چکونه خدا رو بشناسیم که همیشه در حضورش از گناه دوری کنیم؟

07:58 - 1391/10/15
معرفتی كه انسان را از گناه باز داره و با تمام وجود، حضور پروردگار را احساس کنه، معرفت ناب و حقیقی یعنی معرفت شهودیه كه در پرتو علم حضوری و ارتباط آگاهانه با خداوند حاصل می میشه.

به گزارش رهروان ولايت در وبلاگ گروه اينترنتی خداشناسی آمده است:امام حسین در دعای عرفه می‌گوید: آیا آشكارتر از تو چیزی وجود دارد كه از آن به تو برسم؟!  ‏تو كی پنهان بودی تا تمنا كنم تو را و از چیزی غیر تو، به تو برسم؟!  كی دور بودی تا چیزی ‏دیگر مرا به تو نزدیك کند.(بحار الانوار، ج 95، ص 226) ‏
اما در مورد قسمت دوم سوال (به طوری كه همیشه درحضورش و از گناه دوری ‏کنیم) خدا در حدیث قدسی به نبی خود می فرماید : "ای احمد هر بنده ای كه بر دل اونظر ‏انداختم و دیدم حال غالب او ذكر من ‏است،‌ تدبیر امور او را عهده دار شده و همنشین و هم صحبت و انیس او می شوم".‏(بحارالانوار، ج 74، ص 30‏)

اجمالا باید بگم که:مبادا چیزی جای محبت خدا رو تو قلبت بگیره مبادا ؟!

تفصیلا:معرفتی كه انسان را از گناه باز داره و با تمام وجود، حضور پروردگار را احساس کنه، معرفت ناب و حقیقی یعنی معرفت شهودیه كه در پرتو علم حضوری و ارتباط آگاهانه با خداوند حاصل می میشه. عقل و براهین عقلی نمی توانه شناخت عینی و حقیقی از خداوند در اختیار انسان بگذاره، هر چند شناخت مفهومی كه توسط عقل ارائه می‌شود،‌ ارزشمنده.

برای كسی كه به معرفت شهودی نرسیده،‌ تنها راه قطعی برای اثبات وجود خداوند، ‌ارائه برهان عقلیه، ولی بدیهیه كه از طریق عقل نمی شه به همه‌حقایق دست یافت. حوزه و حیطه براهین عقلی در حد شناخت مفهومی و ذهنیه،‌ نه شناخت عینی. "رسیدن به مرحله معرفت شهودی، در گرو ایجاد زمینه و قابلیتیه كه انسان با تلاش خود كسب می‌كند. نیز در گرو عنایت و توجه خاص خداوند به انسان و افاضه علم و نورانیت به قلب او است".(1)

برای رسیدن به معرفت شهودی ابتدا باید حجاب های ظلمانی را كنار نهاد. ما كه در عالم تاریك و ظلمت غرق هستیم، چگونه می توانیم به این مرحله دست یابیم؟! تا كسی به خودسازی و تهذیب خویش نپردازد و خود را از تعلقات و وابستگی های مادی فارغ نکند، از آن بهره ای نخواهد برد. امام صادق(ع) می‌فرماید: "بین بنده و خدا هیچ پرده ای تاریك تر و ترسناك تر از نفس و هوی نیست".(2)
   میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست            تو خود حجاب خودی‌ حافظ، از میان برخیز

  در حدیث معراج،  خداوند خطاب به پیامبر اكرم(ص) می‌فرماید: "ای احمد، اگر بنده نماز اهل آسمان و زمین را بگذارد و روزه اهل آسمان و زمین را بگیرد و همانند فرشتگان، شكم او از خوراك تهی ماند و پوشاكش چون برهنگان باشد، ولی در قلب او ذره ای از محبت دنیا یا ریا و علاقه به خوش نامی یا ریاست و آوازه و یا زیور دنیا ببینم، در جوار قرب من نخواهد بود و محبت خودم را از دلش بر می دارم و دلش را تیره خواهم ساخت تا مرا فراموش كند و حلاوت معرفت خود را به او نخواهم چشانید".(3)

  امام حسین(ع) در دعای عرفه می‌گوید: "كی غائب شده ای تا آن كه به دلیل و رهبری كه به سوی تو راهنمایی بنماید، محتاج گردی؟ خدایا! كور است دیده ای كه تو را بر خود شاهد و مراقب نمی نگرد".
  كی رفتـه ای ز دل كه تمـنا كنـم تو را           كی بوده ای نهفته كه پیدا كنم تو را
  غائب نگشته ای كه شَوَم طالب حضور          پنهان نگشته ای كه هویدا كنم تو را
  بنابراین،  معرفت حقیقی جز با فراهم ساختن اسباب و رفع موانع و آماده نمودن زمینه ها ممكن نیست.
  حقایق، سرایی است آراسته، هوی و هوس گرد برخاسته.
   نبینی كه جـایی كه برخاست گرد، نبیند نظر گرچه بینا است مرد.
  خدا به فرمایش قرآن از رگ گردن به ما نزدیك تر است.(4)و حتی ازما به خودمان نزدیك تر است.(5)اگر ازاو مهجور و از شهودش محرومیم، حایل و حجاب را خود ایجاد كرده ایم.
یار نزدیك تر از من به من است، وین عجب تر كه من از وی دورم.

  با اسباب و وسایلی می توان این موانع را از پیش روبرداشت كه مهم ترین آن، ذكر قلبی و زبانی است. یكی از راه های نیل به ذكر قلبی، این است كه انسان سعی كند به هرچه و به هر كس نگاه و توجه می كند، ارتباط آن را با خدا مدّ نظر داشته باشد. البته این كار ساده ای نیست و احتیاج به تمرین فراوان دارد، ولی امری ممكن و شدنی است. تأكید قرآن بر تدبر در آیات الهی، به منظور رسیدن به این ذكر قلبی است.
  به جهان خرّم از آنم كه جهان خرّم از اوست،
                                                         عاشقم بر همه عالَم كه همه عالَم از اوست.
  یكی دیگر از عوامل توجه به خداوند، انس با قرآن وتدبر در آیات آن است. از نام های قرآن "ذكر و تذكره" است.(6)قرآن مجید در وصف خود می‌فرماید: "ما قرآن را برای پند‌آموزی آسان كردیم، آیا پند گیرنده ای هست؟".(7)

این آیه در یك سوره چهار بار تكرار شده كه نشانگر اهمیت تلاوت قرآن و توجه به مفاد ومفاهیم آن است. عامل دیگر توجه به خداوند، تفكر است. اهمیت تفكر تا بدان حدّ است كه طبق برخی نقل ها، برتر از شصت سال عبادت است.(8)

این تفكرشامل تفكر در نعمت های پروردگار، تفكر در نشانه ها و شگفتی های آفرینش، تفكر درصفات و افعال الهی، اندیشه در مورد خویش و تفكر در هدف آفرینش می‌شود. اگر كسی موفق شود با اسباب مذكور با خالق هستی اُنس پیدا كند، قطعاً از عنایت ویژه حضرت حق برخوردارخواهد شد و امداد غیبی را با تمام وجود لمس خواهد نمود. در حدیث قدسی آمده است: "هر بنده ای كه بر دل اونظر انداختم و دیدم حال غالب او ذكر من است،‌ تدبیر امور او را عهده دار شده وهمنشین و هم صحبت و انیس او می شوم".

  حضرت علی(ع) درباره‌ احساس حضور خداوند در هنگام گناه فرمود: "خف الله كأنّك تراه فإنْ كنتَ لا تراه فإنّه یراك و انْ كنتَ تری أنّه لا یراك فقد كفرت و إن كنت تری أنّه یراك و قد برزتَ له بالمعصیة فقد جعلته من أهون النّاظرین إلیك؛(9)از خداوند چنان خوف و خشیت داشته باش، گویا اورا می بینی . اگر تو او را نمی بینی، او تو را می بیند. اگر براین اعتقادی كه او تو را نمی بیند، پس كافر شده ای و اگر معتقدی كه تو را می بیندو با این حال گناه كنی،‌ پس او را از پست ترین بیننده گان بر خود قرار داده ای".

پی نوشت ها :
1. استاد مصباح یزدی، به سوی خودسازی، ص 137.
2. سفینة البحار، ج 2، ص 603.
3. بحارالانوار، ج 74، ص 30.
4. ق (50)، آیه 16.
5. انفال (8)، آیه 243.
6. طه (20)، آیه 2 - 3.
7. قمر (54)، آیه 17.
8. بحارالانوار، ج 66، ص 293.
9. همان، ج 67، ص 355.

وبلاگستان

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
9 + 2 =
*****