تردیدی در این نیست که امام بزرگوار، الگویی به نام انقلابهای سوسیالیستی یا لیبرالیستی نمیشناختند و در مقام یک مرجع شیعه، درصدد بودند معیارهای علوی و حسینی را در جامعه حاکم کنند. بنابراین برای شناخت اهداف و ارزشهای انقلاب خمینی، باید به تفکر شیعی به ویژه اولین امام شیعه مراجعه نماییم.
غدیر، نتیجه حکومت اسلامی در نگاه امام خمینی | در ۲۳ بهمن ۱۳۵۷ امام خمینی رحمت الله علیه، بنای نهضتی را استوار کرد تا بدین وسیله حقیقت اسلام ناب محمدی که همان تجسمِ عدالت علوی است را در جامعه عرضه کند. شاهد این مطلب، تصریح مکرر امام بزرگوار بر این است که نهجالبلاغه آئیننامه نظام انقلاب اسلامی است.
تردیدی در این نیست که امام راحل، الگویی به نام انقلابهای سوسیالیستی یا لیبرالیستی را نمیشناختند و در مقام یک مرجع شیعه درصدد بودند، معیارهای علوی و حسینی را در جامعه حاکم کنند. بنابراین برای شناخت اهداف و ارزشهای این انقلاب باید به تفکر شیعی به ویژه اولین امام شیعه مراجعه نماییم.
به طور قطع روح حاکم بر انقلاب اسلامی ایران، روح تفکر شیعی است و رهبری بلامنازع این حرکت را مرجعی شیعه عهدهدار بوده و میباشد. به تعبیر مقام معظم رهبری، این انقلاب در هیچ کجای جهان بینام خمینی شناخته شده نیست.
بدون شک در فضای فکری سیاسی رژیم ستمگر، هرگونه تشکیل حکومت (به سبب عدم وجود زمینه برای علمای شیعه) و آن هم با پشتوانه روحانیت، به تابو تبدیل شده بود و فهم عرفی غالب در آن زمان "تفکیک و جدایی دین از سیاست" بود. به طور قطع در آن زمان امام راحل به سبب جهانبینی متفاوت خود میبایست با روشنگری فزاینده از هجمهها و رویدادهای احتمالی جلوگیری مینمودند.
به طور کلی بنابر نظریه امام راحل، اصالت بر حکومت است. امام خمینی به دنبال تأسیس نظام نوین سیاسی مبتنی بر اصل ولایت مطلقه فقیه بودند که غایت اصلی بسط و اجرای احکام شرعی برای رسیدنِ مردم به سعادت، کمال و رستگاری در زندگی دنیوی و حیات اخروی است. به عبارت دیگر امام خمینی نه به جامعه اصالت میدهد، که لازمه آن حکومت استبدادی است، نه به فرد اصالت میدهد، که منجر به حکومتی مبتنی بر مبانی سکولاریسمی شود، بلکه ایشان اصالت را حمل بر حکومت میکنند.
به عبارتی دیگر امام راحل بر خلاف نحلههای ماركسيستي و سوسياليستي كه انسان را اسير جبرِ تاريخ و جامعه ميدانند و نيز برخلاف مكاتب ليبرالی، كه غرايز طبيعي انسان را محور و بشر را اسير خواست نفساني ميپندارند، جامعه را در طول نظام هستي توحيدي تفسير نموده و تمام مفاهيم، نقشها و ساختارهاي جامعهشناسي سياسي را با گزارههاي ديني بازتوليد ميكند.(۱)
از جست و جو و سیر در بیانات امام راحل در سالیان آغازین وقوع انقلاب اسلامی میتوان این را برداشت کرد که یکی از حجتهای قطعی امام راحل برای اثبات نظریه خود استناد به واقعه غدیر خم است.
ایشان در دیداری که با مسئولین نظام به مناسبت عید غدیر در روز دوم شهریور ماه سال 1365 مطابق با 18 ذی الحجه 1406 در محل حسینیه جماران داشتند اینگونه فرمودند: «مسئله غدیر، مسئله ای نیست که بِنَفسه برای حضرت امیر علیه السلام یک مسئله ای پیش بیاورد. حضرت امیر مسئله غدیر را ایجاد کرده است. آن وجود شریف که منبع همه جهات بوده است، موجب این شده است که غدیر پیش بیاید.
غدیر برای حضرت امیر علیه السلام ارزش ندارد؛ آنکه ارزش دارد خود حضرت است که دنبال آن ارزش، غدیر آمده است. خدای تبارک و تعالی که ملاحظه فرموده است که در بشر بعد از رسول الله کسی نیست که بتواند عدالت را به آن طوری که باید انجام بدهد، آن طوری که دلخواه است انجام بدهد. مأمور می کند رسول الله را که این شخص را که قدرت این معنا را دارد که عدالت را به تمام معنا در جامعه ایجاد کند و یک حکومت الهی داشته باشد. مهمترین پیامی که از واقعه غدیر خم میتوان برداشت کرد: تعیین حاکم اسلامی به دستور خداوند است به طوری که خداوند آن را بخشی از دین و معادل کل رسالت پیامبر دانستند.»
به بیان دیگر، تجلی غدیر، تجلی بنیان حکومت اسلامی است. پس عیان میشود که واقعه غدیر خم نه صرفا یک مسأله تاریخی بلکه مسألهای بنیادین است. بدین خاطر که مطابق کلام الهی، اکمال دین؛ یعنی دمیدن حقیقتی متعالی بر بستهی دستورات و فرامین الهی که شأن و جایگاه ولایت و رهبری را در ارتباط با دیگر ابعاد و عناصر سیستم نظام حکومت الهی تبیین مینماید.
(۱) مقاله مبادي و مباني انديشه سياسي امام خمینی قدس سره اثر غلامحسین مقیمی