پسری هستم بیست و سه ساله با مدرک لیسانس همون اولی که وارد دانشگاه شدم، احساس نیاز به یه همدم و عشق داشتم ولی همیشه این نیاز رو توی خودم سرکوب کردم به خاطر حجب حیایی که داشتم هیچی نگفتم خدا شاهده حتی تا الان به یک دختر دست هم نزدم ولی الان یک نیاز عاطفی شدید دارم و هم جنسی.
و البته بعد جنسیش خیلی کمتره همیشه وقتی به یه شهر دور میرم دوست دارم توی اتوبوس توی ماشین یه عشق کنارم باشه ولی افسوس... از صبح تا شب سر کارم و هر روز من به این منوال میگذره.
تا حالا چندین بار به مادرم گفتم ولی میگه: هنوز سربازی نرفتی ، استخدام نشدی و هنوز زوده. پدر و مادرم میبینن من کار میکنم و حرف نمیزنم فکر میکنن هیچ مشکلی ندارم و جوونشون رو درک نمیکنن.
من هر روز دارم از داخل پوسیده میشم و از هم میپاشم دیگه به هیچی علاقه ندارم ،هیچ دختری به دلم نمیشینه استرس شدیدی دارم. نماز و قرآن خوندن رو از دست دادم. از لحاظ تیپ و قیافه هیچی کم ندارم. آخه یکی نیست به اینا بگه مگه خودتون جوون نبودید؟
در ضمن اینو بگم که پدرم زمان جوونیش با دخترهای زیادی ارتباط داشته به همین خاطر فکر میکنم منو نمیفهمه و بیشتر اوقات خود ارضایی میکنم اونم نه به خاطر میل جنسی فقط به خاطر اینکه از استرس واسه چند لحظه رها بشم.
حتی دیگه میلی به حرف زدن هم ندارم، اوضاع روحیم اصلا مناسب نیست.
***جواب:
سلام
اگر خانواده شما بدون اینکه در نظر بگیرند شما چه می‌کشی مخالفت می‌کنند، این تقصیر خدا نیست که نماز و قران خوندنت رو ترک کردی
اگر به حرف من گوش می‌دی می‌گم اگر شل بدی سفت می‌خوری اگر هیچ اقدامی نکنی و همین طور بشینی علاوه بر دینت، پاکیت رو هم یواش یواش از دست می‌دی و خود ارضایی تدریجا به ارتباطات نامشروع مبدل می‌شه و اگر توی خط رابطه نادرست هم بیفتی ممکنه به ازدواج آینده ات لطمه بزنی بنا بر این به جای آه و ناله با کنار گذاشتن خجالت دنبال راهی بگرد که پدر مادرت رو راضی کنی مثلا اگر میگن سربازی نرفتی بگو شما قدم جلو بذارید و عقد کنیم عروسی رو به بعد سربازی موکول می‌کنیم یا اینکه در مورد عدم استخدام بگید مگر این همه مردم که شغل ازاد دارند یا استخدام نشده اند زندگیشون لنگ مونده که من لنگ بشم؟ تازه اگر به خدا توکل کنیم خودش مشکلات رو حل میکنه
یا اگر میگن ازدواج برای شما زوده می‌تونی با استفاده از مطالب قسمت سن مناسب ازدواج جوابشون رو بدی
اگرم اخر سر بازم راضی نشدند با استفاده از مطالب قسمت راضی کردن خانواده برای جل موافقتشون تلاش کن
موفق باشید
نظرات
سلام ! چقد راحت شما نسخه براش پیچیدین ! دوست عزیز منم دقیقا مشابه همین بنده خدا هستنم با این تفاوت که من کار هم دارم و وضع مالیم بد نیست ! و با دعوا خانوادمو راضی میکنم که برن خاسگاری وقتی میرن ! عده ی زیادی که حتی اجازه نمیدن حتی پا بفرششون بشیم و عده ای زیادی هم تا میفهمن من سربازی نرفتم نه میگن ! من باید چکار کنم تو این مملکت اسلامی ! ها ؟
سلام.واقعا منم با نظر آقا محمد موافقم شما خیلی موضوع رو ساده گرفتین.
پسرعموم 6ساله که منو میخواد.3ساله رسما خواستگاری کرده.امسال تازه درسش تموم شده.جایی هم استخدام نشده.سربازی نرفته بابام اجازه نمیده عقد کنیم میگه باید هم بری سربازی هم یه جا استخدام بشی.اونم میگه من اگه برم سربازی بعد 2سال با کدوم پول بیام عقدت کنم داره کار میکنه.باباش فوت کرده.منم خیلی دوستش دارم فقط با اون ازدواج می کنم.10بار تا حالا اومده خواستگاری 1000نفر واسطه کرده که اول عقد کنیم بعد بره سربازی که تواستان خودمونیم بیافته که بتونه کارم بکنه حتی گفته حداقل بذار بریم آزمایش خون ولی بابا رو حرف خودشه....
آرزو عجب بابایی لج بازی داری
salam dostan
bebakhshid man sahfekelidam farsi nadare
man motevalede 63 hastam ba hamin moshkali ke shoma garibangirash hastid man ham bodam be nazare man ta khodeton nakhaid kari konid khanevade shoma ham nemitone baraton kari kone . pedar madraye ma khodeshon az in moshkelat nadashtan