تولد امام حسین

09:10 - 1400/12/15

چکیده: در روز سوم ماه شعبان المعظم در سال چهارم هجری دومين فرزند برومند حضرت على و فاطمه، در خانه‏‌ى وحى و ولايت، چشم به جهان گشود.

تولد امام حسین

در روز سوم ماه شعبان المعظم در سال چهارم هجری دومين فرزند برومند حضرت على و فاطمه، در خانه‏‌ى وحى و ولايت، چشم به جهان گشود.

چون خبر ولادت این کودک به پيامبر گرامى اسلام (صلی الله علیه و آله) رسيد، به خانه‏‌ى حضرت على و فاطمه (عليه السلام) آمد و به اسماء فرمود تا كودكش را نزدش ببرند. اسماء او را در پارچه‏‌اى سفيد پيچيد و خدمت رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) برد، آن حضرت به گوش راست او اذان و به گوش چپ او اقامه گفت.

هنگامى که امام حسین(عليه السلام) متولّد شد، جبرئیل با هزار فرشته فرود آمد و تولّدش را به پیامبر(صلی الله علیه و آله) تبریک و تهنیت گفت و فرمود: «سلام خداوند بر تو باد اى رسول خدا، اين نوزاد را به نام ‏پسر كوچك هارون‏ «شبير» كه به عربى‏ «حسين‏» خوانده مى‏‌شود، نام بگذار، چون على(ع) براى تو مانند هارون براى موسى بن عمران است جز آنكه تو خاتم پيغمبران هستى. و به اين ترتيب نام پر عظمت‏ «حسين‏» از جانب پروردگار، براى دومين فرزند فاطمه انتخاب شد».[1]

پیغمبر در زمان حیاتش آنقدر به حسنین محبت می‌کرد تا مردم به عظمت و علاقه پیغبر به حسنین آگاه شوند و بعد از خود به خاندان رسالت احترام بگذارند.

عالى‌ترین، صمیمى‏‌ترین و گویاترین رابطه‏‌ى معنوى و ملكوتى بین پیامبر و حسین را مى‏‌توان در این جمله‏‌ى رسول گرامى اسلام (صلی الله علیه و آله) خواند كه فرمود: «حسین از من و من از حسینم».[2]

امام حسین (علیه السلام) در محضر خداوند متعال آن قدر احترام دارد که فرشته‌ای همچون جبرئیل باید در خدمت او باشد.

روزی جبرئیل به خانه حضرت زهرای اطهر (علیهاالسلام) رفت و دید آن حضرت در خواب است و حسین در گهواره گریه می‌کند. دراین هنگام، گهواره را به حرکت درآورد و برای آرام کردن نوزاد، با او سخن گفت. ناگهان حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسلام) بیدار شد و صدایی شنید و هر چه به اطراف نگریست، کسی را ندید. بعدها پیامبر به او خبر داد که صاحب صدا جبرئیل بوده است.[3]

دو نفر در عصر امامت امام حسين عليه السلام در مورد زني با بچه‌اش، نزاع داشتند، يكي از آنها مي‌گفت: زن و بچه‌اش از آن من است، ديگري مي‌گفت: مال من است، اينها به حضور امام حسين (عليه السلام) شرفياب شدند. امام حسين عليه السلام فرمود: «شما نزاعتان چيست؟»

يكي از آن دو مرد گفت: اين زن و فرزندش مال من هستند، ديگري گفت: بلكه اين زن و فرزند مال من مي‌باشند. امام حسين (عليه السلام) به اولي فرمود: بنشين، بچه‌ي آن زن، شيرخوار بود، امام به زن فرمود: «تو راستش را بگو پيش از آنكه پرده‌ات دريده گردد.»

زن گفت: اين مرد «اشاره به اولي» شوهر من است و اين بچه، مال او است، ولي اين مرد ديگر را نمي‌شناسم. امام حسين (عليه السلام) متوجه بچه شد و فرمود: به اذن و قدرت خدا سخن بگو، اين زن چه مي‌گويد؟! بچه به اذن خدا آشكارا گفت: «من نه از اين مرد هستم نه از آن مرد، بلكه پدرم اينك چوپان فلان طايفه است.» حضرت امر به اجراي حد زن دروغگو نمود، روايت كننده مي‌گويد: پس از اين، ديگر شنيده نشد كه آن بچه سخن بگويد.[4]
________________________________
[1]. معانى الاخبار ص 57 و لسان العرب ج 6 ص 60
[2]. سنن ترمذى ، ج 5 ، ص 324
[3]. امام حسین آفتاب تابان ولایت، نوشته آیت الله اشتهاردی، ص 29
[4]. بحار، ج 44، ص 184.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 5 =
*****