آیا در مسیر انقلاب آنگونه که رهبر انقلاب فرموده است به قله نزدیک شدهایم یا این فقط یک ادعای صرف بوده است.
![](https://btid.org/sites/default/files/media/image/khbyr.jpg)
برای ساخت و رسیدن به یک تمدن، اصول و ابزار مختلفی نیاز است که رسیدن به هر کدام از این مسائل، جامعه را یک قدم به جلو برده و به قله که در واقع تشکیل یک تمدن است، نزدیک میکند.
سؤالی که در اینجا وجود دارد این است که آیا با رسیدن به هر کدام از مراحل و اصول مورد نیاز برای ساخت یک تمدن، میتوان این ادعا را مطرح کرد که به قله نزدیک شدهایم؟
در همین رابطه «حجتالاسلام محمدتقی اکبرنژاد» گفته است: رهبر انقلاب مراحل نظام جمهوری اسلامی را تا رسیدن به قله در پنج مرحله ترسیم نموده است؛ 1-انقلاب اسلامی؛ 2-نظام اسلامی؛ 3-دولت اسلامی؛ 4- جامعه اسلامی؛ 5-تمدن اسلامی؛ تمدن اسلامی در قله قرار دارد و موارد ذکر شده گامهایی برای رسیدن به قله است.
وی انقلاب اسلامی را گام اول، قانون اساسی را گام دوم و دولتسازی را گام سوم دانسته و گفته است 45 سال در دولت سازی ماندهایم و به اعتراف رهبری و دوست و دشمن، ما به تحقق دولت اسلامی نزدیک هم نشدهایم، پس چگونه ادعای نزدیکشدن به قله مطرح میشود؟
وی در ادامه، انتقادِ برخی افراد به ناکارآمدی نظام و زیر سؤال بردن برخی از ارکان نظام مانند صداوسیما و دولت را نشانه وجود فساد در سیستم و بالاتر، سیستمی شدن فساد عنوان کرده و شرط صحتِ رسیدن به اوج را کاهش نقدها و حملات میداند[1] که در این باره ذکر چند نکته لازم است.
نخست: باید گفت، طبق گفته ایشان وقتی دو گام، یعنی انقلاب اسلامی و قانون اساسی به مرحله فعلیت رسیده است، خود به این معناست که دو گام به سمت قله حرکت کردهایم و هیچ انسان عاقلی منکر این امر نیست که این اقدام به معنای نزدیک شدن به قله است. چنانکه وقتی از یک نردبان بالا برویم گذشت از هر پله به معنای رسیدن به قله بوده و قدم اول سرنوشتساز است. «استیون پرسفیلد»، نویسنده مشهور میگوید: "نوشتن سخت نیست. نشستن و شروع آن سخت است" و این موضوع برای تمام جوانب زندگی صادق است.[2]
دوم: دولتسازی اسلامی زمانبر خواهد بود و باید در این زمینه نقدها و حملات بیشتر باشد تا نقاط قوت، باید با شناخت ضعف و پیشبینی اقدامات لازم، به نقطه آرمانی رسید؛ در مسیر موفقیت، اصطلاحی وجود دارد به نام میکرواکشن، یعنی باید هدف بزرگ را به قدمهای کوچک و مستمر تبدیل کرده و برای دستیابی به هدفهای بزرگ زندگی، آهسته و پیوسته حرکت نمود؛ لذا وجود نقدها، حملهها و... علیه دولت به معنای شکست دولتسازی نمیباشد و در این زمینه باید با قوانین، برنامهها و آزمایشها، در صدد برطرفکردن مشکلات موجود بود؛ امری که آهسته و مستمر در حال انجام است.
سوم: آیا وجود فساد در یک حکومت یا دولت به معنای سیستمی شدن فساد است؟ اگر این باشد که نعوذبالله باید به وجود فساد سیستمی در حکومت حضرت علی علیهالسلام هم اعتراف نمود؛ چون در زمان حکومت ایشان هم فساد بوده است و هم اختلاس؛ اما کسی قائل به سیستمی بودن فساد در حکومت ایشان نیست.
چهارم: اینکه در زمان نزدیکشدن به قله و پایان کار، نقدها و مشکلات کمتر میشود سخنی واهی است و اتفاقاً امر برعکس بوده و در زمان نزدیکشدن به قله، سختیها، کارشکنیها و نقدها به دلیل حساسیت امر بیشتر میشود؛ چنانکه بیشترین مشکلات پیامبر در سالهای آخر ایشان بوده و مشکلات عدیدهای از سوی طیفهای مختلف مشرکین، یهودیان، منافقین و... ایجاد میشد؛ لذا نزدیکشدن به قله لزوماً به معنای کاهش انتقادها نخواهد بود.
پنجم: آیا کشاندن برخی مسائل جزئیه به امور کلی نظام صحیح است؟ به عنوان مثال وقتی سن ازدواج یک دختر از 30 سال گذشته است به معنای نزدیکنشدن به قله و اشکال کلی نظام اسلامی است یا علت دیگری باعث این امر شده است؟ آیا اقتصاد و مال شرط برای ازدواج است؟ اینکه برخلاف صریح قرآن است؛ چون خداوند فرموده است ازدواج کنید تا خداوند شما را بینیاز گرداند؛ آنجا که فرمود إِن کانوا فُقَراءً یُغنِهُمُ اللهُ مِن فَضلِهِ.[3]
ششم: گویا اطلاعات دقیقی در مورد شرایط زندگی مردم به محضر ایشان نرسیده یا تمایلی برای دستیابی به این اطلاعات ندارد؛ زیرا طبق اطلاعات بانک جهانی، قدرت خرید و رفاه مردم ایران در طول حداقل ده سال گذشته نهتنها تغییری نداشته، بلکه بهتر نیز شده است.[4] البته این به معنای مطلوب شدن اوضاع نیست.
هفتم: مراد از آزاد نبودن نقد در کلام ایشان نامعلوم است. آیا رهبری یا مسئولان نظام راه نقد را بستهاند؟ بحث در این است که نقد باید چگونه باشد. آیا به اصول مسلمه میتوان نقد وارد نمود؟ آیا هر نقدی صحیح است؟ خیر، نقد باید سازنده و با اصول صحیح باشد و برخلاف آن در هیچ حاکمیتی پذیرفته نیست.
در نهایت باید گفت، پیشرفت علمی، اقتصادی، تکنولوژی، نظامی، نوآوری و... کشور ایران بر کسی پوشیده نیست و خود این پیشرفتها به معنای نزدیک شده به قله است؛ چراکه ساخت یک تمدن به تمام این امور نیاز دارد.
پینوشت:
[1]. محمدتقی اکبرنژاد، https://eitaa.com/akbarnejad_ir/12254.
[2]. سلام دنیا، B2n.ir/n05236.
[3]. نور، 32.
[4]. بانک جهانی، B2n.ir/b48599.