هر شخص علاقه مند به مد که دهه ۹۰ میلادی را دنبال کرده باشد، میشه گفت که غیر ممکن است که از رسوایی خانواده ثروتمند و معروف) گوچی (که پس از ترور مائوریتزیو گوچی، که به توسط همسر سابقش پاتریزیا رجیانی برنامه ریزی شده بود، که بعداً پاتریزیا توسط مطبوعات ایتالیایی «بیوه سیاه» لقب گرفت، بیخبر باشند
هر شخص علاقه مند به مد که دهه ۹۰ میلادی را دنبال کرده باشد، میشه گفت که غیر ممکن است که از رسوایی خانواده ثروتمند و معروف( گوچی ) که پس از ترور مائوریتزیو گوچی، که به توسط همسر سابقش پاتریزیا رجیانی برنامه ریزی شده بود، که بعداً پاتریزیا توسط مطبوعات ایتالیایی «بیوه سیاه» لقب گرفت، بیخبر باشند. با این حال، ریدلی اسکات میخواهد برای مخاطبین پشت پرده ای از این ماجرای جنایی و تراژدیگونه را به نمایش بگذارد. ما در این فیلم شاهد ظهور و سقوط یک امپراتوری خانوادگی با نام گوچی را از دهه 1970 تا 1990 دنبال میکنیم.
(خاندان گوچی) عنوان دومین فیلم بلند از ریدلی اسکات است که در چندماه اخیر بر اساس کتاب سارا گی فوردن به نمایش در آمده است. فیلم چند بازیگر تمام ستاره، به معنای واقعی کلمه یک دیگ بخار دارد که یک تلاش نامحسوس برای شباهت به پدر خوانده در مرکز آن خودنمایی میکند. هیچ وجه اشتراکی را بین این اثر و اثر دیگر اسکات که یعنی فیلم حماسی تاریخی به نام آخرین دوئل است وجود ندارد از هر نظر متفاوت هستند؛ در محتوا و داستان، ژانر و سبک.
تفاوت موجود در بین آثار ریدلی اسکات به عنوان کارگردان باعث شده این آثار ایشون به محبوبیتی زود هنگام دست پیدا کند. دیدن لیست آثار این کارگردان باعث تعجب مخاطب می شود به این معنا که آثار ریدلی اسکات میتوانند یک ژانر علمی تخیلی یا در مورد بیگانگان باشند و یا همچنین آثار او میتواند یک حماسه گلادیاتوری باشد، یا حتی یک تریلر جنایی. این امر باعث شده که ریدلی اسکات را به خاطر این کارنامه خاصش تحسین برانگیز باشد.
فیلم House of Gucci به عنوان جدیدترین فیلم اسکات، در کل جز آثار غیر استثنایی اوست که البته به نسبت آخرین دوئل او اثر بسیار بهتر و جلوتری است. خاندان گوچی فیلمی است که معجونی از پدرخوانده، گاهی مکبث و حتی در برخی از زوایا گرگ والاستریت است که همگی به هم تبدیل شدهاند، منتهی در این اثر هیچگونه حیله گری و یا تیزهوشی که در آثار کلاسیک ساخته است وجود ندارد. این فیلم، داستان بیوگرافی نسبتاً رو و درباره ظهور و سقوط مائوریتزیو گوچی و همچنین رابطه پر سر و صدای که او با همسرش پاتریزیا رجیانی و ترور او به دست قاتلان اجیر شده است را روایت می کند.
این فیلم رویکرد خطی و ارائه بیوگرافی کارساز تری داشت اگر می توانست سرعت و ریتم بهتری داشته باشد. ولی متاسفانه و با هزار افسوس که فیلم خاندان گوچی آنقدر لحن و ریتم سنگین و آشفته ای دارد که زمان زیادی از فیلم را صرف ایجاد رابطه بین مائوریتزیو و پاتریزیا میکند و به ناچار پرده پایانی ناچیزی و بی فروغی را به نمایش می گذارد. این ناچیزی و کم فروغی آنقدر زیاد است که مخاطب در پرده سوم شکه شده و داستان شتابزده و ناتمام به نظر میرسد. جای تاسف است که، این فیلم در چنین موضع روایت دارای روایتی ابتدایی است. ضعف فیلم House of Gucci در فیلمنامه اثر سرچشمه دارد چرا که در انتخاب یک لحن واحد به شدت لنگ میزند. به طور مثال: خاندان گوچی از همان سکانس های اولیه فیلم بین لحن جدی و طنز و یا بین درام و ملودرام در نوسان است و مخاطب را دچار گیجی می کند.
دلهره فوق العاده مهمی که این اثر را به شده ترسناک می کند این است که فیلمنامه از شروع تا پایانش نمیتواند که صدای خود را پیدا کند، و این یک ناهماهنگی بزرگ است. برای همین است که فیلم «خاندان گوچی» برای کالت بودن به اندازه کافی خوب و شیک نیست.
این اثر فاقد زیرکی است و به نظر می رسد که اسکات اگر نمی توانست اثری پیشرانه تر، چابک تر و لاغر تر بسازد و از زوائد و سکانس هاس بیهوده بکاهد، باید به دنبال ساخت یک مینی سریال با همین موضوع می رفت.
ادامه دارد ...