آمریکا در سایهی قدرت نظامی که از آن بهره میبرد، در جریان تجارت بین المللی، فروش تسلیحات جنگی به کشورهای محتلف دنیا را در دستورکار قرار داده و سالانه سود هنگفتی را از این طریق میبرد
یکی از مسلماتی که میتوان آن را درباره کشور آمریکا مطرح کرد این است که بخش عظیمی از پازل اقتصاد و تجارت این کشور را مبادلات تسلیحاتی و صادرات جنگ افزار، به کشورهای مختلف تشکیل میدهد. کشورهایی که یا در حال جنگند و یا برای تامین قدرت نظامی خود و رقابت با همسایگان، مشتری آمریکا میشوند .
بنابر اعلام وزارت خارجه این کشور، فروش تسلیحات آمریکا به دیگر نقاط جهان در سال ۲۰۲۲ به شدت افزایش یافت و سود خالصِ قابل ملاحظهای را برای سازندگان سلاح به ارمغان آورده است.[1] جامعه هدف این تجارت، نقطهی خاصی از دنیا نبوده است؛ بلکه از نقاط مختلف اروپا و آسیا، سفارشاتی را از آمریکا تحویل گرفتهاند. به عنوان نمونه آلمان و لهستان در بین کشورهای اروپایی، بزرگترین خرید تسلیحاتی از ایالات متحده را به نام خود ثبت کردهاند؛ به طوری که آلمان ۸.۴ میلیارد دلار برای خرید ۳۵ فروند هواپیمای جنگنده اف۳۵ و لهستان، ۶ میلیارد دلار برای خرید ۲۵۰ تانک M۱ آبرامز هزینه کرده اند. در آسیا نیز کشورهایی که می توان از آن ها به عنوان خریداران اصلی تسلیحات آمریکایی یاد کرد، کشورهایی همچون اندونزی، کره جنوبی، عربستان، امارات، ژاپن و استرالیا هستند.[2]
نکتهی اساسی این است که آمریکا به عنوان بزرگترین تولید کنندهی تسلیحات نظامی و جنگ افزار، از ایجاد بازارهای متقاضی این محصولات نیز غفلت نکرده و میتوان نقش این کشور در ایجاد ظرفیتهای مصنوعی در کشورهای مختلف دنیا را به سادگی مشاهده کرد. به عبارتی سیاست آمریکا مستمرا بر این پایه استوار بوده است، که با ایجاد تنش های بین المللی و شکل دهی تقابلهای متوهمانه بین کشورهای مختلف، بر اساس حیلههای سیاسی که به صورت کارشناسی شده آن را به کار می بندد، کشورها را ملزم به احتیاطهایی میکند، که لازمهی آن تقویت بنیهی دفاعی و نظامی باشد. وقتی کشورها به این مرحله از احساس نیاز برسند، در واقع خود به خود به سراغ آمریکا به عنوان تولیدکنندهی انبوه این تجهیزات رفته و به این شکل، تجارت اسلحه به عنوان یکی از پرسودترین مبادلات تجاری، در اقتصاد آمریکا نقش حیاتی را ایفا خواهدکرد.
برای تشریح بهتر این مساله، میتوان به مسائلی اشاره کرد که مبنای خریدهای سنگین برخی از کشورها از آمریکا شده است. به عنوان مثال تنشها در موضوع تایوان و ادعاهای رقابتی در دریای چین جنوبی، جنگ و آشوب در یمن و ایجاد فضای روانی مبنی بر تهدید محسوب شدن ایران برای کشور عربستان را، می توان به عنوان عوامل مهم ایجاد توهم برای کشورهای خریدار، توصیف کرد. در همین زمینه می توان به نامه ای که مایک پمپئو وزیر خارجه دولت ترامپ به کنگره نوشت اشاره کرد او در ضمن این نامه فروش سلاح ها به ارزش 8 میلیارد دلار به عربستان سعودی و امارات متحده عربی را ضروری دانست و با تکرار ادعاهای همیشه گی علیه ایران، ادعا کرد: این اقدام برای متوقف کردن نفوذ بیشتر دولت ایران است.[3]
نتیجهی یک نگاه کلی به این مساله این است که حقوق بشر در ادبیات جهان امروز معنی متفاوتی از حقیقت خود پیدا کرده است و قدرتهایی که توان نظامی بالایی داشته و در زمینهی مناسبات نظامی قدرت خاصی را میتوانند اعمال کنند، همان ها انگار مفاهیمی از قبیل حقوق بشر، صلح و امنیت را قرار است به سلیقهی خود معنی کنند.
پی نوشت:
1. مشرق، mshrgh.ir/1458791
2. ایرنا، https://irna.ir/xjL9Sj
3. ایرنا، https://irna.ir/xjthS5