در جهانبینی توحیدی، هرچند سگ یک حیوان وفادار بهشمار آید، ولی زندگی او با انسان مجاز نیست. در تعالیم اسلامی به انسان توصیه شده که برای یافتن آرامش خاطر و روان، انس و الفت خویش را با خداوند متعال تقویت کنند.
![](https://btid.org/sites/default/files/media/image/0f298e90-f8f7-47e1-a563-13391991fe6c_1.jpeg)
گاه شنیده میشود که ملحدان و حقستیزان در یک مقایسه نادرست، شبههای را پیرامون بندگی خدا مطرح میکنند. خدا به عنوان آفریدگار از انسانها خواسته تا فقط او را بندگی کنند و در غیر این صورت، عاقبت شومی در انتظار آنها خواهد بود و جهنم نصیبشان میشود. در سوی دیگر، سگ به عنوان یک حیوان که به وفاداری مشهور شده، به راحتی با انسان انس و الفت میگیرد و هیچگاه از خدمترسانی به او دریغ نمیکند، با این حال برای این حیوان اهمیت ندارد که صاحبش با چه دین و آئینی زندگی میکند. تمام تلاش دشمنان خدا در این مقایسه آن است که ارزش دینداری را پایین جلوه دهند.
نوع جهانبینی و انسانشناسی نکته مهمی است که همواره از سوی ملحدان مورد چشمپوشی قرار میگیرد. جهانبینی الحادی همه چیز را در ماده و طبیعت خلاصه کرده و انسان را یک موجود تک بعدی میداند که باید آن را همین جسم عنصری دانست. در حالیکه شواهد متعددی بر جنبههای معنوی و روحانی در انسان تاکید میکند و این نکته هیچ ارتباطی با دینداری ندارد.
بینش الهیاتی میآموزد که خداوند آفریدگار همهچیز از جمله انسان میباشد. تفاوت انسان با دیگر موجودات در این است که عنصر اختیار و اراده در انسان او را از دیگر موجودات تمایز بخشیده است. هر موجودی دارای هدایت تکوینی و غریزی است و هدفی جز زندهماندن در راستای تکثیر نسل ندارد، اما انسان با وجدانش دریافته که غیر از این جنبههای حیوانی، نیازهای دیگری دارد که هیچیک از عناصر مادی نمیتواند آن را برطرف سازد. اگرچه او در آسایشهای بیشمار مادی زندگی میکند، ولی گمشده خویش را آرامش میداند.
در تعالیم ادیان آسمانی به ویژه اسلام به انسان آموخته میشود که خدا بهترین دوست و رفیق برای او میباشد که در صورت پایبندی به این ارتباط، هر روز خوشیهای دنیا و آخرت در شکلهای متفاوت به او روی خواهند آورد. البته دشمنی با خدا، پیامدی جز جهنم ندارد و این جهنم چیزی جز بازتاب رفتار نادرست انسان نیست.
با این وجود، یکی از شیوههایی که انسان تلاش میکند از این طریق به آرامش برسد، ایجاد انس و الفت میان خود و حیوانات است. این شیوه را میتوان با قالبی متفاوت در تعالیم ادیان الهی به ویژه اسلام نیز مشاهده کرد. توصیه به نگهداری برخی حیوانات اهلی در خانه را میتوان در احادیث مشاهده کرده، مانند مرغ، خروس، گوسفند، اسب و حتی گربه.
برخی از انواع سگ گرچه قابلیت زیست با انسان را دارند، اما در تعالیم اسلامی، نگهداری این حیوان در برخی شرایط خاص مانند سگ چوپان و یا نگهبانی از باغ و بوستان، جایز شمرده شده است. استفادههای دیگر مثل نگهداری در خانه به عنوان سگ تزیینی مجاز نیست و یکی از دلایل آن، نجاست این حیوان است.
مجاز نبودن نگهداری سگ و همراهی انسان با او، به دلیل آن نیست که سگ یک حیوان شوم و بیفایده است و یا ویژگی وفاداری در سگ مهم نیست؛ بلکه در نگاه اسلام هر چیزی با هر خاصیتی که دارد، باید در جای خودش قرار گیرد. به عنوان نمونه، وجود خون به عنوان یک ماده حیاتی، برای بیشتر موجودات حتی انسان ضروری و لازم است، اما هیچ انسان عاقلی دوست ندارد که خون از رگهای او بیرون آمده و در محیط زندگیاش جاری شود و ترجیح میدهد که در رگها جریان داشته باشد. سگ نیز با تمام خاصیتهای مفیدی که دارد، در نگاه اسلام به عنوان یک حیوان نجس شمرده شده و نباید در محیط انسانی زندگی کند.