اصحاب اعراف در قيامت چه كساني هستند؟

13:36 - 1393/01/15
چکیده: «اعراف» مكان خاصى است ميان دو قطب سعادت و شقاوت، يعنى بهشت و دوزخ؛ كه هم‌چون حجابى ميان آن دو كشيده شده و يا هم‌چون زمين مرتفعى در ميان آن دو فاصله شده است.
سرزمین اعراف

رهروان ولایت ـ خداوند متعال در قرآن کریم در سوره اعراف، بعد از بیان احوال بهشتیان و دوزخیان، از سرزمینی صحبت می‌کند که «اعراف» نام دارد و بین بهشت و جهنم قرار گرفته است؛ بحثی که در بین مفسرین وجود دارد این است که این سرزمین چیست و چه کسانی در آن قرار می‌گیرند؟

قرآن در این رابطه می‌فرماید: «وَ بَيْنَهُما حِجابٌ وَ عَلَى الْأَعْرافِ رِجالٌ يَعْرِفُونَ كُلاًّ بِسِيماهُمْ وَ نادَوْا أَصْحابَ الْجَنَّةِ أَنْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ لَمْ يَدْخُلُوها وَ هُمْ يَطْمَعُون، وَ إِذا صُرِفَتْ أَبْصارُهُمْ تِلْقاءَ أَصْحابِ النَّارِ قالُوا رَبَّنا لا تَجْعَلْنا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِين، وَ نادى‏ أَصْحابُ الْأَعْرافِ رِجالاً يَعْرِفُونَهُمْ بِسِيماهُمْ قالُوا ما أَغْنى‏ عَنْكُمْ جَمْعُكُمْ وَ ما كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ [الأعراف - 46 تا 49]؛
و در ميان آن دو (بهشتيان و دوزخيان) حجابى قرار دارد و بر «اعراف» مردانى هستند كه هر يك از آن دو را از سيمايشان می‌شناسند و به بهشتيان می‌گویند: درود بر شما باد، امّا داخل بهشت نمی‌شوند در حالی‌كه اميد آن‌را دارند، و هنگامى كه چشمشان به دوزخيان می‌افتد می‌گويند: پروردگارا ما را در جمعيت ستم‌گران قرار مده! و اصحاب اعراف مردانى (از دوزخيان را) كه از سيمايشان آن‌ها را می‌شناسند صدا مى‏‌زنند و می‌گويند ديديد كه گردآورى شما (از مال و ثروت و زن و فرزند) و تكبرهاى شما به حالتان سودى نداشت».

«اعراف» در لغت جمع «عرف» به معنى «محل مرتفع و بلند» است، و اين‌كه به يال‌هاى اسب و پرهاى بلند پشت گردن خروس «عرف الفرس» يا «عرف الديك» گفته می‌شود، به این خاطر است كه در محل مرتفعى از بدن آن‌ها قرار دارد. با قرائنى كه در آيات فوق و احاديث معصومین(علیهم‌السلام) وجود دارد، روشن می‌شود كه «اعراف» مكان خاصى است ميان دو قطب سعادت و شقاوت، يعنى بهشت و دوزخ؛ كه هم‌چون حجابى ميان آن دو كشيده شده و يا هم‌چون زمين مرتفعى در ميان آن دو فاصله شده است، به طوری‌كه آن‌هایی که روى آن قرار دارند، مشرف بر بهشت و دوزخ‌اند و هر دو گروه را مشاهده می‌كنند و از چهره‏‌هاى تاريك و روشن آن‌ها می‌توانند آن‌ها را بشناسند.

اكنون ببينيم چه كسانى بر اعراف قرار دارند و اصحاب «اعراف» چه کسانی هستند؟

بررسى آيات فوق نشان می‌دهد كه دو گونه صفات مختلف و متضاد براى اين اشخاص ذكر شده است؛ در آيه اول و دوم، این افراد چنين معرفى شده‏‌اند: آرزو دارند وارد بهشت شوند ولى موانعى آن‌ها را از این کار باز داشته است، هنگامی‌كه به بهشتيان نگاه می‌كنند، بر آن‌ها درود فرستاده، و می‌خواهند با آن‌ها باشند، امّا نمی‌توانند؛ و هر گاه به دوزخيان نگاه می‌كنند، از سرنوشت آن‌ها وحشت کرده و به خدا پناه می‌برند. ولى از آيه سوم و چهارم استفاده می‌شود: آن‌ها افرادى با نفوذ و صاحب قدرت‌اند، دوزخيان را مؤاخذه و سرزنش کرده و به واماندگان در اعراف كمك می‌کنند كه از آن بگذرند و به سر منزل سعادت برسند.

در رواياتى كه در زمينه اصحاب اعراف نقل شده نيز این تضاد دیده می‌شود، در بسيارى از روايات كه از اهل بيت(علیهم‌السلام) نقل شده می‌خوانيم: «نحن الاعراف: اصحاب اعراف ما هستیم»  يا «آل محمد هم الاعراف: خاندان پيامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) اعراف‌اند» و مانند اين تعبيرات.[1]
در بعضى ديگر از روايات آمده است: «آن‌ها گرامی‌ترين مردم در پيشگاه خدا هستند» يا این‌که گفته شده: «آن‌ها گواهان بر مردم‌اند و پيامبران گواهان بر آن‌ها هستند».[2] و روايات ديگر كه حكايت دارند، آن‌ها پيامبران و امامان و صلحاء و بزرگان‌اند.

ولى دسته ديگرى از روايات می‌گويند: آن‌ها واماندگانى هستند كه بدی‌ها و نيكی‌هايشان مساوى بوده است يا گنه‌كارانى هستند كه اعمال نيكى نيز داشته‏‌اند، مانند این حديث از امام صادق(علیه‌السلام) كه فرمودند: «آن‌ها گروهى هستند كه حسنات و سيئاتشان مساوى است، اگر خداوند آن‌ها را به دوزخ بفرستد به خاطر گناهانشان است و اگر به بهشت بفرستد به بركت رحمت اوست». [3] روايات متعدد ديگرى در تفاسير اهل تسنن از «حذيفه» و «عبد اللَّه بن عباس» و «سعيد بن جبير» و امثال آن‌ها نیز با همين مضمون نقل شده است.[4]

گرچه ظاهر آيات و اين روايات در ابتدا متضاد به نظر می‌رسد، و شايد همين امر سبب شده است كه مفسران در اين باره اظهار نظرهاى متفاوت و گوناگونی داشته باشند، امّا با کمی دقّت روشن می‌شود كه در ميان آيات و روايات تضادى وجود ندارد، بلكه همه يك واقعيت را تعقيب می‌كنند؛

توضيح اين‌كه: همان‌طور كه گفتيم از مجموع آيات و روايات چنين استفاده می‌شود كه اعراف گذرگاه سخت و صعب‌العبورى بر سر راه بهشت است، طبيعى است كه افراد نيرومند و قوى يعنى صالحان و پاكان با سرعت از اين گذرگاه عبور می‌كنند امّا افرادى كه خوبى و بدى را به هم آميختند در اين مسير، زمین‌گیر می‌شوند.

هم‌چنين طبيعى است كه سرپرستان جمعيت و پيشوايان قوم در گذرگاه‌هاى سخت، همانند فرماندهانى كه در اين‌گونه موارد در آخر لشكر راه می‌روند تا همه سپاهيان بگذرند، در آن‌جا توقف می‌كنند تا به كمك ضعفاى مومنان بشتابند و آن‌ها كه شايستگى نجات را دارند در پرتو امدادشان رهايى يابند.

بنابراين در اعراف، دو گروه وجود دارند، ضعيفان و آلودگانى كه در رحمت‌اند و پيشوايان بزرگى كه در همه حال يار و ياور ضعيفان‌اند، و قسمت اول آيات و روايات اشاره به گروه نخستين يعنى ضعفا است و قسمت دوم اشاره به گروه دوم يعنى بزرگان و انبياء و امامان و صلحا.[5]

 

---------------------------------
پی‌نوشت:
[1]. تفسير برهان، ج2، ص 17.
[2]. نور الثقلين، ج2، ص 33.
[3]. تفسير برهان، ج2، ص 17.
[4]. تفسير طبرى، ج 7، ص 137 و 138 ذيل آيه شريفه.
[5]. بر گرفته از تفسير نمونه، ج‏6، ص183 تا 191.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 8 =
*****