امام باقر؛ پرچمدار احیای ارزش‌ها و اصلاح باورها

08:11 - 1401/06/09

بزرگترین انقلاب فرهنگی، در دوران امام باقر علیه‌السلام شکل گرفت. انقلابی که ارزش‌ها را احیا، باورها را اصلاح و سنت‌ها را زنده کرد و بستر شکل‌گیری عظیم‌ترین دانشگاه علمی - تربیتی را در عصر امام صادق‌علیه‌السلام فراهم نمود.

جستاری در شناخت‌نامه امام باقرعلیه‌السلام

محمد بن علی علیه‌السلام (۵۷-۱۱۴ق)، ملقب به باقرالعلوم، از بلندمرتبه‌ترین ائمه شیعیان می‌باشد و حدود ۱۹ سال امامت جامعه شیعی (از سال ۹۵ق تا ۱۱۴ق) را برعهده داشت و امامت وی با پنج تن از خلفای بنی‌امیه همزمان بود. باقر‌العلوم لقبی است که پیامبر سال‌ها قبل از به‌ دنیا آمدن ایشان، انتخاب کردند.[1]

حضرت، در علم، زهد و بزرگواری، برتر از همه بزرگان بنی‌هاشم بوده است.[2] روایات و احادیث ایشان در زمینه علم دین، علوم قرآن، سنت نبوی و روش اخلاق و آداب به حدی بوده است که تا پیش از آن، هیچ یک از فرزندان امام حسن و امام حسین‌علیهماالسلام به‌جا نگذاشته بودند.[3] وی را بنیانگذار انقلاب فرهنگی و نهضت علمی شیعه و اسلام می‌دانند.[4]

امام باقر علیه‌السلام درحادثه کربلا در حالی که کودکی بیش نبود، حضور داشت و تمام صحنه‌ها را از نزدیک مشاهده نمود. ایشان، پس از مجاهدت‌های زیاد در راه اعتلای فرهنگ نبوی و علوی و احیای نخستین اندیشه‌های شیعی، در سن 57 سالگی به‌دست یکی از شقی‌ترین انسان‌های روزگار، هشامِ بن عبدالملک به شهادت رسید.[5] ایشان را در قبرستان بقیع، کنار مرقد پدر بزرگوارش امام سجاد و عموی پدرش امام حسن‌علیهمالسلام دفن نمودند و بنابر وصیت خود حضرت، ده سال در منا برای وی مراسم عزاداری بر پا کردند.[6]

پرسش‌های اخلاقی و پاسخ‌های امام باقرعلیه‌السلام
نخستین اندیشه‌های شیعی، از سوی امام باقرعلیه‌السلام آموزش و تعلیم داده شد. تا قبل از امام باقر، به‌سبب خفقان سیاسی دولت اموی و مروانی، امکان آموزش و نشر معارف نبوی و علوی برای امامان قبل از امام باقرعلیه‌السلام وجود نداشت؛ خفقانی که پایه‌های ولایت اهل بیت را متزلزل کرد، غدیر را که فرهنگ اثبات ولایت و رهبری ائمه بود، به فراموشی برد، سیره نبوی و علوی را تعطیل نمود، دین را بی‌ماهیت و فرهنگ عاشورای حسینی را کم‌رنگ و محو کرد.

امامت امام باقرعلیه‌السلام در زمانی شکل گرفت که پایه‌های دولت مروانی سست و متزلزل شده بود؛ تزلزلی که حضرت، از آن استفاده کرد و نخستین اندیشه‌های شیعی را در قالب آرای فقهی، تفسیری و اخلاقی به شاگردان و شیعیان آموزش دادند؛ انقلابی که پس از امام باقرعلیه‌السلام به وسیله امام صادق‌ علیه‌السلام و شاگردان وی ادامه پیدا کرد و موجب شکل‌گیری بزرگترین دانشگاه شیعی شد؛ دانشگاهی که تنها دانش‌آموختگان آن 4000 هزار شاگرد خبره بوده است.[7]

این انقلاب فرهنگی و شهرت باقری، نه تنها حجاز؛ بلکه تمام خراسان و عراق را نیز دربر گرفت تا جایی که مردمی از خراسان دور حضرت حلقه زده و اشکالات علمی خود را از او می‌پرسیدند.[8] بخشی از این پرسش‌ها و اشکالات، در زمینه حدیث، تفسیر و اخلاق بود؛ چراکه در این دوران، مسلک‌هایی به وجود آمد که مروج اندیشه‌های فاسد عقیدتی و اخلاقی بودند و این می‌توانست جامعه شیعی را با خطر جدی مواجه کند؛ از این رو امام باقرعلیه‌السلام، با تبیین اندیشه صحیح عقیدتی و اخلاقی تا حدود زیادی، شیعیان را از این مهلکه اعتقادی و اخلاقی نجات داد و توانست بین باورهای شیعی با سایر فرق اسلامی مرزبندی کند.[9]

بخشی از پاسخ‌های امام در مقابل نحله‌ای به نام مرجئه بوده که مرتکب گناه کبیره را اهل جهنم نمی‌شمردند، عمل را مؤخر از ایمان و اقرار زبانی را در ایمان کافی می‌شمردند؛ این نگاه عقیدتی، موجب شد تا این اندیشه - که ارتکاب گناه به ایمان ضرری نمی‌زند - به فرهنگ همگانی در جامعه تبدیل شود و عده‌ای با همین تفکر هر گناهی را مرتکب شوند. پاسخ‌های اخلاقی امام باقرعلیه‌السلام به شیعیان نشان می‌دهد که جامعه آن روز تا چه اندازه‌ای گرفتار چنین تفکری بوده است. تفکری که لواط، زنا، دزدی، مستی و فساد و فحشا را رواج می‌داد.[10]

برای نمونه: وقتی ابواسحاق لیثی یا اسحاق قمی از امام درباره مؤمن سؤال نمود که آیا مرتکب گناه کبیره مانند زنا، لواط، دزدی ... می‌شود؟ حضرت فرمود: «... خیر»؛ دوباره سؤال کرد، آیا مؤمن گناه انجام می‌دهد؟ حضرت پاسخ داد: «بله، او ناخواسته گناهی را انجام می‌دهد» این دو پاسخ متعارض راوی را متحیر کرد، که چگونه مؤمن گناه کبیره انجام نمی‌دهد، اما گناه ناخواسته و صغیره انجام می‌دهد؟ امام باقرعلیه‌السلام فرمودند: «خدای متعال می‌فرماید: آنان که از گناهان بزرگ و اعمال زشت جز گناهان صغیره اجتناب می‌کنند و گاهی مؤمن، به گناهی نزدیک می‌شود که هدفش انجام دادن آن نیست.»[11] این دو پاسخ در حقیقت در رد مرجئه بوده که مؤمن هرگز گناه کبیره را به عمد انجام نمی‌دهد و اگر هم گناهی از او سر می‌زند ناخواسته و بر اثر غفلت است، نه اینکه بخواهد نافرمانی خدا و به امید بهشت و بخشش آن را مرتکب شود.

بخشی از آموزه‌های اخلاقیِ امام باقرعلیه‌السلام نیز در زمینه تربیتی صادره شده است؛ آموزه‌هایی از جنس فضائل (مانند: خوش‌خلقی، صبر و شکیبایی، زهد و پارسایی، جهاد و شهادت، نماز و دعا، شکرگزاری، علم‌اندوزی، آخرت‌اندیشی، امیدواری و...) و رذائل (مانند: دنیاگریزی، گناه‌گریزی، فسادگریزی، ظلم‌ستیزی، دوری از ناامیدی، ربا دادن، خوردن مال یتیم، دادن نسبت‌های ناروا به دیگران و...).[12]

پی‌نوشت:
[1] کلینی، الکافی، ج1، ص 469.
[2] مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۵۷.
[3] همان.
[4] لالانی، نخستین اندیشه‌های شیعی، تعالیم امام محمد باقر، مقدمه کتاب.
[5] یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۸۹.
[6] شیخ صدوق، من لا يحضره‌الفقيه، ۱۴۱۳ق، ج‏۱، ص۱۸۲.
[7] هارالد موتسكى، حديث اسلامى، خاستگاه‌ها و سير تطور، ص222.
[8] مجلسی، بحارالانوار، ج۴۶، ص۳۵۷.
[9] جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ص۲۹۲
[10] مجلسی، بحارالانوار، ج 23، ص18؛ ج۲۷، ص۷۰. 
[11] حلی، مختصرالبصائر، ص515.
[12] قاضی زاهدی، پرسش‌های مردم و پاسخ‌های امام باقر، 473 - 506.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
5 + 2 =
*****