یک عمر در مجاهدت

07:27 - 1393/04/14
چکیده: این متن چکیده‌ای از زندگی شهید محراب آیت‌الله صدوقی می‌باشد. ایشان با خلق خوبی که داشتند بی‌تردید تمام مردم یزد را عاشق خود کرده‌بودند، حتی غیر مسمانان را.
شهید آیت الله صدوقی

رهروان ولایت ـ سحر دهم رمضان بود. در تهجدش دعایش این بود، اللهم الرزقنی الشهادة. بعد از انجام  تعقیبات نماز صبح استراحت کرد. وقتی بیدار شد، حدوداً دو ساعت به ظهر مانده بود، بلند شد و غسل جمعه را به جا آورد و استخاره کرد که نماز جمعه برود یا نه، خوب آمد. دوهفته‌ای بود که به دلیل کسالت نتوانسته بودند نماز جمعه را اقامه کند. رساندیمشان محل برگزاری نماز جمعه. خطبه‌ها را با صلابت خواندند و به نماز ایستادند. چند قدمی با ایشان فاصله داشتم. بعد از نماز آماده بودم تا زمانی که ایشان بلند شدند من هم بلند شوم و ایشان را تا ماشین همراهی کنم امّا ناگهان صدای ناله‌ای ازجانب ایشان بلند شد و لحظه‌ای بعد صدای انفجار.

این متن، روایتی از آخرین روز مرد بزرگی هست که ساواک در گزارشاتش افكار او را حادتر از امام خميني مي‌داند. خود او مي‌گفت: از طرف ساواك كسي پيش ما آمد و گفت: كه مامور مراقبت شما هستم. شما چه نقشي داريد و ما هم علناً نقش خود را گفتيم و كارهايي را كه انجام داده بوديم و اطلاعيه‌ها و تلگراف‌ها، همه را نشانش داديم و گفتيم در اين راه تا آخر هم هستيم هر اقدامي كه قرار است از طرف ساواك نسبت به ما بشود زودتر انجام بدهيد.

در سال 1284 ه.ش وقتی چشم برجهان گشود پدرش نام محمد را بر او نهاد و بعدها به دلیل انتسابش به عالم بزرگ شیعه یعنی شیخ صدوق او را محمد صدوقی می‌نامیدند. پدرش آقامیرزا ابوطالب از روحانیون معتبر و مشهور شهر بود لکن دست تقدیر سبب شد محمد طعم یتیمی را در هفت سالگی بچشد و از پدر خود کسب فیض ننماید. بعد از گذر دوسال از فوت پدر مادر نیز مرحوم شد و سرپرستی او را پسرعمویش مرحوم میرزامحمد کرمانشاهی به عهده گرفت.

دروس مقدمات حوزه را درهمان یزد خواند و در سال 1308هجری شمسی برای تکمیل مراتب علمی خود به اصفهان وسپس به قم هجرت نمود.

ورود شهید صدوقی به قم از طرفی با اجرای برنامه های ضد دینی، از جانب رژیم شاهنشاهی و از طرف دیگر با تأسیس حوزه علمیه جهت مقابله با برنامه‌های ضد دینی و ساماندهی مراکز دینی به دست آيت الله حائری مصادف شد. به اين صورت که افرادی چون آيت الله فيض قمی، بافقی، سيدابوالحسن رفيعی قزوينی جلسات درس خود را در قم داير كردند. در همین راستا آيت الله بافقی از مرحوم حائری درخواست کرد تا حوزه علمیه خود را از اراک به قم منتقل کنند.

 مرحوم صدوقی به عنوان کانال ارتباطی طلاب با آیت الله حائری نقش بسزایی ایفا می‌کرد؛ به نحوی که عمده مشکلات مالی طلاب به دست ایشان برطرف می‌شد. بعد از فوت آیت الله حائری مدتی زعامت وسرپرستی حوزه بر دوش آیت‌الله خوانساری قرار گرفت. در این مدت رایزنی‌های مرحوم صدوقی برای آوردن آیت‌الله بروجردی به قم بسیار چشمگیر است، بالآخره تلاش‌های ایشان ثمربخش بوده وآیت‌الله بروجردی به قم می‌آیند. شهيد صدوقی بعدها علت تلاش فوق العاده خود را در آوردن آيت الله بروجردی به قم، سعي و اصرار امام خميني(ره) بر انجام اين كار ذكر كرده است. در زمان آیت‌الله بروجردی نیز مسئولیت رتق و فتق امور طلاب به مرحوم صدوقی محول می‌شود.

فعالیت‌های سیاسی ایشان در این دوران را می‌توان همکاری با گروه فدائیان اسلام و انجام فعالیت‌های آگاه کننده در مسائل ملی شدن صنعت نفت و كوتاه كردن دست بيگانه از ایران دانست.

در بهمن سال 1330 ه.ش شهيد صدوقی برای چند روز به يزد بازگشت اما از یک رو با استقبال بی‌نظير مردم مواجه و از روی دیگر با درخواست پدر همسر خود آقاميرزا محمدكرمانشاهی و بعضی از محترمين يزد مبنی بر اقامت در يزد روبرو شد. با تلاش حاج سيدعلی محمد وزيری از روحانيون سرشناس يزد و سفارش‌های زياد امام خمينی مبنی بر رفتن ايشان به يزد، وی آنجا ساكن می‌شود و به تدریس علوم دینی و همچنین مرمّت و بازسازی مدارس دینی، به ويژه مدرسه خان‌ و مدرسه عبدالرحيم خان می‌پردازد.

ایشان در یزد به عنوان هماهنگ کننده روحانیت و مردم انقلابی با امام خمینی از جایگاه خاصی بهره‌مند بودند. ایشان در حوادثی مانند حركت اعتراض آميز به قانون انتخابات انجمن‌هاي ايالتی و ولایتی، مخالفت علما با کاپیتلاسیون که قانونی در تقويت ديكتاتوری شاه و كمك به سيطره آمريكا بر منطقه بود، حادثه مدرسه فيضيه، واقعه تاريخي 15 خرداد و همراهی علمای بلاد مختلف در اجتماع اعتراض آمیزی که به دلیل  بازداشت امام در جوار حرم عبدالعظیم حسنی شکل گرفته بود نقش بسزایی ایفا کردند.

یکی از دغدغه‌ای ایشان انجام امور عام‌المنفعه بود و از زحمات ایشان می‌توان ايجاد مركز تحقيقات منابع طبيعي استان يزد و تلاش برای تأسيس دانشگاه در يزد، تأسیس حوزه های علمیه شهرهای بم تاکستان و شهرکرد، احداث کتابخانه در مسجد حظیره، تأسیس دفتر تبلیغات اسلامی در یزد، صندوق قرض الحسنه حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، احداث بیمارستان سیدالشهداء(علیه السلام) با کلیه تجهیزات پیشرفته و  کمک و حضور مستمر آن بزرگوار در بروز زلزله شهرهای طبس کرمان و مشهد  نامبرد.

و سرانجام در روز11 تیرماه سال 1361 در سن 75 سالگی، بعد از انجام فریضه نماز جمعه به سبب انفجار نارنجکی که همراه یکی از منافقین بود به درجه رفیع شهادت نائل شد.

----------------------------------------------------------

پی‌نوشت:

با استفاده از مطالب ارائه شده در:         http://www.farhangnews.ir/content/80592

با استفاده از مطالب ارائه شده در:         http://old.ido.ir/a.aspx?a=1384041101

کلمات کلیدی: 

نظرات

تصویر yosef
نویسنده yosef در

آیت اللّه شهید صدوقی، در یکی از توصیه های خود به ملت ایران، چنین می فرمایند: «ملت ما بدانند آن عامل مهمی که دشمن را ناامید و مأیوس می سازد، حضور مردم در صحنه است. پس اکنون یکی از وظایف دینی و الهی مردم، حضور آنان در صحنه های سیاسی کشور است».روحش شاد .

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
7 + 13 =
*****