رهروان ولایت ـ بیان شد که متقین سّر کام یابیشان در میزبانی خدا به جای دنیاست. آنها به خدا لبیک گفته و به دنیا 4 تکبیر زدهاند که در کمال آرامشاند. به راستی چرا دنیا در نگاه شرع تا این اندازه باید تحقیر شود؟ اصلا نهی به دنیا به چه معناست؟
واقعیت آن است که در نگاه شرایع، اعم از اسلام و ... ذم دنیا پر رنگ است. حرکت منحرف صوفیانه محصول بد فهمی این اموزه است. این که برخی دنیا را به معنای مادی و فیزیکیاش طرد میکنند و به دلیل آفاتِ ورود در دنیا و صحنههای اجتماعیاش دامن عزلت میگسترانند و اجازهی ظلم و جور عده ای را فراهم میکنند محصول کژ فهمی همین توصیه (تحقیر و ذم دنیا) است.
خوانشِ فلسفی دنیا و آخرت و نسبت سنجی آن دو
از نقطه نظر فلسفه بین دنیا و آخرت فاصله ای در کار نیست. این دنیا در آن جهان (آخرت) است و آن جهان محیط بر این دنیا. به این آیه شریفه دقت بفرمایید: «یعلمون ظاهرا من الحیوه الدنیا و هم عن الاخره هم غافلون» (روم: 7). اینان ظاهری از زندگی این دنیا را دیده اند و شناخته اند و از آخرت غافل اند.
لازمه ی این سخن چیست؟ این است که اگر فقط ظاهر را ندیده بودند یا از ظاهر به باطن آن نفوذ کرده بودند، آخرت را هم می دیدند. ظاهر بینی (دنیا بینی) شان از آخرت غافلشان ساخته است. این روایت مشهور: «الدنیا مزرعه الاخره»[1] هر چند سند معتبری ندارد؛ اما دارای روایات هم مضمون می باشد، مبین روشنی از نسبت این جهان و آن جهان است. اینجا بکار تا آنجا برداری. برداشت در آنجا مستلزم کاشت در اینجاست.
سوره مبارکه ی عصر مورد خوبِ دیگری است. «والعصر ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر» (العصر: 1-3). براستی عمر که سرمایه ی اصلی و اساسی انسان است در چه صورت دچار خسارت نمی شود؟
-به تعبیر خسر بایستی خوب عنایت شود. خسر یعنی ضرر در اصل سرمایه؛ مثل یخ فروشی که زیر آفتاب سوزان اصل سرمایه اش (یخ) دارد آب می شود. قرآن می فرماید این سرمایه ی اساسی و اصلی در صورتی از بین نرفته و هدر نمی رود که صاحبش ایمان اورده و عمل صالح انجام دهد و سفارش به حق و سفارش به صبر کند.
خوب حال سؤال این است که ظرف این استثناء کجاست؟ چگونه و کجا میتوان از هدر رفتِ این سرمایه جلوگیری کرد؟ جز دنیا؟ آیا ظرف و مکانی جز دار دنیا سراغ داریم که در آنجا بتوان با نوعی رفتار و تلاش از زیانکاری در امان ماند؟ پس دنیا در نگاه دقیق شرع مذموم نیست و قبیح نیست بلکه بسیار لازم و ضروری است؛ اما بایستی فقط یک قید و شرط را در مورد دنیا و نگاه به آن لحاظ کرد.
شرط و قید دنیا این است که آن را مزرعه و متجر (تجارتخانه) ببینیم نه مسکن و مقر دائم. اگر برای دنیا هویت و شانی غیر مزرعه و تجارت خانه-که بایستی در آن با تلاش برای جایی دیگر اندوختهای بیندوزیم- قائل شدیم نوع زندگیمان تغییر میکند؛ چراکه هر انسان متناسب با جهانی که خودش را در آن میپندارد می زید.
چگونه دنیا را صرفاً متجر و مزرعهای دیده و نه بیشتر؟ پاسخ را امام علیهالسلام اینگونه میدهند که: وقتی عظمت خدا در دلت نشست همه چیز دیگر کوچک خواهد شد. این جان یک مرجع و مبدأ میخواهد تا هر چه را نسبت به آن بسنجیم. اگر این مبدأ نباشد نسبتها در هم میریزد و معلوم نمیشود که هر چیز کجا بایستی جای بگیرد.
-------------------------
پی نوشت:
1.(احیاء علوم الدین، ج 4، ص 14)
خلاصه سخنرانی استاد مهیار در کنفرانس آیه های انتظار در تاریخ 92/10/22
لینک سخنرانی های قبلی : http://www.jonbeshnet.ir/category/449