قرآن، کتابی فرافرهنگی

14:00 - 1401/06/28

قرآن، هويت و فرهنگی مستقل دارد که واژگان و مفاهيم عربی، صرفا ابزاری برای انتقال آن است.

آیات و روایات متعددی بیانگر این است که اسلام دینی جهانی و جاودانه است: «وَمَا هِيَ إِلَّا ذِكْرَىٰ لِلْبَشَرِ»؛[1] و این قرآن جز هشدار و تذکّری برای انسان‌ها نیست».

«وَ أُوحِيَ إِلَيَّ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ»؛[2] اين قرآن به من وحی شده تا به وسيله آن شما و هر كس را [كه اين پيام به او] برسد، هشدار دهم».

امام باقر علیه‌السلام می‌فرمایند: «خداوند محمدصلی‌الله‌علیه‌وآله را برای همه انسان‌ها و تمام جنیان برانگیخت».[3]

با این وجود، استفاده از زبان عربی و مفاهیمی که برخاسته از محیط نزول قرآن است، برخی را به این اشتباه واداشته است که قرآن برای زمانه و فرهنگ خاصی نازل شده‌ است. نکته‌ای که این افراد از آن غفلت دارند این است که گرچه زبان قرآن عربی است، اما فرهنگ آن عربی نیست.

فرهنگ عربی بستر و ظرفی برای تحقق پیام‌قرآن
پیامبر اسلام، شخصی است عرب‌زبان و در جامعه‌ای عرب‌زبان به پیامبری رسیده‌ است. از این رو طبیعی است که پیامش را به زبان عربی و با استفاده از مفاهیم مورد استفاده در میان آنان، بیان کرده و توضیح دهد؛ اما این مسئله باعث محدود شدن پیام او به آن عصر و منطقه خاص نمی‌شود.

همان گونه که فارسی بودن نوشتار حاضر و استفاده از مفاهیم فارسی در آن، پیام آن را مختص به فرهنگ خاصی نمی‌کند.[4] به عبارتی، اگر زبان و مفاهیم خاص، باعث محدود شدن مخاطبان آن پیام، به افراد هم زبان و هم فرهنگ می‌شد، دیگر هیچ پیام و محتوای بینافرهنگی وجود نداشت. به عنوان مثال در کتاب مثنوی معنوی، نوشته ارزشمند مولوی، از مفاهیم و الفاظی استفاده شده‌ که متناسب با فرهنگ قرن هفتم است، با این حال ما نیز با این کتاب ارتباط می‌گیریم و از پندهای آن توشه برمی‌داریم.

توانایی ارتباط همه انسان‌ها با پیام‌قرآن
عدم اختصاص قرآن به فرهنگ خاص باعث شده‌ که هر انسانی با هر فرهنگی، بتواند با آن ارتباط بر قرار کند. قرآن کریم با استفاده از واژگان عربی، پیامی فرافرهنگی و بلکه فراانسانی را بیان کرده‌ است. از همین رو، خواننده قرآن کریم بدون نیاز به آشنایی اساسی با فرهنگ عصر نزول و تنها با تسلط بر قالب عربی، می‌‌تواند در آیات دل انگیز و روح افزای آن تدبر کند و با فهم معنای متن و عمل به دستورات آن، به هدف نزول قرآن که همانا رساندن انسان به سعادت ابدی است، نایل آید.[5] در حالی که اگر قرآن کریم مختص به فرهنگ خاصی بود، فهم معنا و مقصود گوینده آن، نیازمند فهم کامل از شرایط فرهنگی حاکم بر آن بود.

سر مطلب در این است که تمامی انسان‌‌ها، با فرهنگ‌های گوناگون، ویژگی‌ها و نیازهای مشترکی دارند. قرآن کریم نیز برای پاسخگویی به این نیاز مشترک و در جهت نیل انسان‌ها به سعادت نازل شده‌ است. از این رو بهره‌گیری از آن به گروهه خاصی اختصاص نداشته و همگان می‌توانند از آن استفاده کنند.

قرآن کتاب فرهنگ‌ساز

نکته دیگری که باید بدان توجه شود این است که با مراجعه به قرآن‌کریم و مطالعه تاریخ، در می‌یابیم که این کتاب نه تنها از فرهنگ اعراب متأثر نشده؛ بلکه با صحه گذاشتن بر آداب شایسته باقی‌مانده از تعالیم پیامبران پیشین و مبارزه با آداب و رسوم ناشایست، فرهنگ ناب توحیدی را در میان جهانیان ترویج داده‌ است.

پی‌نوشت:
[1] مدثر، آیه31.
[2] انعام، آیه19.
[3] تفسیر نور الثقلین، ج1، ص768.
[4] قبسات، ذاتی و عرضی در دین، شماره67، ص98.
[5] قبسات، قرآن و فرهنگ عصر نزول، شماره48، ص 93.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 4 =
*****