مجاهدی به نام «مصطفی چمران»

05:47 - 1397/03/30

چکیده: انديشه و گفتار و رفتار خلاق نخبگان هر نسل، همچون بارانی حيات‌بخش، فرهنگ هر عصر و دوران را بارور می‌سازد. فرهنگ امروز ايران زمين، مديون شعله‌ی تابناك روح اين سرآمدان سترگ تاريخ است و راه سعادت، بررسی زندگی و روح انديشه‌ی اين نخبگان است.

چمران

انديشه و گفتار و رفتار خلاق نخبگان هر نسل، همچون بارانی حيات‌بخش، فرهنگ هر عصر و دوران را بارور می‌سازد. فرهنگ امروز ايران زمين، مديون شعله‌ی تابناك روح اين سرآمدان سترگ تاريخ است و تنها راه سعادت و رهيابی به كاخ پرشكوه فرهنگ امروزی، بررسي زندگی و روح انديشه‌ی اين نخبگان است.
در اين نوشتار، زندگي سياسی دكتر مصطفی چمران به عنوان يكي از مؤثرترين شخصيت‌های طراز اول نهضت اسلامی، در دو مقطع زمانی و با رويكردی جديد، مورد پژوهش قرار گرفته است.
شهيد چمران در اسفند ماه سال 1311 ه.ش در خانواده‌ای مذهبی در محله‌ی سر پولك تهران به دنيا آمد. چمران، دبستان را در مدرسه انتصاريه، نزديك پامنار و دبيرستان را ابتدا در مدرسه دارالفنون و سپس در دبيرستان البرز به اتمام رساند. در سال 32 به دانشكده فنی دانشگاه تهران در رشته الكترونيك پذيرفته شد و در سال 36 با درجه شاگرد اولی، فارغ التحصيل شد.[1] مهندس بازرگان -از اساتيد دانشكده فنی- درباره شهيد چمران می‌گويد: «يكی از دانش جويان ممتاز دانشكده، مصطفی چمران بود. استعداد كم نظيری داشت. در دروس تئوری و عملی بسيار قوی بود. خط زيبايی داشت، نقاشی او هم خوب بود، جزوه اش رابراي نمونه به بچه ها نشان می‌دادم. با عاطفه، صميمی، عارف مسلك، متدين و دوست داشتنی بود. يك بار نمره امتحانش را 22 داده بودم! آن قدر كارش عالی بود كه ديدم طلبكار است. گفتم اين دو نمره طلبت را در امتحانات آخر سال حساب مي كنم، اما اين كار هرگز صورت نگرفت، زيرا هميشه در نمره گرفتن، او طلبكار بود و من بدهكار ماندم.»[2]
او پس از فارغ‌ التحصيلی به مدت يك سال در دانشكده فنی، مشغول تدريس شد و سپس از قانون اعزام شاگرد اول‌های دانشكده‌ها به خارج، استفاده كرد و با بورس دولتی برای ادامه تحصيل به آمريكا رفت. فوق ليسانس خود را از دانشگاه آ-اند-ام تگزاس با درجه ممتاز گرفت و برای گذراندن دوره دكترا به دانشگاه كاليفرنيا در بركلی رفت و دكترای خود را در رشته الكترونيك و فيزيك پلاسما با درجه عالي و شاگرد اول در رشته و دانشكده خود به پايان رسانيد.
ايشان از ذوق هنری و عرفانی سرشاری برخوردار بود. خط خوش و نقاشی زيبا و بيان و نوشتاری منسجم و لطيف از همان دوران جوانی او را از ديگران ممتاز می‌ساخت. با آن كه ظاهری لاغر اندام داشت ولي در ورزش‌های ميدانی و همچنين كشتی نمونه بود.[3]
شهيد چمران و شروع فعاليت‌های سياسی
شهيد چمران فعاليت‌های سياسی خود را از سال آخر دبيرستان در مدرسه‌ی البرز در سال تحصيلي 32-1331 شروع كرد و از همان دوران، به طور مرتب در اكثر جلسات انجمن اسلامی دانش‌جويان حضوري فعال داشت. ايشان درباره شروع فعاليت هايش چنين می‌گويد: از سن پانزده سالگی، در انجمن اسلامی دانش آموزان شركت داشتم كه باز هم در همانجا با آيت ا... طالقانی برخورد و آشنايی يافتم و در مسجد هدايت در خيابان استامبول يكي از شاگردان پرو پا قرص آيت ا... طالقانی و درس تفسير ايشان بودم. و مقدار زيادی از آموزش‌های ايدئولوژيك خود را از آقای طالقانی و انجمن های اسلامی آن وقت فرا گرفتم.[4]
در دهه‌ی سی، زمانی كه جوّ غالب فكری و سياسی در مراكز دانشگاهی و از جمله دانشگاه تهران در اختيار توده‌ای ها بود و دين و سياست، دو مقوله مجزا از همديگر بودند و برخی از دانش جويان مسلمان حتی با ترس از هوچی‌گری‌های توده‌ای‌ها در نمازخانه دانشگاه حاضر نمی شدند، شهيد چمران از همان آغاز ورودش به دانشگاه بدون آن كه تبليغات توده‌ای‌ها بر اراده او تأثيری گذارد، با شجاعت تمام به تعهدات اسلامی‌اش عمل می‌كرد.
پس از كودتای 28 مرداد 32 كه توسط آمريكا و انگليس طرح ريزی و اجرا گرديد. نهضت مقاومت ملی  به منظور بسيج مردم و مقاومت در برابر اهداف كودتا شكل گرفت كه شهيد چمران به عنوان عضو فعال كميته نهضت مقاومت ملی دانشگاه نماينده دانشكده فنی در آن نهضت بود.
در روز شانزدهم آذر ماه سال 32 كه رژيم شاه، دانش جويان معترض به سفر ريچارد نيكسون معاون رئيس جمهور آمريكا- را به گلوله بست و سه نفر از دانشجويان دانشكده فني به شهادت رسيدند، شهيد چمران نيز جراحت مختصري برداشت و بعدها با كمك ساير دانش جويانی كه در اين فعاليت انقلابي مشاركت داشتند، مفصل ترين مقاله ای در مورد واقعه شانزده آذر نوشت  كه بعدها اين مقاله در نشريه‌ای به همين نام در آمريكا نيز منتشر شد.[5]
در دهه‌ی چهل و پنجاه، شهيد چمران فعاليت‌های سياسی خود عليه رژيم پهلوی را خارج از كشور تداوم بخشيد. اولين حركت مهم سياسي وي و دوستانش در آن دوران تشكيل انجمن های اسلامی دانش جويان و همچنين كنترل سازمان دانشجويان ايرانی در آمريكا است.
ايشان با حضوری فعال و شورانگيز در تمامی صحنه ها و ايراد سخنرانی های آتشين در جمع دانش جويان و محافل جبهه ملي، انتشار مقالات سياسي و مشاركت در اعتصابات غذايي و راهپيمايی هايی كه عليه رژيم پهلوی صورت مي گرفت، نقش موثر و تعيين كننده داشت.
پس از قيام پانزده خرداد 42 ، در بين عده اي از مبارزين خارج كشور و داخل كشور اين فكر به وجود آمد كه برخورد نهايی با رژيم شاه و تنها راه پيروزي از طريق مبارزه مسلحانه است. بدين منظور شهيد چمران و بعضي از همفكرن وی برای فراگيری فنون جنگ های پارتيزانی و آماده سازی برای نبرد مسلحانه و رويارويی با رژيم پهلوی به مصر رهسپار شدند و مدت دو سال سخت ترين دوره های چريكی و جنگ های پارتيزانی را مخفيانه فرا گرفتند.
شهيد چمران در سال 1346 به دليل مخالفت با ملي گرايی افراطي در كشور مصر، براي مدتي به آمريكا بازگشت و در اواخر سال 1349 بنا به دعوت امام موسی صدر و به منظور ايجاد پايگاه مبارزاتی جديد، راهی لبنان شد و مديريت مدرسه صنعتی جبل عامل را كه  فرزندان يتيم شيعی لبنان در آن جا آموزش می ديدند بر عهده گرفت. در خاطرات وي درباره سفر به لبنان آمده است: من در آمريكا زندگي خوشی داشتم، از همه نوع امكانات برخوردار بودم، ولي همه لذّات را سه طلاقه كردم و به جنوب لبنان رفتم تا در ميان محرومان و مستضعفان زندگی كنم، با فقر و محروميت آن ها آغشته شوم و قلب خود را براي دردها  و غم های اين دلشكستگان باز كنم . از طرفی ما احتياج به يك پايگاه در منطقه داشتيم كه از آن جا بتوانيم فعاليت های خودمان را برعليه رژيم ايران سازمان بدهيم. در آن زمان مناسب ترين نقطه لبنان بود. اضافه بر اينكه امام موسي صدر كه مخالف حكومت شاه بود حاضر به همكاري با ما بود.[6] شهيد چمران در دوران حضور خود در جنوب لبنان با فعاليتهای بسيار توانست تشكيلات مردمی تحت عنوان حركة المحرومين شامل شيعيان جنوب اين كشور را سازماندهي و راه اندازي نمايد. و سپس از بين اعضاي حركة المحرومين سازمان نظامي اَمَل را تشكيل داد.[7] به موازات اين گونه اقدامات، شهيد چمران  دو نشريه صوت المحرومين و صوت الامل كه جنبه تئوريك و خبري داشت را منتشر ساخت.
فعاليتهای شهيد چمران در لبنان روز به روز در حال گسترش بود تا اينكه با سفر امام موسی صدر به ليبي و مفقود شدن وی و همراهانش، نقطه عطفی در مبارزات وی و ساير مبارزان لبنانی صورت پذيرفت و آنان را برای ادامه راهی كه امام موسی صدر آغاز كننده آن بود بيش از پيش منسجم تر ساخت. او به هر طريقي كه توانست فرياد مظلوميت شيعيان لبنان را سر داد و می گفت من با ايمان به انقلاب، قدم به اين راه گذاشته ام و همه روزه در معرض مرگ و نيستی قرار گرفته ام ولی بر اساس ايمان به هدف و آزادی فلسطين از مرگ نهراسيده ام و همه خطرات را با آغوش باز استقبال كرده ام. خدايا تو مي دانی كه ظلمت كفر و ظلم بر همه جا سايه افكنده و در جنوب لبنان كه يك سره زير سيطره چپ فرو رفته بود، نماز خواندن و به مسجد رفتن و اذان گفتن جرم به حساب می آمد و حتي رهبران مومن مقاومت نيز سكوت كرده بودند و ياراي مبارزه با طوفان تبليغاتي چپ را نداشتند. اي خداي بزرگ تو را شكر مي كنم كه به ما قدرت دادي كه در اين دوران سياه، كلمه ي حق باشيم.

- شهيد چمران و فعاليت هاي سياسي پس از پيروي انقلاب اسلامي ايران
در واپسين روزهای پيروزی انقلاب، دكتر چمران به عشق ديدار حضرت امام(ره) و پيوستن به امواج خروشان مردم، پس از بيست و دو سال هجرت و تبعيد به وطن بازگشت و در آغاز ورودش به ديدار امام خميني شتافت. وی سپس اولين دوره هاي آموزشي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را راه اندازی و خود شخصاً به تربيت كادر آن مبادرت
ورزيد.[8]  پس از آن در سمت معاونت نخست وزير در امور انقلاب مشغول حل و فصل مسايل نقاط بحراني كشور شد.
با پيروزي انقلاب اسلامي، احزاب چپ و گروه هاي ضد انقلاب درصدد تجزيه مناطق مختلف كشور به ويژه كردستان بودند، آنان يك هفته پس از پيروزي انقلاب در اول اسفند ماه در ابتدا با تهاجم به منطقه مهاباد زمزمه جدايي و خود مختاري سردادند و در 27 اسفند مه 57 به سنندج يورش بردند و گروه كثيری را به شهادت رساندند. تهاجم به نقده، درسی و يك فروردين 58 و بانه، سردشت، سقز ، مريوان، اشنويه و بوكان و ساير شهرها در راستای تجزيه كردستان بود.[9]
شهيد چمران در چنين شرايطی كه نيروهای ضد انقلاب و گروه های چپ، غرب كشور را مورد حمله قرار داده بودند، وارد صحنه شد و براي اولين بار در قائله منطقه مرزی سرو، لباس رزم پوشيد و با كمك ساير نظاميان به پاكسازی منطقه پرداخت. شهيد چمران مشكلات موجود در منطقه مريوان را از طريق برگزاری جلسات متعدد با بزرگان منطقه حل و فصل كرد. اما تهاجم احزاب چپ به منطقه پاوه در تاريخ 1358/5/24 با شدت بيشتر و با شهادت بسياری از اهالي منطقه و نظاميان شروع شد. در چنين شرايطی، شهيد چمران و شهيد فلاحی با عزيمت به پاوه و همراهي با نيروهاي نظامي، آنان را دلگرم به ادامه مبارزه نمودند. تا اينكه با صدور اعلاميه تاريخي حضرت امام  مبني بر عزيمت نيروهای ارتشی به منطقه پاوه، نيروهاي ارتشی به طور رسمی، وارد معركه شدند و تمامي مناطق اشغال شده در كردستان پاكسازي شد[10] و دكتر چمران به تهران بازگشت. شهيد چمران در تاريخ 16 آبان 1358 به پيشنهاد شورای انقلاب و به فرمان حضرت امام خمينی به عنوان نخستين فرد غير نظامی به وزارت دفاع منصوب شد. وي پاكسازی ارتش بر اساس و اصول منطقی و صحيح را در رئوس كارهاي خود در وزات دفاع قرار داد.[11] اما عنايت ويژه حضرت امام و افكار عمومي به توان و كارايي و شخصيت شهيد چمران، حركت های مشكوكی را در جهت خدشه دار ساختن شخصيت وی برانگيخت به طوری كه حتي گروهك پيكار نيز قصد ترور ايشان را نمودند كه موفق نشدند. [12]
دكتر چمران در اولين دور انتخابات مجلس شوراي اسلامي ، از سوي مردم تهران به نمايندگي انتخاب شد و تصميم داشت در تدوين قوانين و نظام جديد انقلابی، به ويژه در ارتش، حداكثر تلاش خود را به كار بندد.[13] وی سپس در تاريخ 20 ارديبهشت 1359 ، هنگام تشكيل شوراي عالی دفاع، به نمايندگی حضرت امام (ره) در اين شورا منصوب شد و مأموريت يافت به طور مرتب گزارش كار ارتش را ارائه كند.
شهيد چمران با شروع جنگ تحميلی و حمله ارتش صدام به مرزهاي ايران اسلامی به خدمت حضرت امام رسيد و با اجازه ايشان، همراه با حضرت آيت ا... خامنه اي به اهواز رفت و شب بعد از ورود، اولين حمله چريكي را عليه تانك هاي دشمن كه تا چند كيلومتری شهر در حال سقوط اهواز پيش روي كرده بودند، آغاز كرد.[14] وی سپس با آموزش گروهی از رزمندگان داوطلب كه گرد او جمع شده بودند، ستاد جنگ هاي نامنظم را در اهواز تشكيل داد. از ديگر اقدامات شهيد چمران در اهواز، ايجاد هماهنگي بين ارتش، سپاه و نيروي داوطلب مردمي مي باشد كه با اين حركت، شيوه جديد جنگ مردمي و هماهنگي كامل بين نيروهاي موجود صورت پذيرفت.
شهيد چمران، پس از آگاهی از تسخير سوسنگرد با سازماندهی نيروهای مردمی و سپاه پاسداران در كنار ارتش توانست شهر سوسنگرد را از محاصره صداميان نجات بخشد. در اين منطقه بود كه در حين درگيری با نيروهای بعثی، زخمی شد.
پس از زخمی شدن، اولين بار براي ديدار با حضرت امام و ارائه گزارش به حضور امام رسيد. حضرت امام پدرانه به سخنانش گوش داد و رهنمودهاي لازم را به او ارائه كرد.
در سي و يك ارديبهشت سال 1360 شهيد چمران همراه با رزمندگان اسلام توانستند ارتفاعات الله اكبر را فتح نمايد. شهيد چمران و فرمانده شجاعش – ايرج رستمی- دو روز بعد از فتح ارتفاعات الله اكبر، توانستند تپه های شاهسوند را به تصرف آورند. سپس شهيد چمران طرح تسخير دهلاويه را با ايثار و فداكاري رزمندگان ستاد جنگ هاي نامنظم  و به فرماندهی ايرج رستمی عملي ساخت. درسي ام خرداد ماه سال 1360 در جلسه فوق العاده شوراي عالی دفاع در اهواز شركت و از عدم تحرك و سكون نيروها انتقاد كرد و پيشنهادهای نظامي خود، از جمله حمله به بستان را ارائه داد. در سحرگاه سي و يكم خرداد ايرج رستمي ، فرمانده منطقه دهلاويه و از ياران نزديك شهيد چمران به شهادت رسيد و وی از اين حادثه بسيار متأثر و غمگين شده دكتر چمران، سيد احمد مقدم پور را به جاي شهيد رستمی به رزمندگان معرفي كرد و به همه سنگرها سركشی و با همه رزمندگان خداحافظي و ديده بوسی كرد و به خط مقدم جبهه با دشمن بعثی رفت. در خط مقدم در حال يادآوري نكاتي به ساير رزمندگان بود كه مبادا كسی از نقطه اي كه او هست جلوتر برود، تركش خمپاره‌ای، به پشت سرش اصابت كرد كه بلافاصله او را با آمبولانس به بيمارستان سوسنگرد منتقل كردند، لكن روح ملكوتي او به نزد خدای خويش شتافت و ندای پروردگارش را لبيك گفت.
محمدمهدی سيفی/مرکز اسناد انقلاب اسلامی

پی‌نوشت:
[1] زندگي نامه سردار رشيد اسلام شهيد دكتر مصطفي چمران، تهران: نهضت آزادي ايران، 1361 صص 2و1.
[2] مهدي بازرگان، شصت سال خدمت و مقاومت ، جلد اول، تهران، رسا، 1375
[3] ياران امام به روايت اسناد ساواك ، شهيد دكتر مصطفي چمران ، تهران، مركز بررسي اسناد تاريخي، 1378 ص 5.
[4] روزنامه اطلاعات 27/5/1358.
[5] ياران امام به روايت اسناد ساواك، همان منبع، ص 5.
[6] زندگي نامه سردار رشيد اسلام شهيد دكتر مصطفي چمران، همان منبع ص 19.
[7] مصطفي چمران، لبنان، تهران، بنياد شهيد چمران، 1362، صص 104-88.
[8] مجيد نظري، آيت مجاهدان ويژه شهادت دكتر چمرانف قم، مركز پژوهش هاي اسلامي، صدا و سيما، 1381 ص 26.
[9] مجيد نظري، همان منبع ص 27.
[10] ياران امام به روايت اسناد ساواك، همان منبع ص 18.
[11] مجيد نظري، همان منبع ص 33.
[12] مصطفي چمران، كردستان ، تهران، بنياد شهيد چمران، 1362 ص 25.
[13] زندگي نامه دكتر مصطفي چمران، تهران، بنياد شهيد چمران، ص 5.
[14] ياران امام به روايت اسناد ساواك، همان منبع ص 29.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
14 + 3 =
*****