قیام امام حسین علیه السلام تنها یک قیام بر ضد طاغوت زمان نبود، بلکه الگویی برای بسیاری از قیامها
و انقلابهای آینده شد و به تعبیر دیگر قیامی است قیامپرور؛ به همین دلیل در هر دوره با تأسی به این قیام، انقلابهایی علیه حاکمان ظالم به وقوع میپیوندند و در هر دوره حاکمان جور و افرون بر سرکوبی قیام، به دنبال خشکاندن ریشۀ آن هستند؛ از اینرو با ابزارهای مختلف در پی مقابله با حماسۀ حسینی برمیآیند؛ برای مثال متوکل عباسی حرم حسینی را تخریب کرد، اما متعرض دیگر اماکن مقدس در عراق نشد.
شیعیان، مسلمانان و حتی غیرمسلمانان در دوره اخیر با الگو گرفتن از این قیام، در مقابل زورگویان عالم ایستادگی کردند و آنها را در بسیاری از اهدافشان ناکام گذاشهاند.
وصیتنامه بسیاری از شهدا گویای سرمشق گرفتن آنان از حماسه حسینی است؛ درواقع مجالس حسینی است که با ترزیق روحیه شهادتطلبی امثال "شهید سلیمانی" میپروراند و شعار "ما ملت امام حسینیم" را به عالمیان مخابره میکند.
کسانی که امروزه از قیام امام آسیب دیدهاند، میکوشند آن قیام شهیدپرور را به ماجرای تاریخی خنثایی تبدیل کنند و شبههها بهترین کمک را به آنها خواهد کرد؛ پس ریشه اصلی شبهههای عاشورا، تضعیف این جنبه از قیام امام حسین و کاستن تأثیرهای آن است؛ برای نمونه،عزاداران را دیوانه معرفی میکنند که برای ماجرای تاریخی که 1400 سال از آن گذشته است، بر سروسینه خود میکوبند؛ درحالی اگر به سروسینهزدنها تأثیر ندارد، چرا شبکههای گوناگون معاندین با صرف هزینههای سرسام آور در پی تضعیف آن هستند؟ این هزینهها گویای اهمیت موضوع است.
پینوشت:
رهتوشه، دکتر مصطفی محسنی