به نام خدای متقین
هم سفره با علی (علیهالسلام)
سخن به جا
«فالمتقون فیها هم اهل الفضائل منطق هم الصواب و ملبس هم الاقتصاد و مشی هم التواضع)
اولین وصفی که امام تقوی برای متقین، ذکر فرمودهاند، این است که سخن ایشان صواب است. صواب به معنی: 1 - راست و درست . 2 - سزاوار.»[1] ؛ صفت سخن متقین است. با دقت در این فرمایش حضرت و نسبت سنجی خود با این معیار به این واقعیت میرسیم که سخن جایگاه رفیعی در سعادت و شقاوت دنیا و آخرت ما دارد. اصلا اگر ما زبانمان را کنترل کنیم مگر چیز دیگری هم میماند تا آسیب ساز باشد؟!
به انبوه جنگ و عواها، ضرب و جرحها، اختلافات خانوادگی و فامیلی و اجتماعی و ... بنگرید! به راستی منشاء و خاستگاه آن و یا عامل اساسی آن چیست؟ چیزی غیر از زبان است؟! به نظر شما اگر ما زبانمان را ببندیم، زندانها و بازداشتگاهها و بیمارستان و تیمارستانها خیلی خیلی خل وتر نخواهند شد، اگر نگوییم بسته نخواهند شد؟
امام علیهالسلام در جایی میفرمایند: «ولیخزن الرجل لسانه»[2] ؛ یعنی آدمی باید زبان خود را در بند کند. حضرت در ادامه میفرماید که «والله ما اری عبدا یتقی تقوی تنفعه حتی یخزن لسانه»[3] . در باب ایمان در آموزهها و متون دینی، اعم از قرآن و حدیث، تاکی دات فراوان داریم. ایمان +عمل صالح بارها و بارها در متون دینی به عنوان شرط ِسود و سعادت مطرح شده است؛ به طور مثال: «ان الانسان لفی خسر الاالذین آمنوا و عملوا الصالحات)(والعصر/2 و 3)
این ایمان با همه مقام و منزلتش در گرو قلب است. یعنی تا قلب راست نگردد، ایمان راست نگردد؛ اما خوب است توجه کنیم که همین راستی و استقامت قلب به استقامت زبان، ممکن میگردد. «لایستقیم ایمان عبد حتی یستقیم قلبه و لا یستقیم قلبه حتی یستقیم لسانه»[4] . حضرت در وصف اهل بیت پیامبر، آنان را صادق در نطق معرفی میفرمایند. «ان نطقوا صدقوا وان صمتوا لم یسبقوا» [5] این بخش دوم هم خیلی مهم است. اهل بیت کسانی هستند که سکوتشان اختیاری است. از سر ناچاری و یا استیصال و درماندگی سکوت نکردهاند؛ بلکه خود به طیب نفس آن را اختیار کردهاند.
این میتواند معیار خیلی خوبی برای ما باشد. ما اگر خود با اختیار و رضایتمان سکوت کردیم و نه به خاطر این که دیگران به ما اجازه سخن نداند، این یعنی مدیریت و کنترل زبان و نطق و یعنی به جاده صواب نزدیک شدن. معیار دیگر، معیار عمل است. اگر کلام ما مسبوق به عمل بود و نه سابق بر آن، این یعنی باز به منطق صواب نزدیک تر شدن؛ یعنی قبل از آن که با زبان بگوییم، در عمل نشان بدهیم. با عملمان سخن بگوییم و سپس در زبان تبیینش کنیم.
حضرت میفرمایند: «من نصب نفسه للناس اماما فلیبداء بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره، ولیکن تادیبه بسیرته قبل تادیبه بلسانه»[6]؛ یعنی: هرکس خویش را امام مردم قرار میدهد باید که پیش از تعلیم دیگران به تعلیم خویش بپردازد و باید که با سیرت خویش دیگران را ادب بیاموزد پیش از آن که با زبان به این کار همت گمارد.
پی نوشت :
1. (فرهنگ معین/ذیل واژه صواب)
2.(نهجالبلاغه /خ 176)
3.(همان)
4. (همان)
5. (نهجالبلاغه/خ 154).
6. (نهجالبلاغه/کلمات قصار 73)
خلاصه سخنرانی استاد مهیار در کنفرانس آیه های انتظار در تاریخ 92/9/24