«انتقام» به عنوان یک فرهنگ قرآنی میتواند نقشی سازنده در تهییج نیروها و افزایش توان مقاومت داشته باشد. امروز و در پی اشاره مقام معظم رهبری، باید انتقام به یک مطالبه ملی تبدیل شده و نباید با اجازه دادن به تشکیک در آن، جامعه انقلابی دچار خمودی و سستی شود.
يكى از اوصاف خداوند، منتقم است که در دهها موضع از آیات محکم الهی بر آن تأکید شده است؛ وعده انتقامی سخت از مجرمین و ستمکاران که با الفاظی پر غلاظ و شداد در بیان الهی بازتاب داشته است. بیتردید وعده الهی انتقام که از آن میتوان به عنوان یک آموزه قرآنی نام برد، در راستای احقاق حق و تحکیم جبهه اهل حق میباشد، نه برای آرامگرفتن دل و التیام زخم ظلم و ستم و فرونشاندن عصبانیت که طبعاً در مورد خداوند چنین انگیزههایی منتفی بوده و معانی انحرافی از آن همانند انتقام شخصی در ساحت حکمت و ربوبیت الهی معنا ندارد.
بر این اساس راهبرد انتقام از دیدگاه قرآنی یکی از راههای اصلی و غیر قابل جایگزین برای تقویت جبهه حق و تضعیف جانب باطل است که نمیتوان بهراحتی از آن عبور کرد. انتقام به عنوان یک احساس ناب که حاصل پیوند عمیق با حق است در کنار برخورداری از عنصر عقلانیت، تفکر و دقت، آمیخته با احساس و خواست قلبی است که در ادامه به یک شعار تبدیل و جلوه مطالبهگونه مییابد.
جالب اینکه قرآن کریم با کنار قرار دادن دو واژه عزیز و انتقام به درستی از رابطه میان عزت و انتقام سخن گفته و در واقع دست برداشتن از انتقام را زمینهساز ذلت و خواری میداند؛ هشداری جدی که متأسفانه در فضای امروزی کشور و در پی شکلگیری موجی از مصلحتسنجیها و ملاحظات دستوپاگیر و ظهور گفتمانهای مسالمت و سازش، آنچنان که باید در سطح ملی و همگانی بدان توجه نمیشود.
این در حالی است که در پی هر ترور و ضربه به اقتدار و بازدارندگی ایران اسلامی همچون به شهادت رساندن معمار امنیت منطقهای ایران در خاورمیانه سردار شهید سلیمانی و حادثه تلخ شهادت حدود یکصد زن و کودک در چهارمین سالگرد آن شهید، کلیدواژه انتقام از سوی رهبری معظم انقلاب به صورتی فوری و قاطع طرح شده است.
جدای از برخی برجامیان و سیاستمداران خو گرفته به دیپلماسی دروغین عصر مدرن که فریب خندهها و سخنان حقوق بشری را خوردهاند و به صورت سنتی مانعی بزرگ برای مطالبه انتقام در سطح کلان ملی هستند، این روزها شاهد آفتی جدید در بدنه نیروهای انقلابی هستیم. افرادی به ظاهر انقلابی که تلاش میکنند با کمک به فروکشکردن انتقام داغ و درسآموز، به خیال خود مانع از تحمیل هزینه بر نظام و انقلاب باشند. این طیف با توسل به برخی واژگان اقناعی همانند لزوم دوراندیشی، پرهیز از شتابزدگی و رفتار احساسی و عقلانیت، به دنبال جلوگیری از شکلگیری مطالبه همگانی برای انتقام هستند.
اما اینگونه برخورد با آموزههای قرآنی و انقلابی، تیشه به ریشه زدن است و نباید خود باعث شویم که جامعه به سوی خمودی و بیتفاوتی سوق داده شود؛ بلکه بالعکس باید تلاش شود که انتقام دچار مرور زمان نشده و به فراموشی سپرده نشود.
نباید از تشدید انتظار مردم برای انتقام سخت، نگران بود؛ چراکه مطالبه انتقام، بخشی از فرهنگ مقاومت بوده و برای همراه نمودن و همبستگی ملت مقاوم ایران با نیروهای میدانی و ستادی، گریزی از آن نیست. امروز سرکوب خواسته به حق مردم و نیروهای انقلابی، خالیکردن عقبه مقاومت از عنصر احساس و عاطفه است. اکنون کسانی خواهان انتقام هستند که در تشییع پیکر شهید سلیمانی، موجی از احساسات پاک و میهنی را در برابر دیدگان جهان قرار دادند و بیتردید هرگونه تشکیک در خواسته آنها چیزی جز دلسردی و یأس را به همراه نخواهد داشت.
امروز لازم است که نیروهای انقلابی و مردم ایران که استقامت، بخشی جداناپذیر از تاریخ پرتلاطم آنان است با تأسّی به رهبری معظم انقلاب، مطالبه انتقام را به نمایش بگذارند تا دشمنان بدانند مطالبه انتقام نه خواسته رهبری به تنهایی و نه بخشی از جامعه است؛ بلکه مردم به صورت یکصدا خواهان متوقف نمودن ماشین ترور اسرائیل، آمریکا و نیروهای نیابتی آنان در منطقه هستند. شکلگیری این سطح از مطالبه و قرارگرفتن مردم در صف واحد انتقام، بیگمان بازدارنده بوده و باعث میشود دشمن در محاسبات خود تجدیدنظر کند.