نعمتهایی که خداوند در اختیار بندگانش قرار داده آنقدر گسترده است که در وصف نگنجیده و به شمارش در نمیآید.
هنگامیکه به کوچه و بازار میروی و در بین مردم قرار میگیری، به معنای واقعی کلمه، همان ناشُکری که خداوند از آن در کتابش سخن گفته را حس میکنی. پای حرف دل اکثر افراد که مینشینی، دائماً آنها را در حالِ غُر زدن به وضع موجود میبینی. گویی که انگار هیچ نعمتی در زندگی نداشته و از دنیا، طلبهای وصول نشده بسیاری دارند.
این در حالی است که اگر انسان بنشیند و به داشتههایش فکر کند، چهبسا نعمتهایی که خداوند در اختیار او قرار داده را بیشتر از نداشتههایش بیابد. بهعنوانمثال اگر به غالب افراد جامعه بگویند: مبلغ هنگفتی را در اختیار تو قرار میدهیم، در عوضِ آن، چشمهایت را بده، هرگز زیر بار چنین پیشنهادی نخواهد رفت. نسبت به سایر نعمتهایی که خداوند در اختیار ما قرار داده نیز، مسئله همین است؛ ولی انسان اصلاً به وجود آن توجه نداشته و آن را نعمت به شمار نمیآورد.
اگر خداوند در قیامت بخواهد بر اساسِ امکاناتی که در اختیار افراد قرار داده حکم کند، احدی استحقاق ورود به بهشت را پیدا نخواهد کرد.
نقل است که عابدی بالاى كوهى در وسط دريا پانصد سال عبادت میكرد. خداى تعالى چشمه آب شيرين و درخت انارى در آنجا آفريده بود. آن عابد هر شب كنار درخت و چشمه آب مىرفت، انارى میخورد، سپس وضو میگرفت و مشغول نماز مىشد. روز قيامت که میشود، این عابد در محضر عدل الهى حاضر شده و پروردگار امر میفرمايد كه اين بندهام را از سرِ لطف و رحمتم داخل بهشت كنيد. عابد میگويد به پاداش عبادت خود وارد بهشت مىشوم [و نیازی به رحمت تو ندارم]. از سوی خداوند خطاب میرسد به فرشتگان که او را به جهنم ببريد. او چهقدر به عبادتش مغرور شده و از نعمتهایی كه به او ارزانى داشتيم، غافل است. تمام نعمتهاى خود را به او بخشيديم. عبادتش را تنها بهجاى نعمت چشم كه به او داديم حساب کنید و دیگر حق و پاداشى ندارد كه بهواسطه آن وارد بهشت شود. در آن هنگام عابد متوجه تقصير خود شده و با عجز و زارى میگويد: پروردگارا به فضل و رحمت خودت از تقصير من درگذر و مرا وارد بهشت كن. آنگاه خداوند به فرشتگان خطاب میکند که او را به حضور ما بازگردانید. سپس میفرمايد اى بنده من چه کسی تو را از نيستى به وجود آورده و آفريد و انواع نعمتها را در اختیارت قرار داده و قوت و توانایى به تو بخشيد كه عبادت نمودى و چه کسی برايت در کنار درياى شور، آب شيرين خلق كرد و درخت انار رويانيد؟! آيا اين نعمتها به قدرت و توانایى تو بود يا از فضل و رحمت من است؟! عرض مىكند: پروردگارا تمام آنها از فضل و رحمت تو بوده كه بر اين بنده عنايت فرمودى. در این هنگام خطاب میرسد که بله تمام نعمتها را ما عطا كرديم. اى فرشتگان! حالا كه اقرار و اعتراف کرد، به فضل و رحمت ما او را وارد بهشت گردانید.[1]
بر این اساس است که در دعا به خداوند عرض میکنیم: «فَامْنُنْ عَلَيَّ بِمَا أَوْجَبَهُ فَضْلُكَ وَ لَا تَخْذُلْنِي بِمَا يَحْكُمُ بِهِ عَدْلُك»؛[2] «پروردگارا آنگونه که فضلت اقتضا میکند با من رفتار کن و مرا به موجب عدالتت رها مکن».
خدا میداند برای به وجود آمدنِ یک گرده نان، چه مراحلی طی شده و چه عواملی تأثیرگذار هستند. چهبسا اگر تمام عمر را برای شکر یک گرده نان صرف کنیم، قادر به شکرگزاری آن نباشیم.
نقل شده «سلمان» به یکی از اصحاب پیامبر که نسبت به نان کمتوجهی کرده بود، گفت: چگونه جرأت کردی که چنین کاری انجام دهی؟ به خدا قسم برای به وجود آمدن این نان، آب زیر عرش، ملائکه، باد، ابر، باران، رعد، برق، خاک، چوب، آهن، چهارپایان، آتش، هیزم، نمک، و چیزهای بیشمار دیگری که بیشتر از اینها هستند، عمل کرده تا این نان درست شده است. تو چگونه میتوانی شکر تمام اینها را به جا آوری؟[3]
به همین دلیل است که خداوند در قرآن میفرماید: «وَإِن تَعُدُّواْ نِعمةَ ٱللَّهِ لَا تُحصوها»؛[4] «و اگر نعمتهای خدا را شماره کنید، هرگز نمیتوانید آنها را به شمار آورید».
پینوشت:
[1]. محمدابراهیم بروجردی، تفسیر جامع، ج7، ص69.(با تلخیص و تصرف مختصر)
[2]. مجلسی، بحارالانوار، ج99، ص56.
[3]. همان، ج22، ص320.
[4]. نحل: 18.