شعر بابا حسین

شعر بابا حسین

نماهنگ بابا حسین(صوت + متن)

متن نماهنگ  بابا حسین

باباجون دلم تنگه چقدر برای دیدنت
دخترم باباییم منتظره رسیدنت
کاش میومدی تا من برسم به آرزوم
کاش میشود یه بار دیگه بغلم کنه عموم
تو خبر داری ازش من که ازش بی خبرم
باباجون بد جوری دلتنگه علی اصغرم
توی این شبای تاریک نور امید منی
هنوزم چشم به راهم که به من سر بزنی
برق شادی تو چشامو یادته
شونه میزدی موهامو یادته
از غمم با تو همین قدر بگم
باباجون گوشواره هامو یادته
این روزا دختر شهیدا مثل من دلاشونو به نگات گره زدن
همه عالم میشناسن تورو حسین دلارو به کربلات گره زدن
به شامی ها گفتم که تو چقدر ماهی
میای همین روزا با عمو تو راهی
اومدی عزیز من آه عجب اومدنی
باورم نمیشه تو واقعا بابای منی
اومدی بابا بمیرم چرا زخمی سرت
نمیدونی بدون تو چی گذشت به دخترت
مثل مادرت شدم حالا با پهلوی کبود
وقتی که میفتادم جای عمو جون خالی بود

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 3 =
*****