انسانی که خود را گم کرده باشد و موریانه بینش و باور او را که اصلی ترین رکن تعیین سرنوشت اوست خورده باشد، در این دنیا به هر قیمتی زندگی خواهد کرد. اما کسی که از باور صحیح و دوراندیشی عمیق برخوردار باشد قیمتی زندگی خواهد کرد و لو اینکه خود را در محدودیت بایدها و نبایدهای دینی قرار دهد.
در عصر ماشینیِ حاضر که اسباب غفلت از همه طرف سرازیر می شود و جنود انسی و جنّیِ جهل و شیطان تمامقد در صدد به بیراهه بردن بشر هستند، مجهز شدن به ایمان و باور قلبی امری ضروری است. این ضرورت در جایی بیشتر لمس می شود که خیل کثیری از مردم که چشم آدمی را پر می کند، به دنبال رفاه و تجمل و خوشگذرانی خود هستند و آدمی را به تردید وامیدارد که با این کثرت، نکند آخرتی نباشد و این قافله، برگ برنده را از آن خود کرده باشند. در این شرایط بخصوص، ضروری است که به چشم بصر اعتنا نکرد و بیش از پیش به تقویتِ چشم دل و باورمندی که در آموزه های دینی به «ایمان» تعبیر می شود، مجهز شد. در این خصوص یکی از کاربران سوالی کرده اند که به جواب آن پرداخته خواهد شد.
سوال
برای اینکه در این زمانه ایمان خود را قوی کنیم چه راهکاری دارید؟
جواب
انگیزه زیبایی است که در صدد تقویت ایمان خود هستید.این انگیزه و اینکه حس می کنید گمشده ای دارید که باید آن را پیدا کنید، نشانه زنده بودن روح شماست. بر خلاف دیگران که دچار روزمرگی و خودفراموشی شده اند که چنین دردی رو حس نمی کنند. پس قدرخودتون رو در وهله اول بدانید.
«ایمان»، نور معنوی است که به قلب می تابد. به طور کلی تنها راه ازدیاد ایمان این است که شخص ، غرور و منیّت و نفسانیات خودش رو کنار بگذارد که از آن به "جهاد با نفس" تعبیر می شود. قلب یا جای منیّت و هوا و هوس و خودخواهی است یا جای نور و معنویت و خداخواهی! به هر میزانی که شخص با خود و نفس اماره خود مبارزه کند و منیّت و غرورش را ذوب کند، نور خدا به دلش میتابد که اصطلاحا به آن "ایمان" می گویند .خداوند در حدیث قدسی می فرماید: «لَا یَسَعُنِی أرْضِی وَلا سَمائِی وَلکِن یَسَعُنِی قَلْبُ عَبْدِیَ الْمُؤْمِنِ؛[1] من در زمین و آسمانم نمیگنجم؛ ولی قلب بندۀ مؤمنم مرا در خود جای میدهد».
ابزارهای ازدیاد باور
برای این فرآیند اهرمهایی هست که شخص زودتر می تواند به این مهم برسد.
1-اهرم شناختی: پرداختن به بُعد شناختی و عقیدتی و محکم کردن آموزه های عقیدتی باعث می شود ثبات قدم داشته باشید. این عقاید وقتی توسط عقل به مرحله اقناع رسید، به مرور به قلب سرایت خواهد کرد.
2-اهرم عملی: گناه به شدت بر روی روح، اثر منفی میگذارد و قلب را مکدر و تاریک می کند. بخصوص گناهان رفتاری و دیداری. با گناه، تاریکی ، قلب رو احاطه می کند و باعث می شود که قلب، نورانیت معارف را درک نکند و ایمان از قلب بیرون برود یا مانع ورود آن شود. رعایت تقوا (ترک محرمات و انجام واجبات) که همان تمرین عملی است، شرط ورود ایمان است. با رعایت تقواست که "عقیده" تبدیل به "ایمان" خواهد شد و معلومات از فضای ذهن به قلب سرایت خواهد کرد. و ایمان همان نوری است که دل رو آرام می کند. دل که آرام شد، لذت واقعی را با اعماق دل می توان چشید و به نحوی که گمراهی دیگران و جوّ جامعه، اثر گذار نخواهد بود« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لَا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ ؛[2] ای اهل ایمان، شما (ایمان) خود را محکم نگاه دارید، که اگر همه عالم گمراه شوند و شما به راه هدایت باشید زیانی از آنها به شما نرسد.»
خداوند در قرآن میفرماید: « قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ؛[3] اگر واقعا خدا را دوست دارید یا می خواهید دوست داشته باشید لازم است از من تبعیت کنید، در این صورت خدا هم شما را دوست خواهد داشت و گناهان شما را خواهد بخشید». در این حالت این رابطه دوستی دو طرفه خواهد بود.بدیهی است که این رابطه دوستی در ظرف ایمان محقق می شود.
3- اهرم عاطفی: ارتباط دوستی و معرفتی با اهل بیت علیهم السلام و با شرکت در مراسمات این وجودات مطهر بخصوص شرکت در مجالس امام حسین ع و رابطه قلبی با آن حضرت ، به مرور رنگ ایمان خواهید گرفت. امام صادق (ع) می فرمایند: «کُلُنا سُفُن النّجاة و لکن سَفینة جَدّی الحُسُین أوسَع وفی لُجج البحار أسرع؛[4] همه ما اهل بیت کشتیهای نجاتیم، ولی کشتی جدم حسین علیهالسلام وسیعتر و در عبور از امواج سهمگین دریاها سریعتر است».
پینوشت
1- محجه، جلد 5، صفحه ی 26.
2- ایه 105 مائده
3- ایه 31 آل عمران
4- بحار الانوار، ج 26، ص322
در این روزگار خیل کثیری از مردم که چشم آدمی را پر می کند، به دنبال رفاه و خوشگذرانی خود هستند به نحوی که به هر قیمتی می خواهند زندگی می کنند نه اینکه قیمتی زندگی کنند. در چنین شرایطی آدمی را به تردید وامیدارد که با این کثرت، نکند آخرتی نباشد و این قافله، میدان مسابقه را به نفع نقد خود تمام کرده باشد.