تناقض اصلاح‌طلبان پیرامون سردار سلیمانی

15:46 - 1401/10/16

شخصیت حاج قاسم سلیمانی از تفکر مقاومت جداشدنی نیست؛ تفکری که اصلاح‌طلبان سالیان متمادی به تخطئه آن پرداخته‌اند. بنابراین اشک تمساح آنان در شهادت سردار و تعریف و تمجید‌های آنان از ایشان با وجود مقابله با شخصیت ایشان، حاکی از تناقض رفتاری این افراد است.

سردار سلیمانی

برخی شخصیت‌ها همانند حاج‌قاسم سلیمانی نوع نگرش، گفتار، کردار، تعامل، سبک زندگی و در نهایت مرگشان، با دیگران متفاوت است؛ چنان‌که آنان اُسوه و الگوی دیگران قرار می‌گیرند و حتی پس از مرگشان هم تأثیرگذار می‌شوند و نام و یادشان نیز ماندگار خواهد ماند .

بارها دیده شده اصلاح‌طلبان به تعریف و تمجید فراوان از شخص حاج قاسم سلیمانی پرداخته‌اند و این شهید بزرگوار را با القاب «سرباز وطن» یا «فراجناحی» و... خطاب کرده‌اند؛ اما می‌توان گفت آنان هیچ اعتقادی به شخصیت قاسم سلیمانی ندارند.

شخصیت قاسم سلیمانی را می‌توان مملو از تفکر مقاومت دانست. نقش حاج‌قاسم سلیمانی در پیروزی‌های جبهه مقاومت در مبارزه با استکبار جهانی، صهیونیسم بین‌الملل و ارتجاع منطقه، نقشی اثرگذار است که اصلاح‌طلبان طی سالیان متمادی به تخطئه آن پرداختند.

آنان به طور ویژه به حضور ایران در سوریه اعتقادی نداشتند و آن را اقدامی زیانبار برای کشور توسط حاکمیت می‌دانستند.

این افراد برای سخن خود علل مختلفی می‌آورند؛ برخی از آنها این‌طور بازگو می‌کنند که بحران سوریه، یک موضوع سوری-سوری در راستای بهار عربی بوده است و نباید در آن دخالت کرد. برخی دیگر این‌طور بازگو می‌کنند که دفاع از حکومت سکولارِ بشار اسد با اهداف اسلامی و تمدنی جمهوری اسلامی نمی‌سازد تا ایران بخواهد از آن حمایت کند.

اما پشتیبانی جمهوری اسلامی از حکومت بشاراسد، هم از جنبه دینی و هم از جنبه سیاسی، قابل دفاع است. از جنبه دینی بر همگان روشن است که خطر غلبه جریان‌های تکفیری بر کشورهای اسلامی خطری بود که در آن مقطع به طور جدی احساس می‌شد و ایران با حضور در سوریه و حمایت همه جانبه از حکومت بشار اسد و محافظت از حرم اهل بیت، مانع پیشروی گروه‌های تکفیری به کشورهای اسلامی دیگر شد.

از جنبه سیاسی نیز حکومت سوریه تنها حکومت عربی است که در اتحادیه عرب در مقابل زیاده‌خواهی‌های عربستان و قطر و دیگر هم‌پیمانان آمریکا ایستادگی کرد و بارها شاهد بودیم که این کشور از آرمان آزادی قدس در اتحادیه عرب دفاع نمود و به مقابله با رژیم صهیونیستی پرداخت. به عبارتی دیگر سوریه خط مقاومت منطقه در آن مقطع بود و قطعاً گسست این خط مقاومت، عامل فزاینده برای تحقق اهدافِ پروژه عبری-عربی-غربی می‌‌شد و جمهوری اسلامی با پشتیبانی حکومت سوریه (با دفاع از حکومت بشار اسد)، عامل استحکام خط مقاومت و شکست مفتضحانه این پروژه شد.

اگر دیده شد که اصلاح‌طلبان سالیان سال در مقام انکار فواید فراوان حضور ایران در سوریه و موفقیت‌های برق‌آسای ایران در منطقه پرداختند بدین سبب است که تفکر مقاومت و استفاده از ابزار بازدارنده در برابر شیطنت‌های آمریکا در منطقه، نزد آنان یک راهبرد هزینه‌زاست؛ بلکه در منظومه فکری آنان این مفهوم نقش بسته است که می‌توان با دیپلماسی التماسی و وادادگی فراوان از معرکه تقابل با آمریکا گریخت؛ چنان‌که جواد ظریف در مصاحبه با سعید لیلاز بدین موضوع اشاره کرد و در ایجاد دوگانگی بین میدان و دیپلماسی کوشید؛ که با واکنش قاطع مقام معظم رهبری مواجه شد.[1] بنابراین اشک تمساح آنان در شهادت سردار و تعریف و تمجید‌های آنان از ایشان با وجود مقابله با شخصیت ایشان، حاکی از تناقض رفتاری این افراد است.

پی نوشت:
1. فایل صوتی https://b2n.ir/x92846

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 7 =
*****