-جبهههای حق مجلای نوری است که همه پروانهها را به خود میکشد و چهکند آن نوجوان اگر پروانهی عاشقی در درون خود دارد.
سیّد مرتضی آوینی در ۲۱ شهریور ۱۳۲۶ در شهر ری به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و متوسطهٔ خود را درشهرهای زنجان، کرمان و تهران به پایان رساند. او از کودکی با هنر انس داشت. سیّد مرتضی فرزند اول سیّد مهدی آوینی و منصوره منزوی بود. پدر آوینی مهندس معدن بود و به اقتضای آن، میبایست به معادن مختلف سطح کشور سفر میکرد. با این که نام شناسنامهایِ او «سید مرتضی» بود، از همان کودکی و در خانواده با نام «کامران» که نام دومش بود مورد خطاب قرار میگرفت به گفته بسیاری از آشنایان و نزدیکان آوینی، او در جوانی دگرگون شد و زندگی او در آغاز دهه ۱۳۴۰ با سالهای انقلاب فرق بسیار داشت. گذشته او، کمتر در رسانههای ایران بررسی شده است. آوینی در سال ۱۳۴۴ به عنوان دانشجوی معماری وارد دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد. غزاله علیزاده، شهرزاد بهشتی و امیر هوشنگ اردلان از دوستان دوران دانشجویی او بودند. برخی ارتباط مرتضی آوینی با غزاله علیزاده را یکی از نکات پرابهام زندگی خصوصی او میدانند. هرچند برخی روایتهای دست اول، از جمله آنچه امیرهوشنگ اردلان در مستند آقا مرتضی نقل میکند، حاکی از آن است که گرایشی از جانب آوینی وجود نداشته بلکه علیزاده پیگیر رسیدن به وی بوده است. طبق این نقل، علیزاده از طریق همکلاسیهایش از جمله اردلان برای آوینی پیغام میفرستاده اما آوینی از این موقعیت اجتناب میکرده است.مرتضی آوینی با مریم امینی (زاده ۱۳۳۶) ازدواج کرد. به گفته همسرش، آنها پیش از ازدواج آشنایی چند ساله داشتند (از پانزدهسالگی) و با هم کتاب رد و بدل میکردند و به کنسرت و سخنرانی میرفتند. مرتضی آوینی با پایان جنگ و در فاصلهٔ سالهای پایان جنگ و تأسیس مؤسسهٔ روایت فتح، نوعی کار هنری-مطبوعاتی را تجربه کرد. او در این دوره به سینما، هنر، فرهنگ واحد جهانی و مواجههٔ آن با مسائل گوناگون میاندیشید. حاصل همهٔ آن افکار و پژوهشها و مباحث، نوشتههاییاست که از او به جا ماندهاند. تأملات مرتضی آوینی در ماهیت سینما که در فصلنامهٔ فارابی به چاپ رسیدند و بعد مقالاتی با عناوین جذابیت در سینما، آینهٔ جادو، قاب تصویر، زبان سینما و… از فروردین ۱۳۶۸ در ماهنامهٔ سوره منتشر شدند. مجموعهٔ این مقالات در کتاب آینهٔ جادو که جلد نخست از مجموعهٔ مقالات و نقدهای سینمایی او هستند چاپ شده است.هرچند آشنایی با سینما در طول مدت بیش از ده سال مستند سازی و تجارب مرتضی آوینی در زمینهٔ کارگردانی مستند و بهویژه مونتاژ باعث شد که پیش از هر چیز به سینما بپردازد ولی اندیشه و سخن وی ناظر بر افقی فراتر بود. او در کنار تألیف مقالات نظریه پردازانه دربارهٔ ماهیت سینما و نقد سینمای ایران و جهان، مقالات بسیاری دربارهٔ حقیقت هنر، هنر و عرفان، هنر جدید اعم از رمان، نقاشی، گرافیک، تئاتر، هنر دینی و سنتی، هنر انقلاب و… نوشت که بیشتر آنها در ماهنامهٔ سوره به چاپ رسید. اواخر سال ۱۳۷۰ مؤسسه فرهنگی روایت فتح به دستور سیدعلی خامنهای تأسیس شد تا به کار فیلمسازی مستند و سینمایی دربارهٔ دفاع مقدس بپردازد و تهیهٔ مجموعهٔ روایت فتح را که پس از پذیرش قطعنامه رها شده بود ادامه دهد. آوینی و بقیهٔ گروه، سفر به مناطق جنگی را از سر گرفتند و طی مدتی کمتر از یک سال، کار تهیهٔ شش برنامه از مجموعهٔ ده قسمتی شهری در آسمان را به پایان رساندند و مقدمات تهیهٔ مجموعههای دیگری را دربارهٔ آبادان، سوسنگرد، هویزه، و فکّه تدارک دیدند. اگر چه مقارن با همین زمان، کارهای مطبوعاتی او نیز ادامه داشتند. شهری در آسمان که به واقعهٔ محاصره، سقوط و بازپسگیری خرمشهر میپرداخت، از سیما پخش شد، اما برنامهٔ وی برای تکمیل این مجموعه و ساختن مجموعههای دیگر با مرگش ناتمام ماند.آوینی روزِ ۲۰ فروردینِ ۱۳۷۲ در منطقهٔ فکّه در حال بررسی لوکیشن فیلم مستند شهری در آسمان، به همراه محمد سعید یزدانپرست با مین برخورد کرد و بر اثر اصابت ترکش مین باقیمانده از جنگ ایران و عراق کشته شد.
خوشا آنان که مردانه مردهاند و تو ای عزیز میدانی تنها کسانی مردانه میمیرند که مردانه زیسته باشند.یادشهدایمان بخیر...