زیارت جامعه کبیره که میتوان آن را آموزندهترین متن زیارتی تشیع دانست، به مثابه یک آموزش عبادی و سیاسی بوده که در آن لزوم زمینهسازی برای ظهور به صورت ویژه مورد تأکید قرار گرفته است و از مفاهیمی عمیق همچون آمادهسازی خویش و جامعه سخن به میان آمده است.
زیارت جامعه و فرهنگسازی ظهور | یکی از مفاهیم آیینی در تشیع، آموزه «زیارت» است که نقش بنیادینی در تشیع داشته و جوهره پررنگی را در قاموس واژگان تشیع پدیدار کرده است و بخش مهمی از جنبه مناسکی دین را به خود اختصاص داده است.
هر چند زیارت یک عمل عرفی بوده و سابقهای دیرینه در مکاتب و آیینهای جمعی بشری داشته و نمیتوان آن را یک موضوع کاملاً تأسیسی از سوی تشیع دانست؛ با این حال برجسته شدن نقش ائمه و محوری شدن مسئله «الگو» برای تأسی و اقتدا به آنان، به این مقوله عرفی و سنتی در تشیع، اهمیتی دوچندان و مضاعف داده است؛ تا جایی که زیارت به مثابه یک «فرهنگ» دارای ریز اجزاء فراوانی همانند حرم، زائر، مزار، زیارتنامه، وداع و... گشته است.
در این میان زیارتنامه به عنوان متن الهامبخشی که تأثیری مستقیم بر اندیشه زائران دارد به خاطر کارکرد ویژه آن، از سوی معصومین مورد اهتمام جدی صورت گرفته، تا جایی که متن و ادبیات بسیاری از زیارتنامهها از ناحیه معصومین صادر شده است؛ از جمله زیارت جامعه کبیره که از سوی امام هادی علیهالسلام در اختیار شیعیان قرار گرفته است.
این زیارت از جهت فراوانی نکات مطرح شده در آن و گستردگی دایره معرفتی، یک نقطه عطف در مضامین زیارتی تشیع محسوب میشود که افزون بر جنبه شناسنامهای برای بیان مقامات و درجات معصومین علیهمالسلام شامل مفاهیمی سیاسی و اجتماعی نیز بوده و به تنظیم روابط ساختاری جامعه شیعه با امامان خود میپردازد.
در فرازهای این زیارت، به مفاهیمی همچون ولایت و سرپرستی، تبعیت و اطاعت، راه و راهنماشناسی، طاغوت و بیزاری از آن، دولت کریمه و شاخصههای آن، حدود و اقامه آن به دست رهبر جامعه، جنگ و جهاد و شهادت، امنیت و مؤلفههای سازنده آن، وحدت و یکپارچگی، مفهوم امت و دولت، بصیرت و دیدگاه درست در مورد تحولات جامعه، نظارت و عدالت و... پرداخته میشود.
اما یکی از مهمترین مباحث طرح شده در این زیارت مراتب یاری اهلبیت و دولت حق است که باید به انتظار آن نشست؛ اما انتظاری سازنده و فعالانه که هر ولایتمداری باید خود را برای آن آماده سازد؛ چراکه امام هادی علیهالسلام تأکید میکند که:
«وَقَلْبِي لَكُمْ مُسَلِّمٌ، وَ رَأْيِي لَكُمْ تَبَعٌ، وَ نُصْرَتِي لَكُمْ مُعَدَّةٌ حَتَّى يُحْيِيَ اللّهُ تَعَالى دِينَهُ بِكُمْ، وَ يَرُدَّكُمْ فِي أَيَّامِهِ، وَ يُظْهِرَكُمْ لِعَدْلِهِ، وَ يُمَكِّنَكُمْ فِي أَرْضِهِ».
بر این اساس غایت و سرانجام مطلوب جریان تشیع که احیای دین، بازگشت اهلبیت علیهمالسلام به مصدر امور، ظهور دوباره عدالت الهی به دست آنان و سرانجام فرمانروایی آنان بر زمین است، دارای مقدماتی است که باید پیموده شود و نمیتوان صرفاً به حالت و وصف انتظار اکتفا کرد؛ بلکه امام هادی علیهالسلام با تبیین نقشه راه، سهم شیعیان در تحقق این وعدههای آخرالزمانی را داشتن قلبی اهل تسلیم، رأی و نظری منقاد و فروتنانه در مقابل اهلبیت علیهمالسلام و سرانجام آماده ساختن نیرو و توان میداند.
بنابراین، آمادهسازی خویش و جامعه برای ظهور به واسطه قدرتمند نمودن خویش یک شرط اساسی است که باید سرلوحه برنامه کاری شیعه برای زمینهسازی ظهور باشد. مسئله مهمی که متأسفانه با نگاه انحرافی گروههایی همچون «انجمن حجتیه» دچار آسیب شده است و روایت نادرستی مبنی بر خمودگی و واسپاری همه امور به منجی و موکول کردن فعالیت و جهاد به زمان پس از ظهور شکل گرفته است.