اینگونه معراجی شد

12:28 - 1394/02/06
چکیده: شهید علی اکبر شیرودی در دی‌ماه ۱۳۳۴ در بالا‌شیرود متولد شد. پدرش به او قرآن آموخت و از آنجا که خانواده‌اش مشکل مادّی داشت، با کارگری کردن کمک‌کار پدرش گردید. و ...
شهید علی اکبر شیرودی

رهروان ولایت ـ علی اکبر در دی‌ماه ۱۳۳۴ در بالا‌شیرودِ تنکابن متولد شد. پدرش به او قرآن آموخت و از آنجا که خانواده‌اش مشکل مادّی داشت؛ با کارگری کمک‌کار پدرش گردید. سال آخر دبیرستان را به تهران آمد و علاوه بر کار به تحصیل هم پرداخت. در سال۱۳۵۰ ضمن آشنایی با افکار و مبارزات امام خمینی(ره)، به مطالعه کتب شهید مطهری پرداخت.

در سال۱۳۵۱ وارد دوره مقدماتی خلبانی در تهران شد و در پادگان هوانیروز اصفهان دوره اش را تمام کرد.به استخدام ارتش در‌آمد و به پادگان هوانیروز کرمانشاه منتقل شد. آنجا ضمن آشنایی با همشهری‌اش احمد کشوری به مبارزات انقلابی پرداخت. اعلامیه‌های امام را در کرمانشاه پخش می‌کرد و در آستانه پیروزی انقلاب همراه با حجت‌الاسلام آل طاهر مسئولیت حفاظت از کرمانشاه به خصوص رادیو و تلویزیون و ادارات مهم دولتی را بر عهده داشت. در غائله کردستان داوطلبانه به این منطقه شتافت و در مقابل گروه‌های ضد انقلاب به مبارزه پرداخت. ۲۴ ساله بود که به عنوان فرمانده خلبانان هوانیروز انتخاب شد. شهید شیرودی در جنگ پاوه نقش تعیین کننده‌ای در پس‌گرفتن شهر پاوه ایفا کرد.

شیرودی پس از سه سال مبارزه با احزاب کُرد در غرب کشور به اصرار روحانیون و همرزمان پاسدارش در ۲۰ شهریور ۱۳۵۹ به مدت یک ماه به مرخصی رفت، اما بیش از ۱۰ روز در تنکابن نماند و با شنیدن حمله عراق به جنوب ایران به منطقۀ کرمانشاه بازگشت. وی هنگامی که شنید بنی صدر دستور داده پادگان تخلیه و انبار مهمات منهدم شود از دستور سرپیچی کرد و به دو خلبانی که با او همفکر بودند گفت: ما می‌مانیم و با همین دو هلیکوپتری که در اختیار داریم مهمات دشمن را می‌کوبیم و مسئولیت تمرد را می‌پذیریم.

در طول ۱۲ ساعت پرواز، وی به عنوان تنها موشک انداز پیشاپیش دو خلبان دیگر به قلب دشمن یورش برد. بنی صدر دو هفته بعد به او ارتقاء درجه داد، اما خلبان شیرودی درجه تشویقی را نپذیرفت و تنها خواسته‌اش این بود که کارشکنی‌هایی که به نظرش بنی صدر می‌کرد و بی‌تفاوتی برخی از فرماندهان را به آیت‌الله خمینی خبر دهد. در همان ایام به دستور فرماندهی هوانیروز چند درجه تشویقی گرفت و از ستوانیار سوم خلبان به درجه سروانی ارتقاء یافت، اما طی نامه‌ای به فرمانده هوانیروز کرمانشاه در ۹ مهر ۱۳۵۹ چنین نوشت:
اینجانب خلبان پایگاه هوانیروز کرمانشاه می‌باشم و تا کنون برای احیای اسلام و حفظ مملکت اسلامی در کلیه جنگ‌ها شرکت نموده‌ام، منظوری جز پیروزی اسلام نداشته‌ام و به دستور رهبر عزیزم به جنگ رفته‌ام؛ لذا تقاضا دارم درجه تشویقی که به اینجانب داده‌اند، پس گرفته و مرا به درجه ستوانیار سومی که بوده‌ام، برگردانید.

وی در مصاحبه‌ای که در مجله پیام انقلاب منتشر شد، مشیّت و عنایت الهی را علّت زنده ماندن خود پس از چند هزار مأموریت هوایی، انجام بالاترین زمان پروازهای جنگی در دنیا ( ۲۵۰۰ ساعت پرواز) و نجات یافتن از ۳۶۰ خطر مرگ عنوان می‌کند.[1]

آخرین پرواز
آخرین عملیات پروازی خلبان شیرودی در بازی‌دراز صورت گرفت. عراق برای باز پس گیری بازی‌دراز، لشکری متشکّل از ۲۵۰ تانک با پشتیبانی توپخانه و خمپاره انداز و چند فروند جنگنده روسی و فرانسوی به سوی سر پل ذهاب گسیل می‌دهد. او که چندین بار به قلب دشمن زده بود، این بار هم جانانه می جنگد و بعد از آنکه چهارمین تانک دشمن را می‌زند، ناگهان گلوله یکی از تانک‌های عراقی به هلیکوپترش اصابت می کند ولی شهید شیرودی در عین مجروحیِّت، با مسلسل به همان تانک شلیلک کرده و آن را منهدم می‌نماید و خود نیز معراجی می شود.[2]

۸ اردیبهشت ۱۳۶۰ تاریخ آخرین قهرمان‌آفرینی این شهید ولایی و شروع پرواز ابدی‌اش است. یادش گرامی و راهش پَر رهرو باد.

-----------

پی‌نوشت:
1- رک: سیمرغ: روایتی از ایمان و سلحشوری شهید کشوری، شهید شیرودی و همرزمانشان؛ حجّت شاه‌محمدی و سید امیر معصومی، هفت، تهران.
2- رک: پرِ پرواز، حسن احمدی، انتشارات سروش، 1392.

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 2 =
*****