تعدد شوهر در زنان، خلاف فطرت و سرشت انسانی

دستورات و تعالیم دین مقدس اسلام مطابق با سرشت و فطرت انسان است. اسلام دینی بر گرفته از وحی الهی است که آگاهی کاملی نسبت به ویژگی‌های روحی و روانی و حتی جسمی انسان دارد؛ لذا دستورات و تعالیمش مطابق با سرشت و فطرت آدمی است. یکی از دستوراتی که دین مبین اسلام ارزش فراوانی به آن داده، ازدواج است. در ارتباط با موضوع ازدواج و تحکیم بنیان خانواده و ایجاد آرامش روحی و روانی بین زن و شوهر، هم‌چنین بین فرزندان، دستورات فراوانی دارد که عمل به همه این دستورات موجب تحکیم بنیان مقدس خانواده خواهد شد.

معاندین و دشمنان اسلام و قرآن در این رابطه نیز شبهاتی مطرح کرده‌اند تا نور اسلام و قرآن را با این شبهات خاموش کنند در حالی که نمی‌فهمند نور خدا خاموش شدنی نیست: «يُريدُونَ أَنْ يُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ يَأْبَى اللَّهُ إِلاَّ أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُون [توبه/32] مى‏‌خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش كنند، و خدا جز به كمال‏‌رساندن نور خود نمى‏‌خواهد هر چند كافران را خوش نيايد». در این راستا چند همسری را نشانه رفته و این شبهه را مطرح می‌کنند که چطور مرد می‌تواند چهار زن داشته باشد اما زن نمی‌تواند چهار شوهر داشته باشد؟!

در پاسخ به این پرسش باید گفت:
چند شوهری نه تنها با طبيعت انحصار طلبی و فرزند دوستی مرد سازگار نیست، بلکه با طبيعت زن نيز مخالفت دارد. تحقيقات روان‌شناسی ثابت کرده است که زن بيش از مرد، خواهان تک همسری است. از جهت ديگر زن از مرد فقط عاملی برای إرضای غريزه جنسی خود نمی‌خواهد که گفته شود هر چه بيشتر، برای زن بهتر.
زن از مرد موجودی می‌خواهد که قلب او را در اختيار داشته باشد؛ حامی و مدافع او باشد؛ برای او فداکاری نمايد و غم‌خوار او باشد. زن در چند شوهری، هرگز نمی‌تواند حمايت و محبت و عواطف خالصانه و فداکاری يک مرد را نسبت به خود جلب کند؛ از اين رو چند شوهری نظير روسپی‌گری همواره مورد تنفر زن بوده است. چند شوهر داشتن نه با تمايلات و خواسته‌های مرد موافقت دارد و نه با خواسته‌ها و گرايش‌های زنان. امروز دنيا رسم چند شوهری را به رسميت نشناخته‌اند؛ دليل اين توافق هم جز اين نيست كه طبيعت و خاصيت زن توان تحمل چند شوهری را ندارد. به علاوه در ميان عقلای بشر اسم چند شوهری هرگز معقول و مقبول واقع نشده است.

چند دلیل دیگر بر منع تعدد شوهر برای زنان
1. چند شوهری عامل اشتباه انساب است: اشكال عمده و اساسی چند شوهری اشتباه انساب است در اين نوع زناشويی رابطه فرزند يا پدر شخص نيست. ارتباط قطعی ميان نسل گذشته و آينده خواسته و غريزه طبيعت بشر است. كمونيسم جنسی و نيز رسم چند شوهری هم انحراف از غريزه و طبيعت عموم بشر است و هم انحراف از طبيعت و فطرت زن است. تحقيقات روان شناسی ثابت كرده است كه زن بيش از مرد خواهان تك همسری است.[1]

2. چند شوهری محبت را ازبین برده و كينه‌ را ایجاد می‌کند؛ زيرا اين رسم باعث می‌شود كه زن بر اساس عشق و محبت با شوهران خود در نياميزد؛ زيرا آميزش متعدد با چند مرد از روی نياز طبيعی و جنسی زن نخواهد بود. مرد در وقت آميزش و زندگی زناشويی نيازمند عاطفه و محبت زن است. اين معنا وقتی به دست می‌آيد كه زن از روی تمايل طبيعی و واقعی خود با مرد بياميزد، در چند شوهری امكان طبيعی اين تمايل وجود ندارد. مردان بر اثر بهره برداری جنسی از زن نسبت به هم كينه توزی خواهند كرد چون در زمان تحريك شهوت عقل و تدبير بسيار كم می‌شود و هيجانات شديدی که برای مرد پيدا می‌شود باعث می‌شود كه در برابر هم قرار بگيرند و نتيجه آن قساوت و كشتار هم‌ديگر است.

3. نسل چند شوهری‌ فاقد عواطف انسانی و عقده‌ای است؛ زيرا فرزند ناشی از چند شوهر، باعث می‌شود كه عملا پدر نامعين باشد اصل غريزه انسانی در فرزند اين است كه فرزند اختصاص به يك انسان داشته باشد تا او را بر اساس محبت و عواطف پدری تربيت و پرورش نمايد. نسل متولد از چند شوهر اين ويژگي را ندارد عملا همه مردان علاقه لازم را به او نشان نخواهند داد بلكه او را مزاحم جديد در برابر خود می‌بيند نتيجه اين كار اين است كه فرزند رسم چند شوهری محبت پدری را نچشد و به دليل اين كه مادر هم او را از پدر خاص نمی‌داند حس عاطفی مادر هم نسبت به او كم‌تر خواهد بود پس او در واقع از محبت والدين محروم است. نسل محروم از محبت، عقده‌ايی، انتقام جو، كم ظرفيت، خشن و خطرناك خواهد بود.

4. چند شوهری به خلاف ناموس طبيعت است: اصل نكاح و ازدواج و آميزش جنسی در ميان همه انواع حيوانات برای بقای نوع است. در ميان حيوانات به صورت طبيعی جنس نر بر اثر قدرت و توان طبيعی خود جنس ماده را در اختيار می‌گيرد و با او در دوران وضع حمل و پرورش نسل همراهی می‌كند در همه اين موارد جنس نر واحد در برابر چند یا يك جنس ماده است. بقای نسل به این است که جنس نر با یک (و در برخی موارد با چند جنس ماده) در آمیزش باشد، اين روند برای نسل انسانی هم ساری و جاری است.

5. مخالفت قاطبه بشر با رسم چند شوهری: به رغم انحرافات زيادی كه در زمينه جنسی برای بشر رخ داده است ولی تاكنون قاطبه بشر با اسم چند شوهری مخالفت كرده است در قرن اخير كه انحرافات و بی‌بند و باری‌های جنسی فزونی گرفته است. و حتی هم‌جنس‌بازی و فحشا عمل قانونی شناخته شده است ولی به چند شوهری روی خوش نشان نداده‌اند و اين نشان آن است كه قبح چند شوهری در ذهن منحرف‌ترين عصرها و نسل‌ها باقی‌است.
اسلام هرگز اجازه نخواهد داد كه اين رسم پليد رایج گردد؛ زيرا قباحت آن به قدری قوی است كه منحرف‌ترين انسان‌ها آن را زشت و زننده می‌دانند. بر همين اساس است كه تمام فرق اسلامی بر اين نظر متفق‌اند كه زن از نظر اسلام حق ندارد در يك زمان بيش از يك شوهر داشته باشد و مسلما يكی از مبانی فقهی اسلام اجماع نظر فرقه‌ها و مذاهب اسلامی در يك مسأله فقهی است.[2]

در نتیجه: مشکل اصلی تعدد شوهری زنان آن است که بنیان خانواده را (که بر پایه توجه و تعلق روحی کامل زن به همسر خود و دیگر افراد خانواده شکل می‌گیرد) به شدت متزلزل می‌نماید. موجب کم‌رنگ شدن رابطه عاطفی و تعلق روحی مردان نسبت به همسران و خانواده خود می‌گردد. در نتیجه امنیت خاطر را در سطح بدنه فعال جامعه یعنی مردان به شدت کاهش می‌دهد. ضرر این امر به طور غیر مستقیم خود زنان را تهدید می‌کند. به علاوه موجب گسست عاطفی و قلبی بین نسل‌ها شده، ارتباط عمیق تربیتی بین والدین و فرزندان را مخدوش می‌نماید. احساس درونی مردان نسبت به فرزندان‌شان را که عامل اصلی تلاش و کوشش و حمایت‌های مالی و روحی و اجتماعی در مسیر رشد و تربیت و موفقیت آن‌هاست، به شدت کاهش می‌دهد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی‌نوشت
[1]. مرتضی مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، مجموعه آثار، ج19، صص 302-303، 
[2]. به نقل از سایت پرسمان (منبع)