با توجه به احکام الهی در باب قصاص این سوال پیش می آید: آیا اینکه مسلمانان در مقابل قتل معتقدان ساير اديان (مسيحي، كليمي و يهودي) قصاص نشوند با عدل الهی در تضاد نیست؟
اولا فلسفه قصاص از لحاظ فردي، رعايت حق فرد و احترام به خون و جان وي است و از لحاظ اجتماعي، تأمين امنيت اجتماع و حذف يك فرد مزاحم از محيط جامعه مي باشد. لذا قرآن كريم مي فرمايد: " ولكم في القصاص حياة يا اولي الالباب؛ براي شما در قصاص حيات و زندگي است اي صاحبان خرد".(بقره، آيه 179) حضرت علي (ع) فرمود: " فرض الله الايمان تطهيراً من الشرك ... و القصاص حقناً للدّماء؛ خداوند ايمان را به خاطر پاك كردن دل از شرك و قصاص را براي حفاظت خون ها واجب و مقرّر فرمود".[1]
لذا بنابراتفاق نظر همه فقها کما اینکه امام خمینی(رحمه الله) می فرمایند: اگر مسلمانی بیش از یک بار اقدام به کشتن اهل كتاب کرد، چنانکه به كشتن اهل كتاب عادت نمود، قصاص ميشود.[2] البته بعضی از فقهای شیعه مثل شیخ صدوق در کتاب مقنع و ابن ادریس [3] معتفدند که اگر مسلمانی عمداً جنایتی بر کافر ذمی وارد نماید و او را بکشد، در همان بار اول هم قصاص می شود که مستند این فقها روایاتی هستند که قتل کافر را موجب قصاص می دانند و برای قصاص مسلمان بر پرداختِ تفاضل دیه مسلمان و ذمی به مسلمان تأکید می کنند. اطلاق این روایات اقتضا می کند که تفاوتی میان یک بار کشتن کافر یا چند بار نیست. برای نمونه به صحیحه ابن مسکان اشاره می کنیم امام صادق (عليه السلام ) می فرماید:
«اذا قتل المسلم یهودیاً او نصرانیاً او مجوسیاً فارادوا ان یقیدوا، ردّوا فضل دیة المسلم و اقادوه »[4].
«اگر مسلمان , یهودی یا مسیحی یا زرتشتی را بکشد و اولیائش بخواهند مسلمان را قصاص کنند، تفاضل دیه مسلمان را باید به او بپردازند و او را قصاص کنند».
البته طبق قانون جمهوري اسلامي ايران ديه اقلّيتهاي مذهبي از جمله ارمنيها با ديگران برابر است و تفاوتي وجود ندارد. هر چند در فقه اين مسئله مورد اختلاف است.
و عده دیگری از فقها هم بر این عقیده اند که، مسلمان با كشتن اهل كتاب (يهودي و مسيحي) برای بار اول گرچه قصاص نميشود، ولي تعزير ميشود و بايد ديه مقتول را بپردازد[5]. دلیل این فقها در استناد مسأله به آیه 141 سورة نساء می باشد، که می فرماید: «وَلَن یَجْعَلَ اللهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً» خداوند هرگز برای کافران به زیان مسلمانان راهی نگشوده است.
استباطی که از این ایه می شود این است که معيار ارزش و برتري انسان بر ساير موجودات، عقيده و انديشه و عملي است كه در راستاي انديشه صحيح قرار دارد. انديشه صحيح از ديدگاه اعتقاد به مبدأ و معاد و برنامهاي است كه حركت معقول انسان از مبدأ به سوي معاد را تنظيم ميكند.
هر مقدار انحراف از صراط مستقيم (كه در دوره خاتميت به وسيله اسلام ترسيم شده است) انسان را از مقام و منزلت والايي كه در اين نظام دارد، پايين ميآورد و در نهايت موجب ميشود كه آدمي به طور كلي زندگي را ببازد. کما اینکه قرآن ميفرمايد: "به عصر سوگند! انسانها همه درزيانند، مگر كساني كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند و يكديگر را به حق سفارش كرده و يكديگر را به شكيبايي و استقامت توصيه نمودهاند". (عصر ، آيه 1 - 3)
به همين دليل مسلمان در مقابل اهل كتاب برای بار اول قصاص نميشود، چرا كه اهل كتاب در مقايسه با مسلمان از ارزش ايماني واحدي برخوردار نيستند. در نتيجه جان او نزد خداوند (كه قانون گذار و مالك تمام هستي است) با جان مؤمن يكسان تلقي نشده است.
خلاصه مباحث اینکه اگر جنایت علیه اهل کتاب عادت شد قصاص هم جاری می شود. و حکم اختلافی تعدادی از فقها که برای بار اول بجای قصاص، مجازاتهای دیگر و پرداخت دیه را برای قاتل اهل کتاب در نظر گرفته اند به هیچ وجه نمی تواند منافی عدل الهی باشد.
پی نوشت :
1. نهج البلاغه، كلمات القصار (حكمت)، 244.
2. امام خميني، تحريرالوسيله، ج 2، ص 519 رساله آیت الله خویی، ص63 ،62؛ فاضل لنکرانی، ص105 ،100.........
3.بن ادریس ، محمد: السرائر مطبوع در سلسلة الینابیع الفقهیه ، 1410 ق، ج 25.
4.شیخ حر عاملی، وسائل الشیه، ج29، ص107.
5.امام خميني، تحريرالوسيله، ج 2، ص 519