حواشی سفر پرویز پرستویی به آمریکا نشان داد، دشمنان جمهوری اسلامی تا چه حد تمامیت خواه هستند و چه قدر برای مخالفان خود احترام قائلند.
این روزها سفر پرویز پرستویی به آمریکا به بهانه اکران فیلم «هزار و یک روز» حبیب احمدزاده، حاشیه ساز شده است. موضوع این فیلم صلح است و از فعالیتهای صلح طلبانه دکتر سویا از ژاپن و پروفسور گرهارد فرایلینگر حرف میزند. خانم سویا فعال ضد جنگی است که هرساله میزبان جمعی از قربانیان بمب شیمیایی از ایران است تا مظلومیت مردم ایران را رسانهای کند، و آقای فرایلینگر پزشکی است که تلاشهای پیگیرانه و تحسین برانگیزی در جهت اثبات قربانی بودن ایران کرده است؛ واقعیتی که از طرف دولت کشورش صحنهسازی جمهوری اسلامی قلمداد میشد.
جالب اینجاست که این فیلم نسبت خاصی با انقلاب یا جمهوری اسلامی ندارد، ولی جماعتی از مخالفان تندرو نظام جمهوری اسلامی، بیرون از محل برگزاری این رویداد منتظر میهمانان –به زعم خودشان حامی جمهوری اسلامی- میمانند تا با داد و فریاد و پرخاشگری نوعی محاکمه خیابانی راه بیاندازند و جنجال به پا کنند؛ از اقدامات هنجارشکنانه خود فیلم بگیرند، و با هشتگ «ایجاد_شرمساری» در فضای مجازی منتشر کنند.
اما از دید این جماعت چه کسانی باید بابت کدام کار ناشایست شرمسار باشند؟
با رصد مطالب براندازان در فضای مجازی به دست میآید که مخالفتشان در درجه اول با گروه نایاک است، که معتقدند بازوی قدرتمند تبلیغاتی جمهوری اسلامی است! و گفته میشود میزبان دست اندرکاران این فیلم بوده است. این در حالی است که نگاهی به اعضا و مشاوران نایاک از جمله هوشنگ امیراحمدی و شیرین عبادی نشان میدهد ادعای قرابت این نهاد با جمهوری اسلامی بیشتر به یک شوخی شبیه است.
در درجه بعد چند چهره مشهور هنری هدف حملات تخریبی این اراذل سیاسی هستند؛ پرویز پرستویی، گوهر خیراندیش، و اسفندیار منفردزاده.
از آخری آغاز کنیم. اسفندیار منفردزاده آهنگساز کهنه کاری است که از پیش از انقلاب تا امروز سابقه کار سینمایی و همکاری با خوانندگانی چون فائقه آتشین (گوگوش) و ابراهیم حامدی (ابی) را دارد. در واکنش او به این جماعت پرخاشگر، که بیان جزئیات آن مقدور نیست، مخالفتش با جمهوری اسلامی بسیار روشن است. تنها ربط او به انقلاب، مخالفتش با رژیم پهلوی در قالب گروههای چپ است.
گوهر خیراندیش نیز گرچه که در پاسخ به اراذل ضدانقلاب خود را مدیون امثال برادر شهید پرویز پرستویی میداند، ولی به واسطه حواشی عروسی دخترش در آمریکا و بعضی رفتارهای خلاف عرف دینی در سالهای دورتر، نشان داده که پایبندی چندانی به اجرای احکام اسلامی ندارد و بنابراین نسبتش با نظام اسلامی روشن است.
تنها پرویز پرستویی است که به خاطر تعدد بازی در نقش رزمندگان دفاع مقدس، و همکاریهایش با حبیب احمدزاده و ابراهیم حاتمیکیا میتواند نسبتی با انقلاب داشته باشد؛ وگرنه جدا از بحث دفاع مقدس، آن هم با غلبه نگاه ملیگرایانه به سختی میتوان به یادآورد که در موردی به طور مشخص موضعی به هواداری از جمهوری اسلامی گرفته باشد؛ در مقابل، یادآوری مواردی که مواضع این بازیگر مورد سوءاستفاده دشمنان نظام در جهت تخریب جمهوری اسلامی باشد، چندان دشوار نیست.
حتی واکنش آقای پرستویی به این برخوردهای زشت و افراطی براندازان، از این جهت نیست که ضد نظام و ارزشهای آن حرف میزنند و عمل میکنند، بلکه از جهت طرز برخورد غیر متمدنانه آنهاست. او حتی در پاسخ به یکی از معترضان به سکوت او درباره حوادث آبان، میگوید: «ما در راستای هم داریم فکر میکنیم!»
اما درباره اصل و حاشیه این ماجرا گفتنی است:
یک؛ این رفتار سلطنت طلبان نشانه تمامیت خواهی آنهاست؛ به طوری که حتی نمیتوانند مخالفان عقیدتی یا سیاسی جمهوری اسلامی، که کمترین زاویهای با آنان -نه در هدف، که در شیوه- داشته باشند، را تحمل کنند.
دو؛ فعالان انقلابی ضمن اینکه در چنین مواقعی باید از موضع امثال پرستویی که به هر ترتیب در جبهه مخالف این جماعتِ عاری از خصائل انسانی هستند، حمایت کنند، ولی نباید فراموش کنند که چهرههای هنری را نباید بیش از آنچه که واقعیت آنهاست بزرگ کنند تا در بزنگاهها به اصطلاح یکه بخورند.
سه؛ در این میان سکوت چهرههای هنری و ورزشی و... که در هر مسئله مربوط و نامربوطی اظهارنظرهای دشمنشادکن میکنند، جالب توجه است. بالاخره گرفتن ویزای آمریکا هم شرایطی دارد.