-انسان پس از ورود در شهوات مادی و مطالبات دنیازدگی، از حقائق هستی و معارف حقیقی دور خواد شد و غفلت همه ی وجودش را دربر خوا۶د گرفت، از این رو ترس جایگزین، بصیرت و دور اندیشی خواهد شد و چنین انسان مادی در مواجهه با یقین مرگ آن را برنخواهد تافت و از رویداد انتقال به جهان برزخ دوری خواهد نمود، چنین انسانی در کلیه برهه هدی زندگی خویش از مرگ فرار خواهد نمود.
بسم الله الرحمن الرحیم
مرگ و حکایت روباه و زمین
مرگ، پلی برای انتقال انسان از عالم ماده به عالم مثالی برزخ می باشد، برخلاف برخی از تصورات مادی گرایانه، مرگ فنای زندگی انسان نبوده،بلکه ادامه ی حیات انسان در نشئه ی بزرگتر که در قرآن کریم از آن تعبیر به عالم برزخ و در روایات ائمه معصومین (علیهم السلام) از آن تعبیر به عالم قبر شده است.چنانچه خدای متعال در قرآن کریم می فرماید:((لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا فِیمَا تَرَکْتُ ۚ کَلَّا ۚ إِنَّهَا کَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا ۖ وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَی یَوْمِ یُبْعَثُونَ)).(۱).شاید در برابر آنچه ترک کردم (و کوتاهی نمودم) عمل صالحی انجام دهم. » (ولی به او می گویند: ) چنین نیست! این سخنی است که او به زبان می گوید (و اگر بازگردد، همان راه را ادامه می دهد). و در پی (مرگ) آنان برزخی است تا روزی که برانگیخته شوند.
مرگ رخدادی قطعی برای کلیه مخلوقات عالم خصوصا انسان می باشد، و به طور قطع هر انسانی طعم مرگ را خواهد چشید، چنانچه خدای متعال می فرماید:(( کل نفس ذائقة الموت)).(۲). هر نفسی مرگ را خواهد چشید. اما باکه وقوع مرگ امری یقینیست ولی در عین حال انسانها بخاطر ورود در شهوات مادی و غفلت از حقیقت اخروی، در مورد وقوع مرگ شک می کنند، چنانچه امام صادق علیه السلام می فرماید:((ما خَلقَ اللّهُ عَزَّ و جلَّ یَقینا لا شَکَّ فیهِ أشبَهَ بشَکٍّ لا یَقینَ فیهِ مِن المَوتِ.)).(۳).خداوند عزّ و جلّ هیچ چیزی مانند مرگ نیافریده است که در عین آنکه یقینی است و هیچ شکّی در آن نیست، چونان شکّی است که در آن [کمترین] یقینی نباشد.
انسان پس از ورود در شهوات مادی و مطالبات دنیازدگی، از حقائق هستی و معارف حقیقی دور خواد شد و غفلت همه ی وجودش را دربر خوا۶د گرفت، از این رو ترس جایگزین، بصیرت و دور اندیشی خواهد شد و چنین انسان مادی در مواجهه با یقین مرگ آن را برنخواهد تافت و از رویداد انتقال به جهان برزخ دوری خواهد نمود، چنین انسانی در کلیه برهه هدی زندگی خویش از مرگ فرار خواهد نمود، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در مورد گروهی که از حقیقت مرگ فرار می کنند، می فرماید:((مَثَلُ الّذی یَفِرُّ من المَوتِ کالثَّعلَبِ تَطلُبُهُ الأرضُ بدَینٍ، فجَعَلَ یَسعی حتّی إذا أعیا و انبَهَرَ دَخَلَ جُحرَهُ، فقالَت لَهُ الأرضُ عندَ سَبَلَتِهِ: دَینی دَینی یا ثَعلبُ! فخَرَجَ لَهُ حُصاصُ، فلَم یَزَلْ کذلکَ حتّی انقَطعَت عُنُقُهُ فماتَ.)).(۴).حکایت کسی که از مرگ میگریزد، حکایت روباهی است که زمین از او طلبکار است و آن روباه از او میگریزد چندان که خسته میشود و از نفس میافتد و به لانه خود میرود و زمین در بیخ سبیل [گوش ]او مرتب میگوید: ای روباه! طلبم را بده، طلبم را بده! و در این هنگام با عجله از لانه خود خارج میشود و شروع به دویدن میکند تا آنکه گردنش قطع میشود و میمیرد. در واقع بنابر مضمون حکایت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، فرار انسان از گستره ی وسیع مرگ که هر لحظه او را احاطه نموده است، امری بیهوده است، چنانچه حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام می فرماید:((فی کُلّ لَحظَةٍ أجَلٌ.)).(۵).در هر لحظه ای، اجلی است. در حکایت مذکور، طلب زمین از روباه، جان وی بود که روباه از تسلیم به آن دریغ می نمود و سعی در فرار از بدهی خویش به زمین بود در حالیکه نمی فهمید در هرجا و لحظه ای که قدم می نهد در ملک و سیطره زمین است.
منابع
۱.سورة المومنون: ١٠٠.
۳.صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۱۹۴/ ۵۹۶.
۴.سیوطی، جلال الدین، الدرالمنثور فی التفسیربالماثور، دارالفکر، ج۷، ص۵۹۹.
۵.آمدی، عبدالواحد، غررالحکم و دررالکلم، ح۶۴۵۷.