رهروان ولایت ـ قرآن مجید اهداف بعثت پیامبر اسلام(صلیاللهعلیهوآله) را با جملههایی کوتاهی بیان کرده است. یکی از آنها که شایان توجه است، این آیه است «و یضع عنهم اصرهم والاغلال التی کانت علیهم» پیامبر اسلام تکالیف و غل وزنجیر هائی را که بر آنها است برمی دارد».
اکنون باید دید مقصود از غل و زنجیرهایی که در دوران طلوع فجر اسلام، به دست و پای عرب دوران جاهلیت بوده چیست؟ مقصود همان اوهان و خرافاتی است که فکر و عقل آنها را از رشد و نمو باز داشته بود که این غل و زنجیر به مراتب زیانبخشتر از سلسه آهنین میباشد.
در اینجا چند مورد از خرافاتی را که در اعراب جاهلی مرسوم بود و مردم به آنها عمل میکردند را بیان میکنیم:
1. آتش افروزی برای آمدن باران:
شبه جزیره عربستان در بیشتر فصول با خشکسالی روبرو بود؛ مردم نیز به نیت نزول باران چوبهایی را دم گاو بسته، گاو را تا بالای کوه میراندند، سپس چوبها را آتش میزدند، گاو نیز بر اثر سوختگی شروع به دویدن و اضطراب و نعره زدن میکرد، و آنان این عمل ناجوانمردانه را به عنوان یک نوع تقلید و تشبیه به رعد وبرق آسمانی انجام میدادند و این عمل را در نزول باران موثر میدانستند.
2. اگر گاو ماده آب نمیخورد، گاو نر را میزدند:
گاوهای نر و ماده را برای نوشیدن آب، کنار جوی آب میبردند، گاهی میشد که گاوهای نر، آب مینوشیدند، ولی گاوهای ماده لب به آب نمیزدند؛ آنان تصور میکردند علت این امتناع، وجود دیو است که درمیان شاخهای گاو نر جا گرفتهاند، و نمیگذارند گاوهای ماده آب بنوشند و برای راندن دیوها به سر و صورت گاوهای نر میزدند.
3. شتری را درکنار قبر پی میکردند:
از آنجا که شخص متوفی، در دوران زندگی برای عزیزان و مهمانان خود، شتر نر نحر میکرد، برای تکریم از متوفی و سپاسگزاری از او، بازماندگانش در کنار قبر او شتری را با طرز دردناکی پی میکردند.
4. قسمت دیگری از خرافات:
برای رفع نگرانی و ترس از وسائل زیر استفاده میکردند: موقعی که وارد روستایی میشدند و از بیماری یا دیو میترسیدند، برای رفع ترس در برابر دروازه روستا ۱۰ بار صدای الاغ سر میدادند، گاهی نیز این کار را با آویختن استخوان روباه به گردن خود توام مینمودند. اگر دربیابانی گم میشدند، پیراهن خود را پشت ورو میکردند و میپوشیدند. موقع مسافرت که از خیانت زنان خود میترسیدند، برای کسب اطمینان نخی را برساقه و یا شاخه درختی میبستند، موقع بازگشت اگر نخ به حال خود باقی بود، مطمئن میشدند که زن، به آنها خیانت نکرده و اگر باز یا مفقود میشد، زن را به خیانت متهم میکردند.
5. کیفیت معالجه بیماران:
اگر کسی را عقرب و مار میگزید، برگردن او، زیور آلات طلائی میآویختند. بیماری «هاری» را که معمولا از گاز گرفتن سگ بیمار به وجود میآید، با مالیدن کمی از خون بزرگ قبیله برموضع جراحت معالجه میکردند. اگر علائم جنون در کسی ظاهر میشد، برای راندن ارواح خبیثه به کثافات پناه برده کهنه آلوده و استخوان مردگان را به گردن وی میآویختند. برای اینکه بچه آنها دیوزده نشود، دندان روباه و گربه را به نخی بسته و به گردن بچهها میانداختند.[1]
-------------------------------------
پینوشت
[1]. فروغ ابديت، آية الله سبحاني، قم، موسسه تحقيقاتي و نشر معارف اهل البيت(ع)،ص 24و 25