن ها با آرامش و معنویت عجین شده است، چنین افرادی به عنوان نمونه های عینی، «سختی» را با «رضایت و آرامش معنوی» جمع کرده اند. و چه بسیار دانشمندانی که از پیشبران یک علم به حساب می آیند اما تدین و معنویت از رنگ و رخسار آن ها باریده است تا اتمام حجتی باشد برای سایرین.

ضرورت معنویت در زندگی
«معنویت» و لزوم «معنی داشتن زندگی» لازمه زندگی انسان متعالی است که به عنوان یک قاعده ثابت در نظام آفرینش وضع شده است. خداوند به عنوان کارگردان و واضع این نظام هستی می فرماید: «الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛[1] آن ها که به خدا ایمان آورده و دل هایشان به یاد خدا آرام می‌گیرد، آگاه شوید که تنها یاد خدا آرام‌بخش دل هاست.» «ایمان» که لازمه «یاد خدا» است همان عامل و عنصر «معنی بخشی» به زندگی است.
ویکتور فرانکل که خود بنیانگذار مکتب سوم دین درمانی و معنا درمانی است، در کتاب خود که آن را «انسان در جستجوی معنا» نامیده است، بر این باور است که انسان هنگامی از سلامت روانی برخودار است و آنگاه آرامش را لمس می کند که در زندگانی خود احساس معنا کند و او در وهله نخست عشق را عامل ایجاد چنین معنایی می داند». و «دوستی با خدا» نمونه کامل و مصداق واقعی عشق است و نزدیکترین حالت آدمی به معشوق هنگامی است که سر به سجده می نهد.

نماز، مصداق أتمِ «مولّد معنویت» و معنا بخشی به زندگی
دستور العمل و راه رسیدن به معنویت، «عبادت» و ارتباط با «خدا» به عنوان «منبع معنویت» است. و نمونه بارز عبادت، «نماز» است که هم تقیّد به آن، ثمرات رشد و تعالی را داراست و هم ترک آن زمینه انحراف و تباهی است. از طرفی عبادت و بخصوص نماز می تواند به زندگی آدمی معنا ببخشد و برای آدمی، حیاتی طیب را فراهم آورد که مالامال از معناست که قرآن می فرماید: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‌ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً ؛[2] از مرد و زن، هر کس کار شایسته انجام دهد در حالی که مؤمن است، مسلماً او را به زندگی پاک و پاکیزه ای زنده می داریم».
و از طرف دیگر، کسی از اعضاء خانواده که اهل نماز به عنوان نردبان معنویت نباشد، روح و روان خود را ممرّی برای فحشاء و منکر قرار داده که تبعات منفی آن را در زندگی فردی و اجتماعی خواهد دید. طبق تحقیقات انجام شده، 98 درصد بزهکاران و جنایتکاران، کسانی هستند که در خانواده هایشان اهل نماز نبوده و تقید و تدیّنی نداشته اند.[3]
«نماز»، مصداقی از «ذکر» است و کسی که از «ذکر» و یاد خدا رویگردان باشد ثمره ای جز تنگی و تلخی در زندگی و حس پوچی نخواهد داشت و لو در ناز ونعمت غوطه ور باشد.[4]
«نماز» در قرآن به عنوان واکسینه ای به حساب آمده که آدمی را از ورود پستی و پلشتی در او باز می دارد. چنانچه می فرماید: «إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ؛[5] نماز آدمى را از فحشا و منكر باز مى‌دارد». نتیجه نهایی مجهز نبودن به این سپرِ دفاعی این است که وقتی اهل جهنم را از سبب جهنمی شدنشان سوال می کنند؛ در جواب می گویند «ما از نماز گزاران نبودیم».[6]

آثار نماز در تحکیم خانواده
1- حاکمیت اخلاق بین اعضاء
از آنجا که نماز به انسان «عزت نفس» و حس «ارزشمندی» می دهد، شخص نمازگزار خود را برای هر تنشی هزینه نمی کند. در مشاجرات خانوادگی «خود مدار» خواهد بود و حفظ کرامت خود و دیگران را فدای مشاجرات سطحی و مقطعی نخواهد کرد. ریشه اخلاق هم به نوعی در عزت نفس و حفظ «کرامت» انسانی نهفته است. چنانچه علی (علیه السلام) می فرماید: «مَنْ كَرُمَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ هَانَتْ عَلَيْهِ شَهَوَاتُهُ؛ [7] هر کس که خود را «ارزشمند» بداند، شهوات (به معنای أعم خود) در نزد او خوار است و بی مقدار.»

2-محبّت بین اعضاء خانواده
بارزترين ويژگی خانواده در محبت بين اعضای آن جلوه می كند و در هيچ يك از گروه های جتماعی محبّت متقابل به اين شكل صورت نمی گيرد.
از آنجا که فلسفه نماز طبق فرمایش حضرت زهرا سلام الله علیها، رفع کِبر و تحصیل تواضع است، خود تواضع نیز منشأ محبت و مودت است؛ چنانچه امام صادق علیه السلام می فرمایند:  «ثلاثةٌ‌ تُورِثُ‌ المَحبَّةَ‌: الدِّينُ‌، والتَّواضُعُ‌،والبَذْلُ‌؛[8] سه چیز موجب محبت اند: دین، تواضع و بخشش» پس در نتیجه نماز سبب فزونی محبّت در بين اعضای خانواده می شود.

3- باروری شخصيت
از آنجا که نماز مملوّ از مفاهیم خود شناسی و خداشناسی است که این مفاهیم را از قالب تئوریک خارج کرده و عملاً و بطور عینی این مفاهیم را پیاده می کند، در صورت توجه به این مفاهیم، شخصیت آدمی بارور خواهد شد و خانواده ای كه از افراد با شخصيت و با ثبات تشكيل شده باشد، بالطبع دارای استحكام در روابط عمیق خواهد بود و افراد با شخصیت در آينده نیز، قابلیت تشکیل خانواده ايده آل را خواهند داشت.

مسئول فرهنگ سازی نماز در خانواده
درخانواده، والدین و به خصوص پدر، به عنوان مربیان خانواده، مسئول نهاینه کردن نماز و امر به آن هستند.[9] در روایت در همین خصوص آمده است که: «وقتي مؤمني از گناهان بپرهيزد و به واجبات عمل كند و خانواده خود را نيز از گناهان باز دارد و آن ها را به عبادت وا دارد، در قيامت زن و فرزندش به او مي‏ گويند: خدا تو را جزاي خير دهد كه در دنيا به ما تعليم دادي و به آنچه مأمور بودي ما را امر كردي و از زشتي‏ ها ما را نهي كردي و به سبب آن خود را نجات دادي و ما را از عذاب رهانيدي. آن‏گاه او با تمام اهل و عيالش به بهشت مي‏ رود.» [10]

پی‌نوشت:
1. سوره رعد/ آیه 28
2. سوره نحل/ آیه 97
3. مجله مطالعات روانشناسی و علوم تربیتی، دوره: 10، شماره: 2
4. سوره طه/ آیه 124
5.سوره عنکبوت/ آیه 45
6. سوره مدثر/ آیه 43و 44
7. حکمت 441 نهج البلاغه
8. تحف العقول، ص 316
9. سوره طه/ آیه 132
10. ملافتح‌الله كاشانى، منهج الصادقين فى الزام المخالفين، ج9، ص340.
 

آنچه در برخی خانواده های امروزی به عنوان پازل گمشده ای می توان لمس کرد، نبود معنویتی است که در اثر این فقدان، افراد خانواده را دارای قلب هایی از هم گسیخته، زیر سقف واحدی دور هم جمع کرده است.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
7 + 7 =
*****