نویسنده فعال عرصه دفاع مقدس و شهدا اظهار کرد: کتاب" برای دخترم سمانه" ، زندگی نامه سردار حاج حسن تاجوک است که حاصل مصاحبه و گفتگو با همسر ایشان بوده و هم اکنون در حال ویراستاری است تا ان شاءالله به چاپ برسد.
لیلا گودرزیان فرد افزود: این کتاب از زمان کودکی همسر شهید شروع می شود که خانم فاطمه مهدی تا زمان بعد از شهادت همسرشان آن را روایت می کند.
وی با بیان اینکه همسر شهید فراز و نشیب های که در زندگی داشتند و حدود ۶ سال و ۳ ماه با شهید تاجوک فرمانده گردان ۱۵۱ مسلم بن عقیل ملایر با یکدیگر زندگی کردند روایت کردند گفت: ایشان دارای۳ فرزند به نام‌های سمانه، رضوان و محمدصادق است که حاصل این ازدواج مبارک در این مدت زندگی مشترک بوده است .
گودرزیان فرد اظهار کرد: خانم مهدی با همسر خود، شهید حاج حسن تاجوک در بهار سال ۱۳۶۰ ازدواج می کنند و شهید در اول تیرماه سال ۱۳۶۷ به شهادت می رسد.
این نویسنده کتاب و فعال در حوزه ادبیات دفاع مقدس اظهار کرد: زندگی خانم مهدی هم مثل بسیاری از زندگی‌ها با فراز و نشیب های زیادی بوده و هست و آنها زندگی عاشقانه ای را در دل جنگ شروع کرده و تجربه کردند و با توجه به اینکه شهید فرمانده گردان بود و مدام باید در منطقه می بودند لذا بار سنگین زندگی روی دوش ایشان بود و ۳ فرزند را خودشان بزرگ کردند.
گودرزیان فرد افزود: مجروحیتهایی که حاج حسن داشت هم به این امر اضافه می‌شد.
وی افزود: یکبار که حاج حسن تاجوک مجروح می شوند و حتی تیر خلاص به ایشان می زنند و شهید را به رگبار می‌بندند، اما خدا می‌خواست که ایشان بماند تا اینکه در عملیات کربلای ۴ از ناحیه شکم به همراه معاونشان شهید طالبی به شدت زخمی می شوند .
وی افزود: با آن حال و به هنگام انتقال با آمبولانس، به خاطر حساسیت این عملیات با آن مجروحیتی که داشتند به جبهه اعزام می شوند برای سرکشی از همرزمان و وابستگی که رزمندگان به اینها داشتند و اینکه در آن شرایط سخت کنار همرزمان خود باشند.
گودرزیان فرد افزود: در کنار این اتفاقات و این سختی هایی که وجود داشت که بارها و بارها از نواحی مختلف جسم مجروح شدند و اینکه ایشان باید مدام به جبهه رفته و سرکشی می‌کردند و خیلی سختی های دیگر که در هر حال زمان، همسران شهدا بر روی دوش می کشیدند، سعی کردیم قسمتی از سختی ها را در کتاب "دخترم سمانه" به تصویر بکشیم .
****علت نامگذاری کتاب
وی در ادامه درباره علت نامگذاری کتاب اظهار کرد: چون شهید تاجوک در آخرین سخنان با نیروهای خود و همچنین در وصیت نامه خود اشاره دارد که زمانی که دخترشان درخواست دارد که پدرشان برای تفریح، وی را به پارک ببرد ولی حاج حسن مخالفت می کند و دلیلشان هم این بود که ایشان فرمانده و رزمنده بودند و بسیاری از همرزمانشان به شهادت رسیده بودند و اگر فرزند شهید یا همسر شهیدی ببیند که وی دست دخترشان را گرفته و به پارک برده‌اند، دلشان می شکند و این شهید بزرگوار روی چنین مسائلی حساس بودند.لذا به این خاطر به پیشنهاد همسر شهید و جمله‌ای که ایشان به دخترشان داشتند، نام کتاب را "دخترم سمانه" گذاشتیم تا شاید اشاره‌ای شود به یک حقیقت و همچنین گامی برداشته شود درباره روشن شدن این امر که دختران شهدا اینطور نبوده که سختی نداشته باشند، بلکه خیلی جاها دوست داشتند که پدرشان کنارشان باشد و چه حسرتهایی که کشیدند.
گودرزیان فرد گفت: در حقیقت این کتاب هم به این موضوع دخران شهدا می خواهد اشاره کند و هم به سختی هایی که همسران شهدا دارند و در کل کتابی است که برای خانواده نگاشته شده و راوی کتاب هم همسر شهید تاجوک بوده است و به دغدغه های خانواده یک رزمنده و مسائل و مشکلات آن خانواده که در آن برهه دچار بودند را بیان می کند.
پی‌نوشت:
گفتگو با نویسنده کتاب"دخترم سمانه"