لازمه حضور در مکتب اباعبداللهالحسین علیهالسلام، آمادگی برای پیمودن جهاد تبیینی است که حقیقتا هر مرحلهای، مرد میدان خود را میخواهد.
ماهیت قیام حسینی، چه هنگام عزیمت از مدینه و چه حوادث اسارت آل الله و خطبه های آتشین حضرت زینب کبری، همه و همه سلسله واحدی از جهاد تبیین است؛ جهادی که در دل خود، شهادت امام معصوم را هم به دنبال دارد. اما جهاد تبیین در نهضت عاشورا شامل مسیرهایی است که به آنها اشاره میکنیم.
اساس نهضت حسینی، به ادای تکلیف مسئولیت امام معصوم علیه السلام در قبال وضعیت جامعه اسلامی باز میگردد. حضرت سیدالشهدا علیهالسلام خود را در قبال آنچه در جامعه اسلامی می گذرد، مسئول دانسته و برای روشنگری امت اسلامی، چنگ به قاعده امر به معروف و نهی از منکر میزند. نهضت امام حسین علیهالسلام حرکتی انقلابی برای تغییر بلایی بود که بر سر حکومت اسلامی آمده بود.
تبیین جایگاه امامت و ولایت بهعنوان متولی جانشینی خدا روی زمین، اصل و اساس حرکت عاشورا بود. یاران حضرت هم که در ولایتپذیری در اوج بودند، با همراهی امامِ خود، دست به انقلابی زدند که موج آن تا دربار یزید رسید.
نکته محوری انقلاب حسینی، عدم محافظهکاری است. کمترین محافظهکاری، اجحاف در حق انقلاب میباشد. امام حسین، مصباحالهدی است و دستگاه امامت بهترین وسیله برای تقرب به خداست.
اصل هدایت بشر توسط ائمه علیهمالسلام بنا شده است؛ برای همین است که عنصر هدایت، حتی در میانه جنگ هم فراموش نمی شود. تلاش حداکثری برای نجات بشر؛ اگرچه به قیمت از دست دادن جان و شهادت. هدایت بشر با همه براهین عقلی و نقلی تا لحظه آخر از ویژگیهای بارز دستگاه امامت و امت است.
نوک اصلی پیکان تبیین های حضرت، قانع کردن خواص و عوام جامعه برای قیام علیه مستکبر است. در سایه قیام علیه مستکبرین دین خدا زنده می ماند؛ استکبار مانع گسترش سخن حق میشود و ظلمتی که استکبار در قلوب مسلمین به بار میآورد، تا مدتها مانع نفوذ نور حق می شود.
بنابراین باید ابتدای هدف تبیین، تلاش برای کنار زدن مستکبر باشد. در سایه حذف استکبار، امکان انتشار سخن صالحان فراهم میشود و شناخت اصل استکبار و مصداق آن در هر زمانی شاخصه اصلی این مرحله از تبیین است.