رهروان ولایت ـ پسری متولد سال68 هستم. دارای شخصیت خجالتی و کم رو هستم. از طرفی به قول معروف تا این مدت سرم به تحصیل و درس خواندن گرم بوده است. با جنس مخالف هم تا حالا به صورت جدی صحبت نکردم، امّا احساس میکنم به همدم نیاز دارم و به نظرم الان موقع ازدواج کردن من است.
قرار است تا یک ماه دیگر به خواستگاری دخترخانم 20سالهای بروم که دانشجوست. از الان استرس دارم که چه جوری با او حرف بزنم که از من خوشش بیاید؛ چون شنیدم دخترها بیشتر به شنیدن و حرف زدن طرف حساسند. البته خودم آدم شوخ طبع و همیشه خندان هستم.
چگونه باید با این دخترخانم حرف بزنم که از من خوشش بیاید؟ این را هم بگویم که برای اولین بارست که میخواهم با یک دختر به صورت حضوری صحبت کنم!!!
لطفا راهنماییم کنید.
با تشکر
پاسخ سوال:
با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کردهاید، تشکر میکنم.
اولا؛ شما قرار نیست که به گونه ای با دخترخانم صحبت کنید که ایشان از شما خوشش بیاید، بلکه قرار است که شما در جلسات خواستگاری به این نتیجه برسید که آیا با طرف مقابل از جهت اعتقادی، اخلاقی، فکری، رفتاری، فرهنگی و خانوادگی تناسب دارید یا نه که در نهایت با دیدن تناسبات لازمه میتوان گفت که فرد مورد نظر برای شما مناسب خواهد بود. امّا برای به نتیجه رسیدن علاوه بر جلسات گفتگو، شما نیاز به مشورت از صاحب نظران و تحقیق در مورد فرد مورد نظر دارید تا بهتر بتوانید نتیجه گیری کنید.
در مورد اینکه در جلسه خواستگاری چه چیزهایی مطرح میشود تا شناخت بیشتری از همدیگر پیدا کنید، باید عرض کنم که به ترتیب اولویت میتوانید موارد و موضوعاتی را مطرح کنید؛ یعنی اول ببینید که چه مسائلی برای هر دوی شما مهم است که نمیتوان از آن گذشت و آیا آن موضوعی که برای شما در درجه اول اهمیت دارد، برای او هم این قدر مهم است یا نه؛ به عنوان مثال اگر تقید به مسائل اعتقادی و دینی برای شما از اهمیت ویژهای برخوردار است، میتوانید در مورد همین موضوع با هم صحبت کنید و نظر طرفتان را جویا شوید یا اینکه از او بخواهید که مسائل مهم خود را مطرح کند. در آن صورت خواهید فهمید که نقاط مشترکتان در زمینه مسائل اساسی چقدر است.
در مرحله بعد سوالات و یا موضوعاتی را طرح کنید که بودنش بهتر است. نمونه مواردی که میتوان پرسید یا مطرح کرد، در ذیل آمده است. البته اینها به مقدار اهمیت شما بستگی دارد:
- میزان تقید به مسائل دینی
- ویژگیهای اخلاقی خاص طرفین
- مسائل مالی خانوادهها
- میزان تحصیلات طرفین
- نحوه رابطه با فامیل
- روش حاکم بر خانواده در زمینه پدر سالاری یا مادرسالاری
- اخلاق خاص پدر و مادرها؛ مثل اینکه چه نوع برخوردی رو دوست دارند
- کار زن در بیرون و ادامه تحصیل او
- میزان ارتباط با دوستان و رفقا
ثانیا: در مورد مشكل كمرویى، توجه داشته باشید كه انسان فطرتاً موجودى اجتماعى است؛ زیرا انسان در کارهایش(چه مادی و چه معنوی و روانی) نیازمند ارتباط با دیگران است.[1]
این پدیده، با وجود ضعف و شدتش، پیامدهاى زیستى، روانى و شناختى مختلفی دارد؛ مانند تشدید ضربان قلب، تغییر رنگ چهره، اختلال در تنفس، لرزش بدن و دستان، تغییر فركانس صدا، لكنت زبان، خشكى دهان، انزوا طلبى، عدم پذیرش، فرار از فعّالیّتها، عدم دفاع از خود، افت شخصیت، مشكل دوست یابى با خود به همراه دارد.
البته خودتان میدانید و گاه تجربه هم كردهاید که خجالت و كمرویى، هرگز با ناتوانى یکی نیست. به عبارت دیگر؛ خجالتی بودن یعنی ناتوان پنداشتن خود است و نه ناتوان بودن.
از طرفی، علت عمده این پدیده آن است که فرد، شناخت درستی از خود ندارد و تواناییهای خود را در نظر نمیگیرد و گاها آنها را به هیچ میپندارد. بدون تردید با شناخت درست از توانمندیهای خود و بکار بستن راهکارهای عملی میتوان به هدف خود برسید.
برخى از عوامل مؤثر در بروز کم رویی عبارتند از؛
تربیت نادرست خانوادگى، آلوده شدن فضای خانه و فضاى ذهن خود به حالتهاى ترس، وحشت، تهدید، اضطراب، مراقبتهاى شدید و افراط گونه از رفتارها و اعمال خود، مقایسه کردن خود با دیگران، خود بزرگ بینى و خود كوچك بینى بیش از حد و عدم آگاهى از مهارتهاى اجتماعى، احساس تنهایى و ترس از طرد شدن و مسخره شدن و مقبول واقع نشدن بخشى از عوامل كمرویى است.
روشن است هر كسی که در محیط آلودهای بدین عوامل به سر برد، با نوعى احساس شرم، ترس، اضطراب، دلهره، گنهكارى، بى عرضگى و حقارت رشد مىكند. لذا همیشه خود را فردى ضعیف مىبیند و جرأت انجام هیچ اقدامى را در خود نمیبیند.
امّا راهكارهاى عملى در برابر کم رویی، بکار بردن موارد ذیل است:
الف) خودتان را برای خود بشناسانید؛
باید شناخت درست و صحیح خود از توانایىها، ظرفیتها، استعدادها، ویژگىهاى شخصیتى خود را اصلاح كنید و با واقعیت مطابقت دهید. پس:
1. "تلقین مثبت": فهرستى از لغات که بیانگر ویژگىهاى مثبت شخصیت شما است، تهیه كنید و روزى چند بار آنها را در قالب جمله كاملى كه با «مَنْ» شروع مىشود، بخوانید مثلاً؛ من باهوش هستم.
2. "شرکت در جلسات": به مرور و با بازگویى خاطرات و تجارب جالب خود در فعّالیتهاى اجتماعی روى آورید و حتّى گاه آنها را براى دوستان صمیمى خود تعریف كنید. نشستهای دوستانه و فامیلی و همچنین سفرهای جمعی بیشتر شرکت کنید که همگی اینها موجب ارتقاء مهارتهای ارتباطی، اجتماعی و همچنین موجب بالا رفتن اعتماد به نفس شما میشود.
3. "مقاومت اولیه": هرگز به افکار و تصورات آزار دهنده؛ مثل احساس حقارت، ناتوانى، بى كفایتى، شرمندگى و... اجازه ندهید که فضاى ذهن شما را بگیرند. به همین منظور سعی کنید از تنهایی که موجب بوجود آمدن افکار یا نگرشهای منفی نسبت به اطرافیانتان میشود، جدا خودداری کنید.
4. هرگز تصور خجالتی بودن را به ذهن خود راه ندهید و عبارتهایى؛ چون «من خجالتى هستم»، «من كمرو هستم» و «من جرأت بیان ندارم» را به زبان نیاورید. به خود شهامت را تلقین كنید. و با صداى بلند در طول روز، چندین نوبت بگویید من شهامت این سخن، عمل و فعّالیت را دارم.
5. اجازه ندهید خاطرات و تجارب تلخ و شكستهاى قبلى به افکارتان راه پیدا کند. موفقیتهاى گذشته را به خاطر آورید.
6. شناخت خودتان را از جنس مخالف تصحیح كنید؛ زیرا او هم شخصى مانند شما و همه انسانهاى دیگر است. انسانها در همه امور برابرند و معیار برترى آنها تقوا است. این حقیقت را همواره به خاطر داشته باشید. ملاک تقوا و اخلاق آدمی است.
ب) رفتارهای خود را اصلاح و تغییر دهید. از این رو؛
1. هرگز خود را به خاطر کم رو بودن سرزنش نكنید.
2. موقع سخن گفتن، خود را گرفتار آداب و رسوم و تكلفهاى بى مورد نسازید. ساده، راحت و عارى از هرگونه آداب خاصّ مقصود خود را بیان كنید.
3. سوالات و مطالب اولیه را كوتاه و مختصر انتخاب كنید.
4. ارتباط بصرى با مخاطب را حفظ كنید.
5. همیشه سخن را با مقدمه، كلام یا یك كلمه جالب آغاز كنید، از بكارگیرى كلمات پیچیده اجتناب کنید.
6. قبل از سخن گفتن، مطلب مورد نظر را نوشته، در ذهن مرور و تمرین كنید و شكل بیان و مهارت لازم را فراهم بیاورید.
7. به درستى سخنى كه مىگویید و به جا بودن آن یقین داشته باشید و با مطالعه و پشتوانه علمى قبلى به میدان گفتار گام نهید. یعنی قبل از اینکه وارد جلسه شوید و صحبت کنید قبلش در موردش فکر کنید که چه چیزی باید گفت و در مورد چه چیزهایی باید سخن گفت. به همین منظور مشورت گرفتن در این باره لازم است و به شما بهتر کمک میشود.
8. هنگام سخن گفتن، به دیگران و قضاوت و حركات و سكناتشان هرگز توجّه نكنید.
9. از جزئیات کاهش دهید و اصل سخن را به صورت خلاصه و گویا بیان كنید.
10. در انجام رفتارهاى اجتماعى كوچك و در فضاهاى دیگر كه بیشتر احساس راحتى مىكنید، فعال باشید. این كار را از سلام كردن، احوالپرسى، جواب سلام دادن، نگاه كردن، تعارف كردن و تعارف شنیدن آغاز كنید. و با تمرین به كارهاى بزرگتر و مهمتر گسترش دهید.
11. با افراد فعال و پر تحركى كه احساس خجالت نمىكنند، بیشتر مأنوس باشید و از خجالتىها فاصله بگیرید.
12. همیشه كلامى براى گفتن و عمل یا هنرى براى ارائه به جمع داشته باشید و آن را ارائه كنید. در جاهایى كه كمتر احساس كمرویى مىكنید و شبیه كلاس است، فعالتر باشید.
13. ارتباط عاشقانه قلبی با خدا و اهل بیت(علیهمالسلام) را تقویت کنید و از خدا بخواهید که در این راه به شما کمک کند.
در آخر توجّه داشته باشید تا زمین نخورید راه رفتن نمىآموزید. پس نقد دیگران و تمسخر آنها باید باشد تا مجال رشد پیدا کنید. منتظر نباشید که دیگران به شما کمک کنند یا اینکه فلان اتفاق رخ دهد و فلان امکان فراهم شود تا بتوانید دیوار خجالت را فرو ریزید. امام علی(علیهالسلام) فرموده است: «هنگامی که از چیزی میترسی، خود را در آن بیفکن؛ زیرا گاهی ترسیدن از چیزی، از خود آن سختتر است.»[2]
امیدوارم با توجّه به اهمیت و حسّاسیت موضوع، با تلاش و همت عالى، راهكارهاى عملى را بکار ببندید تا به هدفتان نائل شوید.
منابع:
[1]. درآمدی بر جامعهشناسی اسلامی، ج2، تهران، انتشارات سمت، 1373، ص4
[2]. نهج البلاغه، حکمت 175