چکیده:دنیای مدرن، انسانی را پرورانده است که اصل در زندگی او لذت و بهرهمندی فرد و ارضاء خواستههای شخصی اوست. مجله نیوزویک مینویسد: «علت طلاق در ازدواجهای ده یا بیست ساله ناسازگاری نیست، بلکه بیمیلی به تحمل ناسازگاریهای دیرین و هوس برای درک لذت بیشتر و کامجوییهای دیگر است. در عصر قرصهای ضد حاملگی و دوران انقلاب جنسی و اعتلای مقام زن، این عقیده در میان بسیاری از زنان قوت گرفته که خوشی و لذت، مقدم بر استواری و نگهداری کانون خانوادگی است. زن آمریکایی امروز، کامجوتر از زن دیروزی بوده و در برابر نارسایی آن کم تحمل تر از مادر بزرگ خویش است»
در دنیای متمدن امروز، هر روز که قافله علم و دانش، دائم در حال حرکت است، و قلههای بلندی را به زیر پای خود کشیده است اما بههیچوجه نتوانسته است که خوشبختی و سعادتمندی را هدیه بدهد. برعکس هر چه که ابزارها وسایل دنیا مدرنتر و پیچیدهتر میشوند، زندگی سختتر و دشوارتر میشود. در قدیم مساله طلاق و جدایی یک امر مذموم و ناپسندی بود که در بین تمام جوامع بشری، بهندرت به وقوع میپیوست، اما بشر متمدن امروز که داعیهدار فهم و شعور فراوان است، عاجز از برنامهایست که دو زوج جوان در کنار هم زندگی سعادتمندی را داشته باشند.
نرخ طلاق روز بهروز رو به رشد است و این آمار بسیار نگرانکننده برای جوامع بشری بهحساب میآید. وندی شلیت میگوید: «اکنون نرخ طلاق در ایالاتمتحده بالاترین نرخ در جهان است. این نرخ بین سالهای ۱۹۶۵ تا ۱۹۸۰ به بیش از دو برابر رسید. پیشبینی میشود که نیمی از ازدواجهایی که در سال ۱۹۸۶ صورت گرفته، به طلاق بیانجامد، و نزدیک به دو سوم تمام ازدواجهای منعقد شده در سال ۱۹۸۸ نیز منجر به جدایی گردد.
بین سالهای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۱، تعداد خانوادههایی که سرپرستی آنان را زنان طلاق گرفته بر عهده داشتند، از ۹۵۶۰۰۰ به ۷/۲ میلیون رسید. از سال ۱۹۷۲، هر ساله بیش از یک میلیون کودک درگیر مساله طلاق شدهاند؛ در سال ۱۹۸۴، از هر پنج کودک آمریکایی، یک کودک در خانواده تک سرپرست زندگی میکرد، و در سال ۱۹۸۶، ۲۴ درصد کودکان زیر هیجده سال در خانوادههای تک سرپرست زندگی میکردند، درحالیکه این رقم در سال ۱۹۶۰، ۹ درصد بود».[1]
علت فزونی طلاق در جوامع بهاصطلاح پیشرفته:
دنیای مدرن، انسانی را پرورانده است که اصل در زندگی او لذت و بهرهمندی فرد و ارضاء خواستههای شخصی اوست. مجله نیوزویک مینویسد: «علت طلاق در ازدواجهای ده یا بیست ساله ناسازگاری نیست، بلکه بیمیلی به تحمل ناسازگاریهای دیرین و هوس برای درک لذت بیشتر و کامجوییهای دیگر است. در عصر قرصهای ضد حاملگی و دوران انقلاب جنسی و اعتلای مقام زن، این عقیده در میان بسیاری از زنان قوت گرفته که خوشی و لذت، مقدم بر استواری و نگهداری کانون خانوادگی است. زن آمریکایی امروز، کامجوتر از زن دیروزی بوده و در برابر نارسایی آن کم تحمل تر از مادر بزرگ خویش است»[2]
این عقیده که اصل در زندگی لذتگرایی هرچه بیشتر برای زنان است، فقط برای بانوان نیست، بلکه مردان در دنیای بهاصطلاح مترقی هم همین طرز تفکر را دارند، اصل و اساس تفکرات مردان غربی، نه تشکیل خانواده و تشکیل زندگی است، بلکه لذتگرایی مطلق، تفکر غالب مردان غربی و آمریکایی است. مردان هم با کوچکترین تنش و اختلاف میان خانواده از کوره در میروند، و به بهانههای واهی کانون گرم خانه و خانواده را به هم میزنند و دیگر کاری به مشکلات بعدی، فرزندان و آواره شدن آنها ندارند. هر آن چه را تشخیص بدهند که با زندگی شخصی آنها و لذتگرایی آنها منافات دارد، بهراحتی کنار میگذارند. شاید یکی از دلایل بسیار مهم که در جوامع مترقی، کمتر تشکیل زندگی و خانواده میدهند یا در سنین بالا و کهولت سن اقدام به تشکل خانواده میکنند همین تفکر لذتگرایی بیحد و حصر است.
حال ببینیم اسلام عزیز در اینگونه موارد چه برخوردی دارد و چه برنامهای ارائه میکند:
اولاً: طلاق، در اسلام یکی از مبغوضترین حلالهاست، اسلام عزیز تا آنجا که شرایط اجازه دهد؛ مخالف از همپاشیدگی خانواده است. پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) در این باره میفرماید: «هیچ عملی نزد خداوند متعال منفورتر از این نیست که اساس خانهای در اسلام با جدائی(طلاق) ویران گردد».[3] حضرت در حدیث دیگری فرمودند: «ازدواج کنید و طلاق ندهید که طلاق عرش الهی را به لرزه درمیآورد».[4] چرا چنین نباشد، در حالیکه طلاق مشکلات فراوانی را برای زنان و مردان و مخصوصاً برای فرزندان به وجود میآورد.
همانطور که در روایات بالا دیدیم، اسلام عزیز بههیچعنوان راضی نیست که رشته زندگی خانواده از هم پاشیده شود و تمام تلاش او این است که از این گسیختگی خانوادگی حدالامکان جلوگیری کند.
نکاتی از قرآن در مورد طلاق
قرآن کریم میفرماید: «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاء فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللَّهَ رَبَّکُمْ لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِن بُیُوتِهِنَّ وَلَا یَخْرُجْنَ إِلَّا أَن یَأْتِینَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَیِّنَةٍ وَتِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَن یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَه [طلاق/ 1] ای پیامبر، اگر زنان را طلاق میدهید بهوقت عده طلاقشان دهید و شمار عده، را نگهدارید و از خدای یکتا پروردگارتان بترسید و آنان را از خانههایتان بیرون مکنید و از خانه بیرون نروند، مگر آنکه به آشکارا مرتکب کاری زشت شوند، اينها احکام خداوند است، و هر که از آن تجاوز کند به خود ستم کرده است».
این آیه میقرماید زنان بعد از طلاق باید عده نگه دارند که این عده هم در شرع مقدس مشخص شده است؛ از آن مهمتر اینکه میفرماید: «لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِن بُیُوتِهِنَّ وَلَا یَخْرُجْن: آنان را از خانههایشان بیرون مکنید، و آنان نیز نباید از خانه بیرون بروند». جان مطلب اینجاست، قرآن کریم دستور میدهد وقتیکه خانم در عده طلاق است، نباید مردان آنها را از خانه بیرون کنند، و زنها هم نباید تا عده تمام نشده از خانههایشان بدون اذن شوهران خارج شوند. این دستور سرنوشتساز به خاطر این است که اگر زن و مرد در این مدت طولانی در کنار هم باشند، ممکن است احساسات آنها که منجر به جدایی شده، فروکش کرده و عاقلانه فکر کنند. و این باعث نزدیکی دلها و پیوند آنها خواهد شد. به خصوص که در عده رجعی، هیچ شرایطی وجود ندارد بهمحض تمایل محبتی زن و شوهر و عشق آنها، طلاق از بین میرود و زندگی آنها میتواند به جریان بیافتد.
در نتیجه: اینهمه تأکیداتی که در قرآن کریم و در روایات شریفه بیان شده، حاوی این نکته اساسی است که خداوند کریم به هیچ وجه راضی به جدایی زن و شوهر از هم دیگر نیست، و تا راه داشته باشد، میخواهد آنها را در کنار هم نگه دارد. شاید به هم الف و محبت پیدا کنند. و این دقیقاً برخلاف دیدگاه دنیای غرب است، که زنان و مردان تمام سعیشان، اصل لذتگرایی است که هیچ حدومرزی را برای آن نمیشناسند. و قوانین آنها هم بهراحتی اجازه جدائی زن و مرد را فراهم کرده است. این است نقطه جدایی دین از دنیای مادی و غرب.
________________________________________
پینوشت
[1]. وندی شلیت و دیگران، فمینیسم در آمریکا تا سال ۲۰۰۳. ج ۱، ص ۲۹۱.
[2]. آنتونی گیدنز، جامعه شناسی، ص ۲۳۱ – ۲۳۲.
[3]. وسائل الشیعه، ج 15، ص 266، ح 1.
[4]. همان، ص 268، حدیث 7.
نظرات
سلام مقاله خوبی بود، با مقایسه ای که انجام داده بودید ادم تفاوت بین دیدگاه غرب با اسلام را می فهمه. ممنون از مقاله خوبتون
من هم از شما تشکر می کنم که به ما اعتماد کردید و به سایت ما سر زدید.