تو را می کشند تا به جایی برسند، هیهات

04:24 - 1394/03/10

چکیده: بسم الله الر حمن الرحیم. قضایای یمن و کشورهای اسلامی، انسان را به فکر وا می دارد که جه علتی باعث شده کسانیکه خود را خادم حرمین شریفین می دانند؛ در این اوضاع بحرانی فقط به منافع خود چشم بدوزند ولا غیر

کودک یمنی

خداوندی که انسان را به عالی ترین شکل آفریده، او را در قبال مسائل اجتماعی او را مسئول قرا ر داده است، در قضایای یمن نیز همه مسلمین و افراد با وجدان نمی توانند بی تفاوت باشند.

آدم هر چه فکر می کند ذهنش به جایی نمی رسد، آخر مگر ممکن است انسانی، سر انسان بی گناه دیگری را ببرد یا دردناک تر از آن، کودکی را سر ببرد. اصلا بچه چه از چاقو و بمباران و این قضایا می داند.

تصورکنیم کسی با زن و بچه اش نشسته و دارد تصاویر کودکان خون آلود و زیر آوار مانده ی یمنی را یا از روزنامه یا از وسایل ارتباطی دیگر دنبال می کند، چه حالی به او دست می دهد؟ آیا حس همدردی را با تمام وجودش درک نمی کند؟ آیا بر بانیان این جنایات، نفرین نثار نمی کند که ای بانیان این کشتارها، آیا زن و بچه ندارید؟ آیا معنی عاطفه را  درک نمی کنید؟ و هزار پرسش دیگر...

 و این احساسات مردمان آزاده و با وجدان دنیاست (فارغ ازهر دین و قومیت و ...) ولی در مقابل این، کسانی هستند که از این کشتارها حمایت کرده واز کنار این تصاویر دردناک، بی تفاوت رد می شوند. آیا اینان عاطفه ندارند؟ یا دارند ولی به سبب عواملی خشکیده است؟ ولی  برای ملت ما و ملت های آزادیحواه(نه آزادی غربی) از دیگر کشورها، این کشتارها به هر علتی باشد ناپسند و نابخردانه است چون بیشتر غیر نظامیان بی گناه، جان خود را در این جنگ از دست می دهند.

بحث اصلی چیز دیگر است. در بحث سیاسی هم اینها دنبال چیز دیگرند، مگر داعش که پیاده نظام اینهاست ادعا نداشت که در سوریه ما نماینده مجلس نداریم و از این حرفها، بعد  دیدند که انتخابات در سوریه هم انجام شد؛ ولی با این وجود  می بینیم هر روز یک بازی تازه ای در می آورند و خون مردم را می ریزند.، اینها مثل سلفشان و اربابشان معاویه هستند که  که بعد از حاکم شدن بر مردم و بعد از صلح فرمایشی با امام حسن (علیه السلام)  در خطبه ای گفت:

«إِنِّی وَ اللَّهِ مَا قَاتَلْتُکُمْ لِتُصَلُّوا وَ لَا لِتَصُومُوا وَ لَا لِتَحُجُّوا وَ لَا لِتُزَکُّوا إِنَّکُمْ لَتَفْعَلُونَ ذَلِکَ وَ لَکِنِّی قَاتَلْتُکُمْ لِأَتَأَمَّرَ عَلَیْکُمْ وَ قَدْ أَعْطَانِیَ الله» [1] من برای نماز و روزه با شما نجنگیدم؛ با شما برای کسب قدرت جنگیدم و این (حکومت را) را خدا به من اعطا کرده است. 

پس مشکل اصلی کسب قدرت و منافع دنیایی است و این در واقع  مجوزی شده که این سفاکان تکفیری برای کشتن بی گناهان، دست از پا نشناسند. پس اینها دنبال اهداف پشت پرده ی دیگری هستند که اربابان غربی آنها به آنها دیکته می کنند ولی بدانند که به اهداف پلید خود نخواهند رسید. ترکیه که سالهای سال، پشت دروازه ی اتحادیه اروپا مانده است و به این منظور، گاهی به نعل می زند و گاهی به تخته، هم می خواهد به عنوان کشوری مسلمان همواره شناخته شود؛ و هم در این قضایای داعش و امثال داعش، حرفهای پوچ و وعده های سر خرمن آمریکا و اروپا را (مبنی بر به رسمیت شناخته شدن در اتحادیه اروپا یا احیای امپراتوری عثمانی) گوش دهد؛ ولی بترسد که دست آخر، هم از اینجا بماند هم از آنجا

پس کی باورمان می شود؟

کی می خواهیم باور کنیم این حرف خدای بزرگ را «وَ لَن تَرْضىَ‏ عَنكَ الْيهَودُ وَ لَا النَّصَارَى‏ حَتىَ‏ تَتَّبِعَ مِلَّتهَمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الهدَى‏ وَ لَئنِ‏ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَ الَّذِى جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن وَلىِ‏وَ لَا نَصِيرٍ» [بقره/120]  يهود و نصارى هرگز از تو راضى نمى‏شوند تا آنكه از آيينشان پيروى كنى. بگو: مسلماً هدايت خدا فقط هدايت [واقعى‏] است. و اگر پس از دانشى كه [چون قرآن‏] برايت آمده از هوا و هوس‏هاى آنان پيروى كنى، از سوى خدا هيچ سرپرست و ياورى براى تو نخواهد بود. [2]

مگر ممکن است کسانی(دنیای غرب) که موفقیتشان در صورت عدم موفقیت ماست؛ بیایند و خیرخواه ما باشند. این از آن محالاتیست که فرضش هم شاید درست نباشد, اگر این فرض صحیح باشد پس چرا باید هواپیمای کمک رسان ما به مردم مظلوم یمن، در جیبوتی اجازه ی نشستن نداشته باشد؟ حتی اگر دولت جیبوتی اجازه نداده باشد؛ باز این نقشه ی دشمنان اسلام است. نباید به این راحتی فریب ظواهر را خورد. مگر سازمانهای حقوق بشر، در کجا مقرشان قرار دارد؟ در اروپای مثلا متمدن!

نتیجه گیری

بارها و بارها تجربه برای کشورهای اسلامی شده که دل بستن به وعده های غربیان، خود را معطل کردن است. خداوند  هم در قرآن این را تصریح کرده است.  ما هر طوری حسابش کنیم؛ احتیاط شرط عقل است (و البته این به معنی تعطیل رابطه با غربیان نیست ولی باید هوشیار بود) آنها از یک طرف قذافی را حمایت می کردند و از طرف دیگر هم، به مخالفان او سلاح می دادند تا بر ضدش شورش کنند. نمونه دیگر اعتماد به آمریکا صدام بود که آخر و عاقبت صدام هم که معلوم است چه شد.

اینها به کسی رحم نمی کنند و تجربه هم این را کرارا نشان داده که ما یاد بگیریم .(یاد هم نگرفتیم و بنا ی یادگیری هم نداریم) 

به امید اینکه خداوند به ملت و مسئولین کشور اسلامی ما هم کمک کند که در این مذاکرات پیش رو مؤفق باشند.

پی نوشت:

[1] مصنف ابن ابی شیبه، ج7 ص251  

[2] ترجمه حسین انصاریان، ج 1ص 19

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 14 =
*****