با داغ شدن کلیدواژه «انتقام» و مطالبه عمومی آن از مسئولین، فهم نظر شهید سلیمانی و اینکه دیدگاه وی در مورد انتقام چگونه است، میتواند گامی مهم در تعالی دادن به آموزه انتقام باشد. بیگمان بخشی از علل شکلگیری درخواست عمومی برای انتقام، علاقهمندی مردم به این شهید بزرگوار است.
شهید سلیمانی تنها یک ژنرال کهنهکار نظامی نبود؛ بلکه به اذعان بسیاری از کسانی که وی را از نزدیک میشناختند، یک شخصیت متفکر و اهل اندیشه بود که در حوزههای مختلف، نظریاتی عمیق و جامع داشت. او به اعتراف دوست و دشمن پایهگذار مکتبی بود که در آن مقاومت حرف اول را میزد.
دیدگاهها و نقطه نظرات وی پس از او به عنوان اصلیترین راهبرد در منطقه به اجرا گذاشته شده است و موفقیتهای زیادی داشته است، آنچنان که روزی نیست که مکتب شهید سلیمانی در مواجه با دیگر تئوریهای اداره جهان پیشرونده و بازدارند نباشد.
این تئوریسین بزرگ مقاومت که آن را باید نظریهپردازی بیبدیل دانست که با نبوغ خود، تمامی اندیشههای نظری خویش را به اجرا میگذاشت، نگاهی راهبردی و متمرکز به مسائل منطقه داشت و برای آن چشماندازی دقیق طراحی کرده بود؛ لذا در برخی پیشامدها و حوادث زودگذر، گرفتار نگاه مقطعی و زودگذر نمیشد و همچنان با نگاه به قله، در مسیر پیش رو ثابتقدم بوده و از آن منحرف نمیشد.
همانند واقعه تلخ شهادت یار دیرین خویش و همرزم لبنانی خود شهید عماد مغنیه که سختی از دست دادن وی باعث نشد شهید سلیمانی گرفتار اقدامات آنی و انفعالی شود؛ بلکه بالعکس حاج قاسم با نگاه راهبردی حتی از شهادت بهترین یاور خود برای تبیین هدف اصلی استفاده نموده و تنها انتقام واقعی را نابودی اسرائیل دانست. مسئلهای که شهید سلیمانی آن را رسالت خود قرار داده بود و برای آن شب و روز نمیشناخت.
برای درک منظومه استراتژیک و فوق تاکتیکی شهید سلیمانی، کافی است بدانیم که عماد مغنیه از نظر حاج قاسم یک سردار واقعی بود که هیچ جایگزینی نداشته و همانند مالک اشتر عنصری بیمانند و مثالزدنی بود؛ کسی که به گفته سپهبد شهید سلیمانی، مثل شمشیر فرود میآمد و مثل شبح ناپدید میشد.[۱]
شهید عماد مغنیه راز سربهمهری برای حزبالله لبنان بود که شهید سلیمانی با کمک به وی برای قرار گرفتن در مسئولیت نظامی حزبالله نشان داد که در کشف و استفاده از نیروهای همکار با خودش هم مهارتی مثالزدنی دارد تا جایی که هنوز و پس از دو دهه از شهادت این شبح حزبالله، دستاوردهایش در حوزه نظامی پایدار بوده و تا چند سال دیگر بر سر دشمنان فرود خواهد آمد؛ همانگونه که پیش از این هم برقآسا فرود آمده است.
اسرائیل که سالها برای خلاص شدن از عماد مغنیه تلاشی ناکام و فضاحتبار داشت، سرانجام توانست با خیانت برخی مزدوران سوری و لبنانی وی را در دمشق ناجوانمردانه ترور کند. مسئلهای که بازتاب وسیعی در لبنان داشت و فضای این کشور را ملتهب نمود و انتقام را مطالبه اصلی لبنانیها قرار داد.
شاید همین شرایط و فضای پس از ترور بود که باعث شد شهید سلیمانی در یک موضعگیری تاریخی، انتقام شهید حاج عماد را نه شلیک چند موشک و یا حذف مقامات اسرائیلی بداند؛ بلکه انتقام اصلی را محو اسرائیل و نابودی رژیم صهیونیستی دانست.[۲]
اینک نیز با الگوگیری از خود شهید سلیمانی در فضای کنونی کشور، نباید از انتقام به عنوان گل به خودی استفاده کرده و به جای ایجاد ترس در اسرائیل و محور غربی حامی آن، از آن به عنوان عاملی برای تضعیف موقعیت محور مقاومت استفاده شود. ما نه اینک بلکه چهل سال است که در حال گرفتن انتقام تاریخی از آمریکا و سگ هار آن در منطقه هستیم. در واقع ترور شهید سلیمانی و همچنین به خاک و خون کشیدن زائران قبر آن شهید، واکنش پریشان آمریکا و ایادی آن به اقدامات راهبردی ایران است که هیچ تأثیری برای به شکست کشاندن سیاستهای منطقهای ایران ندارد.
پینوشت:
[۱]. فارس، http://fna.ir/f2j905.
[2]. خبرگزاری صداوسیما، https://www.iribnews.ir/00HFaC.