10:06 - 1400/08/08
نحوهی صحبت با خدا هر چی تو بگی، هر چی تو بخوای!، نحوهی صحبت با خدا هر چی تو بگی، هر چی تو بخوای!، نحوهی صحبت با خدا هر چی تو بگی، هر چی تو بخوای!
حرف زدن با خدا هم قلق دارهها!
حضرت موسی وقتی که از مصر بیرون آمده بود، رسید نزدیک شهری و زیر سایهی درخت نشست. گرسنه بود اما نگفت خدایا غذا بده؛ یه خونه برای استراحت بهم بده. یا چیز دیگه. گفت: خدایا هر خیری بدی من میخوام (إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ (قصص/24)) خدا هم بهترین راه چاره رو براش باز کرد. هم کار داد، هم خونه، هم زن، هم غذا! توی اون شهر با حضرت شعیب آشنا شد، با دختر حضرت شعیب ازدواج کرد، با سرمایه شعیب مشغول کار شد و توی خونهی حضرت شعیب زندگی کرد!
پس خدایا، هر چی تو بگی! هر چی تو بخوای!