اسلام با فرهنگی که یک نژاد خاص را برتر و بالاتر از بقیه بداند، مخالفت کرده است، اما نسبت به فرهنگها و شیوههای مختلف زندگی مردم در سراسر دنیا هیچ مخالفتی ندارد، به شرط آنکه با اصول مسلم شریعت اسلامی در تقابل و تضاد نباشند.
برخی پنداشتهاند که دعوت مردم دنیا به اسلام که توسط خاتم الأنبیاء صلیاللهعلیهوآله صورت پذیرفت و در آخرالزمان توسط امام مهدی علیهالسلام نیز انجام میشود، به معنای نابودی اقوام و فرهنگهای گوناگون میباشد و اسلام ظهور کرده تا همه را یک رنگ و یک شکل کند و در رسیدن به این هدف مصمم میباشد.
چنین برداشتی نادرست است و ناشی از بیاطلاعی از مبانی عقلی و ادله نقلی اسلام میباشد. قرآن کریم تصریح میکند که مردم در تمام نقاط مختلف دنیا به یک شکل زندگی نمیکنند. تیرهها، نژادها و قبائل مختلفی در میان مردم تشکیل شده است. با این حال، قرآن بدون آنکه وجود چنین اختلافی را مردود و باطل اعلام کند، میفرماید ملاک و شاخص برای برتری، رعایت هرچه بیشتر تقوای الهی است.[1]
پیامبر معظم اسلام صلیاللهعلیهوآله در سرزمین عربستان متولد شدند و عربزبان بودند، اما هیچگاه دعوت ایشان به اسلام، رنگ و بوی نژادی و عربی نداشت. یکی از اعتراضهایی که همواره از سوی سران شرک و نفاق بر روش پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله وارد میشد، تساوی قرار دادن میان عرب و غیر عرب بود.[2]
این سیره و روش در نگاه اسلام چنان با اهمیت بود که پس از فتح مکه، پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآله خطبهای ایراد کرده و فرمودند: «بدانيد كه هر خونى و مالى و افتخار موروثى كه در روزگار جاهليت بوده است، زير پاهاى من نهاده شده. خداوند بزرگی پوشالی جاهليت و نازش به پدرانتان را از شما دور ساخت. مردم همه از آدمند و آدم از خاک».[3]
آنچه که اسلام با آن شدیداً مبارزه کرد، اصرار بر یک فرهنگ خاص و طرفداری بیدلیل از یک قبیله و نژاد و برتر دانستن آن است. دعوت اسلام یک دعوت عقیدتی و فکری است و تلاش میکند با تغییر بینشها و گرایشها، توحید را در نهاد و قلب انسانها قرار دهد تا بدین وسیله، سعادت و کمال حقیقی را به ارمغان بیاورد.
از اینرو طبق گزارشهای تاریخی، پس از تسلط اسلام بر بیشتر نقاط جزیرة العرب، پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآله با وجود مبارزه با سنتهای غلط جاهلی، بعضی از سنتهای مربوط به پیش از اسلام را به حال خود گذاشته و مردم را از عمل به آنها منع نکردند؛ مانند وفاى به نذر، حرمت ازدواج با محارم، بزرگ داشتن ماههاى حرام ، آبرسانی به حجگذاران و خادمی کعبه و...».[4]
سیره و روش امام مهدی علیهالسلام نیز مانند جد بزرگوارش است؛ بر اساس احادیث متواتر، با ظهور ایشان، عدل و قسط فراگیر در دنیا حاکم میشود. این دستاورد مهم به معنای نفی و مبارزه با روشهای مرسوم و معمولی در زندگی مردم نیست؛ زیرا هر انسان با توجه به شرایط جغرافیایی و فرهنگی، به حیات خویش ادامه میدهد و تغییر آنها به سادگی صورت نمیگیرد. آنچه که تغییر پیدا میکند و باید در نهایت نابود شود، هر قانون و سنتی است که با اصول شریعت اسلامی و ترویج تعالیم آن مخالفت دارد. این در حالی است که در بعضی از روایات، سخن از یاوران و سربازان با نژادهای گوناگون در لشکر امام زمان علیهالسلام زده شده است.[5]
پی نوشت:
[1]. حجرات/13.
[2]. مرتضی، سیدجعفر، سيرت جاودانه، پژوشگاه فرهنگ و انديشه اسلامى، ج2، ص: 575. ترجمه محمد سپهری.
[3]. القمی، علی، تفسير القمي، دار الکتاب، ج2، ص: 322.
[4]. آیتی، ابراهیم، تاريخ پيامبر اسلام، دانشگاه تهران، ص: 47.
[5]. رضوانی، علیاصغر، حكومت حضرت مهدى عليهالسلام در عصر ظهور، مسجد جمکران، ص: 20.