ریشه مشترک ادیان الهی در برخی باورها

10:25 - 1403/03/06

از آنجا که ادیان الهی پیش از اسلام برآمده از وحی الهی بودند، کاملا طبیعی بود که برخی باورهای اسلامی با آنها اشتراک داشته باشد، اما به دلیل تحریف در این ادیان و همچنین خردگریز بودن برخی باورها در جاهلیت، اسلام به پالایش باورهای درست از نادرست اقدام کرد.

برخی نویسندگان غرب‌زده برای نقد دین اسلام و اشکال بر تعالیم آن ادعا می‌کنند از آنجا که تعالیم رایج میان مسلمانان مانند «باور به وجود خدا»، «معجزات پیامبران» و «وجود جن» با معیارهای منطقی و دانش تجربی هماهنگ نیست و حتی این باورها پیش از ظهور اسلام در میان مشرکان نیز وجود داشته، بنابراین باید آنها را باطل و نادرست دانست.[1]

در پاسخ به این ادعا به چند نکته اشاره می‌شود:

الف- دانش تجربی تنها معیار و میزانی است که ملحدان و اسلام‌ستیزان به آن تکیه کرده و این‌گونه تعالیم اسلامی را نقد می‌کنند، در حالی‌که محدوده و قلمرو این ابزار و معیار، ‌مسائل موجود در عالم طبیعی است. دانش تجربی فقط شایستگی این را دارد که پیرامون آنچه در طبیعت وجود دارد، ابراز دیدگاه کند و اجازه دخالت در مسائلی را که طبیعی نیستند، ندارد.

حتی دانش تجربی توان نشان دادن برخی پدیده‌ها در عالم طبیعت را ندارد؛ بلکه فقط با توجه به نشانه‌ها و آثارشان در مورد آنها سخن می‌گوید، مانند امواج رادیویی و مغناطیسی که با چشم دیده نمی‌شوند و دستگاه‌های مخصوص به وجود آنها گواهی می‌دهند.

یکی از استدلال‌های مسلمانان پیرامون وجود خدا نیز به همین صورت ارائه می‌گردد؛ یعنی هرچند خدا قابل مشاهده حسی نیست، اما آثار و شواهد فراوانی بر وجود چنین خدای دانا و حکیم در هستی گواهی می‌دهند.

ب- کاملا طبیعی است که تعالیم ادیان پیش از اسلام بر باورهای مردم تاثیرگذار باشند، اما آنچه که با ظهور اسلام مورد اهمیت ویژه قرار گرفت، گسترش توحید و پرستش خدای یگانه به همراه دوری از عقاید خرافی و پالایش باورها بود.

هرچند در قرآن به تحریف تعالیم ادیان پیش از اسلام اشاره شده،[2] اما از آنجا که منبع و ریشه دو دین مسیحیت و یهودیت، وحی الهی بوده، کاملا طبیعی است که برخی گزاره‌ها میان ادیان الهی مشترک باشد.

بنابراین اشتراک برخی باورها میان ادیان پیش از اسلام و دوران جاهلیت به تنهایی نمی‌تواند دلیل بر بطلان و نادرستی آنها باشد؛ بلکه لازم است دیدگاه اسلام پیرامون هر باور را مورد بررسی و دقت قرار داد.

پی‌نوشت:
[1]. Ibn Warraq, Why I Am Not a Muslim?, p35, 1995.
[2]. نساء، 46.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 6 =
*****