لباس، نماد فرهنگ

16:00 - 1394/04/20

چکیده:بسم الله الرحمن الرحیم. در این شکی نیست که لباس و پوشش انسان نماد بخشی از هویت انسان است، و همینطور بیاییم بالاتر، نماد هویت و فرهنگ جامعه است. با کشف حجاب رضاخانی، متاسفانه فرهنگ ما داشت رو به تحلیل می رفت که با پیروزی انقلاب اسلامی، رو به بهبود گذاشت.

لباس

در زمینه لباس و پوشش انسان؛ قرآن کریم به ما عرضه می دارد: «يَا بَنىِ ءَادَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَيْكمُ‏ لِبَاسًا يُوَارِى سَوْءَاتِكُمْ وَ رِيشًا وَ لِبَاسُ التَّقْوَى‏ ذَالِكَ خَيرٌ ذَالِكَ مِنْ ءَايَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُون» [اعراف/26]
«ای بنی آدم! ما نازل کردیم برای شما لباسی که که اندام و عورات خود را بپوشانید و برای شما زینت باشد، و (بدانید که) لباس تقوی بهتر است. اینها همه از آیات خداست، امید است متذکر شوید»
نکته اول: نازل شدن لباس که خدا به خودش نسبت می دهد؛ به معنی آفریدن لباس است. چون همه علل و اسباب به خدا ختم می شود. [1] از جمله عقل انسان که لباس را طراحی کرد و بر آن نقش و نگارهای زیبا زد.
نکته دوم: از اینکه فرمود لباس آیت خداست؛ برداشت می شود که بین این آیه  و آیه ذیل باید تناسبی برقرر باشد. خداوند در این آیه می فرماید: «هُن لِباسٌ‏ لَكُمْ‏ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ» [بقره/187] «زنانتان برای شما لباسند و شما هم  لباس آنها»
توضیح بیشتر: از آنجا که قصد انسان از پوشیدن لباس، کسب حیا و شخصیت است؛ این حیا و شخصیت هم باید ظاهری باشد و هم باطنی، یکی از بهترین راههای کسب پاکی و حیای ظاهر ی ( و  صد البته انسان باید در وجود خود این پاکی را نهادینه کند) تشکیل خانواده است.   

لباس، نماد فرهنگ                
در این که نوع لباس و پوشش هر جامعه نمادی از فرهنگ وهویت آن جامعه است؛ شکی نیست.همین که انسان در یک زمانی لباسها ی تر و تمیز تر و رسمی تر و زمانی دیگر لباسهایی مانند لباس کار می پوشد؛ در زمانی لباس عزا و حزن و در زمانی لباس جشن و شادی به تن میکند؛ معلوم می شود که نوع پوشیدن لباس، یک نوع سبک زندگی است، و سبک زندگی یعنی فرهنگ
مبدا و سازنده هر کالایی، هر پروژه ی، هر مطلبی، در انتقال مفاهیم آن کالا و مطلب، خواهی نخواهی نقش دارد. لباس هم از این قاعده مستثنی نیست. پیامبر مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در حدیثی گرانقدر برای ما یادآور می شود که: «مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ فَهُوَ مِنْهُمْ» [2] «هر کس خود را به قومی شبیه کند (معمولا شباهت ظاهریی با پوشیدن لباس حاصل می شود)  گویا یکی از آنان است.
ما هم اگر لباس خود را به جایی صادر کنیم و آنها لباس ما را بپوشند؛ می گوییم: فرهنگ ما را قبول کرده اند. با این حساب طبعا وقتی جامعه ی ما لباسهای نامتاسب خارجی بپوشد؛ همین قضاوت را، از کشور مبدا در مورد خودمان باید بپذیریم.
در دوران رضاخان، آن عامل استعمار و استبداد، با کشف حجاب زمینه برای هجوم فرهنگ بیگانه ی ضد دین فراهم شد و این مقدمه ی شد برای عوض شدن فرهنگ جامعه، کار به جایی رسید که عزاداری برای امام حسین (علیه السلام) هم ممنوع شد و خیلی از مسائل دیگر[3]  

نتیجه گیری
لباس و پوشش هر جامعه، فرهنگ و هویت آن جامعه را نشان می دهد. ما باید کاری کنیم فرهنگ غنی خودمان را در مقابل هجوم فرهنگ و نماد بیگانه حفظ کنیم.
البته در همه جا مشکل هست و ممکن است مشکلاتی هم در بحث استفاده از پوشاک خودی باشد؛ ولی هنر آنجاست که خلاقیتی بیاوری. به هر حال باید همه دست به دست هم دهیم و برای اعتلای فرهنگ جامعه کوشش کنیم.

پی نوشتها
[1] بر گرفته از تفسیر المیزان،علامه طباطبایی، ج 8 ص 85
[2] بحارالانوار، مجلسی،ط بیروت ج 107 ص 107
[3] ایران، برآمدن رضاخان، برافتادن قاجار و نقش انگلیسیها، سیروس غنی، مترجم حسن کامشاد، انتشارات نیلوفر، چاپ اول 1377

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 10 =
*****