رفتار محبت‌آمیز اهل‌بیت علیهم‌السلام با بردگان

17:11 - 1402/01/29

از روایات متعدد این‌گونه به دست می‌آید که اهل‌بیت علیهم‌السلام با عطوفت و محبت فراوان با غلامان و کنیزان برخورد می‌نموده‌اند.

یکی از ویژگی‌های بارز اهل‌بیت علیهم‌السلام، مهر و عطوفت فراوان نسبت به غلامان و کنیزان بود، درحالی‌که در عصر آن بزرگواران، سلوک عمومی جامعه بر تحقیر بردگان و برخورد خشونت‌بار با آنان قرار داشت. در ادامه به مواردی از این عطوفت و رعایت حال و دفاع از حقوق بردگان در سیره معصومین علیهم‌السلام، اشاره می‌نماییم .

آزادی کنیز توسط امام حسن علیه‌السلام

روزی یکی از کنیزان امام حسن علیه‌السلام یک شاخه گل به ایشان داد. حضرت به او فرمودند: تو را درراه خدا آزاد نمودم، شخصی به ایشان عرض کرد: چرا چنین کاری کردید، [آن زن فقط یک شاخه گل به شما داد]؟ حضرت در جوابش فرمودند: خداوند ما را این‌گونه ادب نموده است. سپس این آیه را خواندند: «هرگاه به شما تحیّت گویند، پاسخ آن را بهتر از آن بدهید».[1]و[2].

آزادی غلام توسط امام حسین علیه‌السلام

روزی امام حسین علیه‌السلام، تکه نانی را دیدند که بر روی زمین افتاده بود، آن نان را برداشته و به غلام خود دادند و فرمودند: این نان را نگاه‌دار و به من یادآوری کن. غلام آن نان را خورد. هنگامی‌که ایشان بازگشتند، از آن نان سؤال فرمودند. غلام عرض کرد: نان را خوردم. حضرت فرمودند: تو درراه خدا ازین پس آزادی. شخصی [از روی تعجب پرسید با چنین کار کوچکی] او را آزاد نمودی؟ حضرت فرمودند: از جدم رسول خدا صلوات‌الله‌علیه‌وآله شنیدم که فرمودند: کسی که لقمه‌ای را بر زمین بیابد و آن را شسته و یا پاک نموده سپس بخورد، آن نان در شکم او قرا نمی‌گیرد مگر آنکه خداوند او را از آتش دوزخ آزاد می‌نماید و من کسی را که خداوند آزاد نموده به بردگی نمی‌گیرم.[3]

برخورد امام سجاد علیه‌السلام با غلامان و کنیزان

در روایتی نسبتاً طولانی این‌گونه نقل‌شده که امام سجاد علیه‌السلام در ماه مبارک رمضان، هر خطایی را که از غلامان و کنیزان خود می‌دیدند، ثبت کرده و در پایان این ماه آنها را جمع می‌نمودند. آنگاه به یک‌یک آنها خطایی را که انجام داده بود یادآوری کرده و از او بر خطایش اقرار می‌گرفتند، سپس در وسط آنها قرارگرفته و می‌فرمودند هر چه را که می‌گویم با صدای بلند با من تکرار نمایید. بگویید: ای علی بن الحسین همان‌گونه که تو خطاهای ما را ثبت کردی، پروردگارت نیز خطای تو را در کتابی برشمرده است، پس همان‌‌گونه که دوست داری او تو را ببخشد، تو نیز ما را عفو نما، به همین صورت با گریه و نوحه می‌گفت و آنها تکرار می‌نمودند... تا اینکه در پایان همه را بخشیده و آزاد می‌نمود و به ایشان هدایایی می‌داد تا محتاج مردم نباشند.[4]

در جریان دیگری در احوال ایشان نقل‌شده که کنیزی ظرف آب را گرفته بود تا حضرت وضو بگیرند، ناگهان ظرف آب بر روی صورت ایشان افتاد و صورت مبارکشان زخم شد. کنیز بلافاصله این آیه را خواند «وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ»؛[5] «متقین کسانی هستند که غیظ خود را فرومی‌خورند». فرمودند: غیظ خود را فروخوردم. کنیز ادامه آیه را خواند، «وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ»؛[6] «و کسانی که از بدی مردم درگذرند». فرمودند: خدا تو را ببخشد. و باز بقیه آیه را گفت: «وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِين‏»؛[7] «و خداوند نیکوکاران را دوست دارد». فرمودند[ازاین‌پس] تو را درراه خدا آزادی.[8]

برخورد امام رضا علیه‌السلام با غلامان

در سفر امام رضا علیه‌السلام به خراسان، مردی بلخی خود را به امام رساند. حضرت که برای خوردن غذا توقف کرده بودند، با تمام غلامان از سیاه گرفته تا دیگران بر سر یک سفره نشستند. مرد بلخی که از این رفتار امام تعجب نموده بود، عرض کرد: «کاش سفره خود را از سفره خدمتکاران جدا می‌کردید». حضرت که از این سخن خوشش نیامده بود فرمود: «این چه حرفی است. خدای ما یکی، و پدر و مادرمان یکی است و تنها ملاک برتری تقواست.[9]

پی‌نوشت:
[1]. مجلسی، بحارالانوار، دار احیاء التراث، ج44، ص343.
[2]. نساء:86.
[3]. مجلسی، همان، ج63، ص433.
[4]. همان، ج46، ص103.
[5]. آل‌عمران: 134.
[6]. همان.
[7]. همان.
[8]. مجلسی،همان، ص68.
[9]. همان، ج49، ص101.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
9 + 7 =
*****