تقلید و تعقل دو مقوله اساسی در مسیر شناخت واقعیات و حقایق جهان هستی است. در این مجال جایگاه این دو مقوله در شناخت قادر متعال را با تأکید بر آیات الهی مورد بررسی قرار داده تا ببینیم به وسیله کدامیک از آنها میتوان به نتیجه مطلوب رسید.
تقلید و تعقل دو مقوله اساسی در مسیر شناخت واقعیات و حقایق جهان هستی است. در این مجال جایگاه این دو مقوله در شناخت قادر متعال را با تأکید بر آیات الهی مورد بررسی قرار داده تا ببینیم به وسیله کدامیک از آنها میتوان به نتیجه مطلوب رسید.
آیات کلام الله مجید که در ادامه آمده، مرتبط با این بحث مطرح شده است.
الف: «قُلِ انظُرُواْ مَاذَا فىِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ مَا تُغْنىِ الْآيَاتُ وَ النُّذُرُ عَن قَوْمٍ لَّا يُؤْمِنُونَ؛ بگو: نگاه كنيد چه چيز(از آيات خدا و نشانههاى توحيدش) در آسمانها و زمين است! اما اين آيات و انذارها به حال كسانىكه(به خاطر لجاجت) ايمان نمىآورند مفيد نخواهد بود».[1]
ب: «فَلَا تَكُ فىِ مِرْيَةٍ مِّمَّا يَعْبُدُ هَؤُلَاءِ مَا يَعْبُدُونَ إِلَّا كَمَا يَعْبُدُ ءَابَاؤُهُم مِّن قَبْلُ وَ إِنَّا لَمُوَفُّوهُمْ نَصِيبَهُمْ غَيرَ مَنقُوصٍ؛ پس شكّ و ترديدى (در باطل بودن) معبودهايى كه آنها مىپرستند به خود راه مده! آنها همانگونه اين معبودها را پرستش مىكنند كه پدرانشان قبلًا مىپرستيدند و ما نصيب آنان را بىكم و كاست خواهيم داد».[2]
ج: «أَوَ لَمْ يَتَفَكَّرُواْ فىِ أَنفُسِهِم مَّا خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ مَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ مُّسَمًّى وَ إِنَّ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ بِلِقَاى رَبِّهِمْ لَكَافِرُونَ؛ آيا آنان با خود نينديشيدند كه خداوند، آسمانها و زمين و آنچه را ميان آن دو است جز به حق و براى زمان معيّنى نيافريده است؟ ولى بسيارى از مردم (رستاخيز و) لقاى پروردگارشان را منكرند».[3]
د: «قالُوا أَجِئْتَنا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَ نَذَرَ ما كانَ يَعْبُدُ آباؤُنا فَأْتِنا بِما تَعِدُنا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقينَ؛ گفتند: آيا به سراغ ما آمدهاى كه تنها خداى يگانه را بپرستيم و آنچه را پدران ما مىپرستند رها كنيم؟! پس اگر راست مىگويى آنچه را (از بلا و عذاب الهى) به ما وعده مىدهى، بياور».[4]
«سطح افكار آنان (قوم هود) به قدرى پائين بود كه از پرستش خداى يگانه وحشت داشتند و پراكندگى و تعدد خدايان را براى خود مايه افتخار مىپنداشتند و جالب اينكه تنها منطق آنان در اين زمينه همان تقليد كوركورانه از سنن نياكان بود وگرنه چگونه ممكن بود بتوانند تعظيم در برابر قطعات سنگ و چوب را توجيه كنند».[5] قوم هود بحث تقليد از پدران را به زبان آوردند براى اينكه او را با استهزا کردن ناتوان نمایند. هود (علیهالسلام) در جوابشان چنین گفت که اين اصرارتان بر بندگی بتها بخاطر تقليدی که از پدران خود دارید، واجب کرده بر شما که از خدا دور شوید و غضب خدا شامل حال شما گردد.[6]
با توجه به این مطالب چنین فهمیده میشود که مسأله تقلید در زبان قرآن، مسأله سادهای نبوده که بتوان از آن عبور کرد و بی چون و چرا آن را پذیرفت. زیرا در مسألهای مثل توحید (و شناخت قادر متعال)، تقلید از نیاکان و تأسی و تبعیت از آنها مورد مذمت واقع شده و یکی از وظایف انبیا، آگاهی بخشی نسبت به این مطلب بوده که تقلید از نیاکان در مباحث اعتقادی همچون توحید نمیتواند ورود پیدا کند و نیز نمیتواند دلیلی برای اشخاص باشد. لذا آنچه که نیاز است، تعقل و تفکر در امور اعتقادی به ویژه در شناخت قادر متعال است تا به نتیجه صحیح و درست دست یافت.
پی نوشت
[1]. یونس، 101.
[2]. هود، 109.
[3] روم، 8.
[4]. اعراف، 70.
[5]. مكارم شيرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج 6، ص 230].
[6]. طباطبايى، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج 8، ص 179-178].